طنز؛ ربیعی مثل ابر ربیع میبارد!
محمد رضا ستوده - در ستون طنز روزنامه جهان صنعت نوشت: این آقای ربیعی وزیر نازکدل کار و رفاه اجتماعی همیشه اشکشان دم مشکشان است.تا تَقی به توقی میخورد میزند زیر گریه. البته این روحیه ایشان احتمالا نشات گرفته از فامیلیشان است.
متاسفانه ایشان از بس در حال گریه کردن هستند، بخش زیادی از کارهای وزارتخانه روی زمین مانده و به همین خاطر است که ملت نه کار دارند نه رفاه اجتماعی. اگر بتوان به نحوی جلوی گریه و زاریهای آقای وزیر را گرفت، مسلماً گامهای مهم و بلندی در راستای توسعه الگوی رفاه و تولید اشتغال میتوان برداشت.
البته یادم هست آقای ربیعی یک بار هم در افتتاحیه جشنواره فجر سخنرانی کردند که سخنرانیشان را ۴۵ دقیقه طول دادند. بعدا معلوم شد ایشان قصد داشتند علاوه بر ضربه زدن به کار و رفاه اجتماعی به فرهنگ و هنر مملکت هم آسیب بزنند و حرکت آن را کُند کنند که هنرمندان حاضر در سالن با هوشیاری توانستند با کمک سوت و کفهای ممتد خود جلوی ادامه سخنرانی آقای ربیعی را بگیرند و فرهنگ و هنر را به مسیر قبلی خود بازگردانند!
شاهدان عینی گفتهاند: خیلی از اوقات بدون اینکه حادثه دلخراشی اتفاق افتاده باشد ایشان باز هم بیدلیل گریه میکنند. اما پزشکان معتقدند این گریهها بیدلیل نیست. ممکن ایشان گرسنه باشند، دلشان درد بکند یا...!
نظر کاربران
کلیه مدیران بی لیاقت که سراسر ایران را فراگرفته اند را باید هرچه سریعتر اخراج کرد وتبعید!
الان خیلی خنده دار بود ؟؟؟ خانواده ملوانا با گریه زاری داشتن باهاش حرف میزدن سنگم اگه بود به گریه میومد الان شما برگشتی چرتو پرت به خورد ملت میدی اسمشو گذاشتی طنز؟؟ شما هنوز یاد نگرفتی که کی و کجا باس شوخی کنی؟ واقعا این مزخرفاتی که تو روزنامه ها اینا مینویسن کسی میخونه!
شما كه به بي سليقگي صدا و سيما گير ميدين
اين طنز بي سليقگي نيست كه با احساسات يك نفر شوخي ميكنين
از شعور شما بیشتر از این انتظار نمی رفت که احساسات یک آدم رو به سخره بگیرین. خجالت هم خوب چیزیه. حالا این مقاله رو چند فروختی؟ هزینه های زندگیت جور شد؟
پاسخ ها
بیشتر از مطلبت ناراحت شدم تا بخندم
خیلی مسخره هست این بنده خدا که بویی از انسانیت داره شما اون رو به سخره گرفتین واقعا
متاسفم براتون با این مزخفاتی که نوشتید.
واقعا جای تاسف داره ....عقلا کفتند هر سخن جایی وهر نکته مکانی داره.....شما خودت شرایط رو درک نکردی....32 جوان جان خودشون رو از دست دادند ...سنگ هم اب میشه...بعد دست مایه طنز پیدا کردید... .الحمدا...سوژه طنز زیاد داریم ...ولی نه مرگ دیگران
باسواد سیف به معنای شمشیر است نه تابستان ...از هر بچه کلاس اولی هم بپرسی این را میداند
اشک تمساح اگه د لش باس هم وطن میسوخت اجتزنمیداداینقد افغانی خارجی شغل ایرانیاروبیکارکردین خاطرهمین کارت زردازمجلس نمیگرفت
اره جلو دوربین. اینها اشکشان تو مشکشان هست
خواست قدری برای مردم سر پل ذهاب اشک بریزه