زندي: باشگاههاي ايراني بي برنامه هستند
هافبک سابق تيم استقلال گفت: باشگاههاي ايراني بي برنامه هستند.
اوج نیوز: هافبک سابق تيم استقلال گفت: باشگاههاي ايراني بي برنامه هستند.
فريدون زندي در گفتگو با يکي از شبکه هاي فارسي زبان خارج از کشورش درباره چگونگي حضورش در تيم ملي فوتبال ايران صحبت کرد.
وي که فصل گذشته در ليگ يک قطر حضور داشت درباره اينکه چرا عليرغم به دنيا آمدن در آلمان و بازي در تيمهاي پايه اين کشور، به تيم ملي فوتبال ايران آمد، اظهار داشت: تا ۲۴ سالگي نمي توانستم تيم ملي کشورم را عوض کنم. اما با تغيير قانون فيفا، برانکو ايوانکويچ با مدير برنامه هاي من تماس گرفت و چند باري براي ديدن من به آلمان آمد. من هم از او مدتي براي فکر کردن زمان خواستم. نهايتا تصميم گرفتم براي کشور بابام! بازي کنم.
او ادامه داد: مرتب درباره ايران با والدينم صحبت مي کردم و از اينکه چنين فرصتي نصيبم شده بود، حسابي خوشحال شده بودم.
بازيکن سابق کايزرسلاترن که بزرگ شده آلمان است درباره اينکه پدرش چه چيزهايي از ايران گفته که او عاشق کشورش شده، تصريح کرد: صميميت زيادي بين ايراني هاست و افراد يک فاميل رابطه خوبي با هم دارند اما آلماني ها خونسردتر هستند. مي خواستم اين قضيه را تجربه کنم. من مردم ايران را دوست دارم چون خوش قلب هستم. من با فرهنگ ايراني بزرگ شدم چون تمام خانواده پدري ام در آلمان هستند.
زندي درباره احساسش از عيد نوروز گفت: برايم جالب بود چون نسبت به دوستان آلماني ام يک جشن اضافه داشتم که کادو هم مي گرفتم.
فريدون که اولين بازي ملي اش مقابل ايران را در منامه و در ديدار مقابل بحرين انجام داد درباره اين بازي گفت: دوست نداشتم اولين بازي ام خارج از کشور باشد اما نمي توانستم حرفي بزنم. شرايط طبيعتا سخت تر بود. روز اول خيلي استرس داشتم. با مهدوي کيا از آلمان به بحرين رفتيم و زياد درباره ايران حرف زديم. مهدي خيلي به من کمک کرد. همه بچه ها برخورد خوبي با من داشتند و نشان دادند که مي خواهند کمکم کنند. علي آقا(دايي) آمد پيشم گفت هر چيزي خواستي به خودم بگو.
فريدون به خاطر نمي آورد که مهدوي کيا در طول سفر چه حرفهايي به او زده و فقط يادش هست که کيا به او گفته بچه ها زياد با او شوخي مي کنند. اتفاقي که کمتر در فوتبال آلمان رخ مي دهد و چند روز مانده به بازي کسي با ديگري شوخي نمي کند اما در اردوي تيم ملي، حتي روز قبل از بازي هم بازيکنان با يکديگر شوخي مي کنند. زندي اين مساله را ناشي از تفاوت فرهنگ دو کشور مي داند.
زندي درباره تشويقش در استاديوم آزادي مي گويد: تجربه جديدي بود. در فوتبال آلمان ، وسط بازي کسي نام بازيکن را صدا نمي زند و فقط به تيم اشاره مي کنند اما در ايران اتفاق باحالي مي افتد و بازيکن با اين کار جان مي گيرد.
اما اولين خاطره زندي از ورود به ايران: مي خواستم طوري برنامه ريزي کنم که کسي متوجه زمان حضورم در ايران نشود اما فرودگاه خيلي شلوغ شد و همه آمده بودند. برايم جالب بود که مردم چقدر فوتبال را دوست دارند. وقتي مردم را ديدم گفتم که انتخاب درستي انجام دادم.
صعود به جام جهاني آلمان براي فريدون زندي به عنوان يک بازيکن ايراني آلماني بايد اتفاق جالبي باشد. او درباره بازي برگشت با بحرين که منجر به صعود تيم ملي به جام جهاني شد، مي گويد: ما از آن بازي يک امتياز مي خواستيم اما استرس زيادي داشتيم. براي ايراني ها بازي با بحرين حساسيت ويژه اي دارد. من از بقيه خونسردتر بودم چون به نظرم راحت مي توانستيم اين تيم را شکست دهيم. اگر آن روز بازي اصلي مان را به نمايش مي گذاشتيم مي توانستيم ۵-۴ گل به بحرين بزنيم. آن بازي به نصرتي پاس گل دادم. آنقدر صدا شنيدم که گوشهايم گرفته شده بودم. موقع تعويض يادم هست که با پرچم ايران کنار زمين ايستادم تا داور سوت بازي را بزند.فکر کنم از استاديوم تا هتل ۶ ساعتي در راه بوديم.
