چالش مانکن ارشاد مقابل خانه عاشور گلدی برزین
شهرام شهيدي در ستون طنز روزنامه شهروند نوشت: عاشور گلدی برزین، خواننده و دوتارنواز برجسته موسیقی ترکمن که برای ساخت خانه ٤٥متریاش وام گرفته بود، با مستمری ١٥٠هزارتومانی وزارت ارشاد از عهده بازپرداخت این وام برنیامده و حالا با چالش پلمپشدن خانهاش روبهرو شده است.
عاشور گلدی برزین، خواننده و دوتارنواز برجسته موسیقی ترکمن که برای ساخت خانه ٤٥متریاش وام گرفته بود، با مستمری ١٥٠هزارتومانی وزارت ارشاد از عهده بازپرداخت این وام برنیامده و حالا با چالش پلمپشدن خانهاش روبهرو شده است.
- واکنش وزارت ارشاد در برابر چالش پلمپشدن خانه گلدی برزین خیلی جانسوز بود. دوستان وزارتخانه با حضور نمایندگان خبرگزاریهای داخلی و خارجی در واکنش به چالش پلمپشدن، چالش مانکن اجرا کردند به چه تمیزی! فیلمش را میخواهید؟ بله تشریف ببرید میدان انقلاب. دستفروشان داد میزنند سیدی عروسی بهاره رهنما... سیدی شنارفتن بیب... سیدی چالش مانکن ارشاد رسید.
- یکی از مسئولان ارشاد در واکنش به شنیدن این خبر گفت، ما تا حالا فکر میکردیم سه سبک موسیقی در کشور وجود داره. غمگین، شاد، خارجی. حالا تازه فهمیدیم موسیقی فولکلور و سنتی و نواحی و مقامی و... هم داریم.
- ناخودآگاه یاد این روایت افتادم. در یکی از مسابقات ٢٠ سوالی در تلویزیون سوژه مورد نظر ساز «قره نی» بود. شرکتکننده از مجری برنامه پرسید: تو جیب جا میگیره؟ مجری جواب داد: جا میشه اما سرش میزنه بیرون. حالا عین همین دم خروس مسئولان ارشاد است. در جیبشان جا شده و قسم حضرت عباس میخورند اما دم خروس زده بیرون!
- روحش شاد عمران صلاحی. روزی از قول احمدرضا احمدی- که عمرش دراز باد- تعریف میکرد که در ادارهای آدمی را دیده که هی آه میکشیده. به دیگران گفته، فلانی چه آدم رمانتیکی است. همکار فلانی گفته، رمانتیک نیست. آسم داره و پول درمان نداره!
- به رفیقی ماجرای عاشور گلدی برزین را گفتم. گفت: کاش زندگی واقعا فیلم بود. حداقل به خاطر موسیقی متن میشد کمی تحملش کرد.
- و در این حین تتلو گفت، من اگر خارج از ایران بودم و امکانات داشتم، پادشاه موسیقی جهان میشدم. رفیقی گفت: شما برو خارج برنگرد، از نظر ما سلطان جاز جهانی. رفیق دیگری هم گفت، اگر تو پادشاه موسیقی جهان بشوی، حتما باید آنجا انقلابی رخ بدهد و پادشاه سرنگون شود. رفیق سومی هم زد زیر آواز: ساقی... ساقی
- شمسلنگرودی: دستهای تو/ صبحی روشناند/ صبح جمعه پاییز/ که زیر ملافه سردی/ به موسیقی دوری گوش میکنم.
- رفیقم زنگ زد گفت، این داستان عاشور گلدی برزین درسته؟ گفتم: مگر شیرمحمد اسپندار را یادت رفته؟ گفت: با موسی فیوج هم همینطور برخورد شد. گفتم: بلهبله. رفیقم گفت: تنها چیز خوب موسیقی کیف گیتارشه. یک عینک دودی بزنی و کاپشن چرم بپوشی. بعد از پلههای ارشاد بری بالا. فکر میکنن مثل فیلمها مسلسل تو کیفه. آی حال میده. آی زود جواز میگیری.
- نامه به عاشور گلدی برزین: عزیزم. رفیقم. استاد... آخه دوتار نوازی هم شد کار؟ عاشورجان فردا از مادر محترمتان قهر کن. بعد برو تو حمام بزن زیرآواز. فالش هم بخوان. فردا مجوز میدهند آلبوم میدهی بیرون و معروف میشوی. جوری کنسرت میدهی که اسمت برود تو گینس. فقط تو حمام بزن زیر آواز.
ارسال نظر