طنز؛ گفتن واقعیت!
محمدرضا ستوده در ستون طنز روزنامه قانون نوشت:
بازیگران: روحانی- جهانگیری- پسر جوان
داخلی- دفتر رییسجمهور/ روز
(روحانی قلم به دست، جملات زیر را با خودش واگویه میکند و روی کاغذ تیک میزند)
تورم رو که کاهش دادم
نرخ بیکاری هم که کمتر شد
سرمایهگذاری خارجی هم که اوکی شد
(جهانگیری دست جوانی را گرفته و داخل اتاق میآورد. تمام بدن جوان مثل مومیایی بانداژ شده و فقط چشمانش معلوم است)
جهانگیری: بفرما حسن آقا / تحویل بگیر
روحانی: این اتاق در داره/ میخواید بیاید توو در بزنید/ این کیه ؟؟ چی شده ؟؟
جهانگیری: چی میخواستی بشه/ توی سخنرانیت در اومدی گفتی رسانهها واقعیتها رو انعکاس بدن / اینم روزنامهنگاره/ امروز توی روزنامهشون نوشته بعضیا کالای قاچاق وارد میکنن، یه جای دیگهم هست زمینهای مردمو غصب میکنه/ ۲ ساعت پیش لت و پار از توی جوبهای خیابون انقلاب پیداش کردن./ روزنامه شونم توقیف شده/ ۴۰ نفر بیکار شدن/ مدیر مسئولشم زندونه
روحانی: من گفتم انعکاس بدن، نه دیگه انقد!/ خودش باید عقلش برسه چقد انعکاس بده
(جوان با دست مقداری از باندهای روی دهانش را کنار میزند)
جوان: اگه راست میگی خودت واقعیتها رو انعکاس بده/ شما با این همه محافظ و اسکورت جرات نداری واقعیتها رو بگی، اون وقت ما رو میندازی جلو! / ما همینطوریشم بدبختیم وای به حالمون اگه بخوایم انعکاس بدیم..
پ
نظر کاربران
درود هنرمند