او درباره بازي در جام جهاني آلمان نظر جالبي دارد: خيلي خوشحال بودم اما دو هفته قبل از جام جهاني در بازي مقابل کرواسي مصدوم شدم. نمي دانستم به جام جهاني مي رسم يا نه. ممکن بود همسترينگم پاره شود. جلوي مکزيک بازي نکردم. جلوي پرتغال بد نبوديم اما آنها بهتر از موقعيتهايشان استفاده کردند.
خبرنگار از زندي مي پرسد که چرا ايران در بازيهاي حساس بين المللي در دقايق آخر نيمه دوم از حريفانش کم مي آورد: در بازيهاي حساس، خيلي از بازيکنان به خاطر استرس زياد نمي توانند بازي هميشگي خودشان را ارائه دهند ضمن آنکه همه مي خواهند بازي را در ۲۰ دقيقه اول تمام کنند درحاليکه فوتبال ۹۰ دقيقه است. فوتبال را بايد با فکر بازي کرد و نبايد احساسي بود.
زندي بر خلاف ساير هم تيمي هايش علاقه زيادي به بازي تکضرب داشت: اين سبک بازي خودم است و هميشه سعي کردم بازيکن در خدمت تيم باشم و براي سايرين موقعيت ايجاد کنم. اما اين مساله زياد در ايران به چشم نيامد. الان در استقلال، جي لويد ساموئل بعد از يک فصل بازي در اين تيم تازه توانسته خودش را به هواداران اين تيم اثبات کند.
بعد از حضور زندي، ايران به استفاده از بازيکنان شاغل در اروپا علاقه بيشتري نشان داد. نظر زندي درباره اين قضيه چيست؟ او مي گويد: اگر کيفيت ليگ خودمان بهتر بود شايد نيازي به دعوت از بازيکنان خارج از فوتبال ايران نبود. چون حق بعضي از دعوت شده ها حضور در تيم ملي نبود. يعني در ايران بازيکن بهتري نداشتيم؟ متاسفانه بازيکنان ايراني به هر دليلي به فوتبال اروپا نمي روند. در جام جهاني ۲۰۰۶ خيلي از بازيکنان ما لژيونر بودند و تمرينات حرفه اي را پشت سر گذاشته بودند. اما در فوتبال ايران انگيزه و امکانات لازم براي پيشرفت بازيکن نيست. بازيکن بايد سعي کند به خارج از کشور برود حتي اگر پول کمتري بگيرد. به نظرم فوتباليستهاي ايراني مي ترسند در اروپا بازي کنند و هدفي براي خودشان درست نمي کنند. شما به تيموريان نگاه کنيد که با حضور در فوتبال اروپا تبديل به چه بازيکني شد يا محرم نويد کيا که در تمرينات بوخوم شرکت کرد.
او براي بازيکنان دورگه نصيحت جالبي دارد: بايد از ته دلشان تصميم بگيرند که دوست دارند در ايران بازي کنند يا نه. روزي که خواستم به ايران بيايم با خودم فکر مي کردم که شايد اين قضيه از ضرر فوتبالي به نفعم نباشد اما چون مي دانستم که پدرم دوست دارد در ايران بازي کنم، به تيم ملي اين کشور آمدم.
او درباره کمبودهاي باشگاههاي ايراني مي گويد: بي برنامگي دليل اصلي عدم نتيجه گيري باشگاهها در ليگ قهرمانان آسياست. آنها کارهايشان را اتفاقي جلو مي برند و خبري از برنامه ريزي نيست. توجهي به تيم هاي پايه نمي شود و خبري از مدارس فوتبال نيست. شايد به اين دليل باشد که کيفيت تيم ملي نسبت به گذشته پايين آمده. در آلمان قانون گذاشتند که تمام تيمهاي حاضر در بوندس ليگا بايد آکادمي داشته باشند. تيم ملي آلمان الان نتيجه اين قانون را گرفته. اين اتفاقي نيست و کار با برنامه بوده است.
فريدون مي خواهد بعد از اتمام دوران بازيگري، مدرک مربيگري بگيرد هر چند هنوز نمي داند که دوست دارد وارد دنياي مربيگري بشود يا نه.
فريدون زندي در گفتگو با يکي از شبکه هاي فارسي زبان خارج از کشورش درباره چگونگي حضورش در تيم ملي فوتبال ايران صحبت کرد.
وي که فصل گذشته در ليگ يک قطر حضور داشت درباره اينکه چرا عليرغم به دنيا آمدن در آلمان و بازي در تيمهاي پايه اين کشور، به تيم ملي فوتبال ايران آمد، اظهار داشت: تا ۲۴ سالگي نمي توانستم تيم ملي کشورم را عوض کنم. اما با تغيير قانون فيفا، برانکو ايوانکويچ با مدير برنامه هاي من تماس گرفت و چند باري براي ديدن من به آلمان آمد. من هم از او مدتي براي فکر کردن زمان خواستم. نهايتا تصميم گرفتم براي کشور بابام! بازي کنم.
او ادامه داد: مرتب درباره ايران با والدينم صحبت مي کردم و از اينکه چنين فرصتي نصيبم شده بود، حسابي خوشحال شده بودم.
بازيکن سابق کايزرسلاترن که بزرگ شده آلمان است درباره اينکه پدرش چه چيزهايي از ايران گفته که او عاشق کشورش شده، تصريح کرد: صميميت زيادي بين ايراني هاست و افراد يک فاميل رابطه خوبي با هم دارند اما آلماني ها خونسردتر هستند. مي خواستم اين قضيه را تجربه کنم. من مردم ايران را دوست دارم چون خوش قلب هستم. من با فرهنگ ايراني بزرگ شدم چون تمام خانواده پدري ام در آلمان هستند.
زندي درباره احساسش از عيد نوروز گفت: برايم جالب بود چون نسبت به دوستان آلماني ام يک جشن اضافه داشتم که کادو هم مي گرفتم.
فريدون که اولين بازي ملي اش مقابل ايران را در منامه و در ديدار مقابل بحرين انجام داد درباره اين بازي گفت: دوست نداشتم اولين بازي ام خارج از کشور باشد اما نمي توانستم حرفي بزنم. شرايط طبيعتا سخت تر بود. روز اول خيلي استرس داشتم. با مهدوي کيا از آلمان به بحرين رفتيم و زياد درباره ايران حرف زديم. مهدي خيلي به من کمک کرد. همه بچه ها برخورد خوبي با من داشتند و نشان دادند که مي خواهند کمکم کنند. علي آقا(دايي) آمد پيشم گفت هر چيزي خواستي به خودم بگو.
فريدون به خاطر نمي آورد که مهدوي کيا در طول سفر چه حرفهايي به او زده و فقط يادش هست که کيا به او گفته بچه ها زياد با او شوخي مي کنند. اتفاقي که کمتر در فوتبال آلمان رخ مي دهد و چند روز مانده به بازي کسي با ديگري شوخي نمي کند اما در اردوي تيم ملي، حتي روز قبل از بازي هم بازيکنان با يکديگر شوخي مي کنند. زندي اين مساله را ناشي از تفاوت فرهنگ دو کشور مي داند.
زندي درباره تشويقش در استاديوم آزادي مي گويد: تجربه جديدي بود. در فوتبال آلمان ، وسط بازي کسي نام بازيکن را صدا نمي زند و فقط به تيم اشاره مي کنند اما در ايران اتفاق باحالي مي افتد و بازيکن با اين کار جان مي گيرد.
اما اولين خاطره زندي از ورود به ايران: مي خواستم طوري برنامه ريزي کنم که کسي متوجه زمان حضورم در ايران نشود اما فرودگاه خيلي شلوغ شد و همه آمده بودند. برايم جالب بود که مردم چقدر فوتبال را دوست دارند. وقتي مردم را ديدم گفتم که انتخاب درستي انجام دادم.
صعود به جام جهاني آلمان براي فريدون زندي به عنوان يک بازيکن ايراني آلماني بايد اتفاق جالبي باشد. او درباره بازي برگشت با بحرين که منجر به صعود تيم ملي به جام جهاني شد، مي گويد: ما از آن بازي يک امتياز مي خواستيم اما استرس زيادي داشتيم. براي ايراني ها بازي با بحرين حساسيت ويژه اي دارد. من از بقيه خونسردتر بودم چون به نظرم راحت مي توانستيم اين تيم را شکست دهيم. اگر آن روز بازي اصلي مان را به نمايش مي گذاشتيم مي توانستيم ۵-۴ گل به بحرين بزنيم. آن بازي به نصرتي پاس گل دادم. آنقدر صدا شنيدم که گوشهايم گرفته شده بودم. موقع تعويض يادم هست که با پرچم ايران کنار زمين ايستادم تا داور سوت بازي را بزند.فکر کنم از استاديوم تا هتل ۶ ساعتي در راه بوديم.
او درباره بازي در جام جهاني آلمان نظر جالبي دارد: خيلي خوشحال بودم اما دو هفته قبل از جام جهاني در بازي مقابل کرواسي مصدوم شدم. نمي دانستم به جام جهاني مي رسم يا نه. ممکن بود همسترينگم پاره شود. جلوي مکزيک بازي نکردم. جلوي پرتغال بد نبوديم اما آنها بهتر از موقعيتهايشان استفاده کردند.
خبرنگار از زندي مي پرسد که چرا ايران در بازيهاي حساس بين المللي در دقايق آخر نيمه دوم از حريفانش کم مي آورد: در بازيهاي حساس، خيلي از بازيکنان به خاطر استرس زياد نمي توانند بازي هميشگي خودشان را ارائه دهند ضمن آنکه همه مي خواهند بازي را در ۲۰ دقيقه اول تمام کنند درحاليکه فوتبال ۹۰ دقيقه است. فوتبال را بايد با فکر بازي کرد و نبايد احساسي بود.
زندي بر خلاف ساير هم تيمي هايش علاقه زيادي به بازي تکضرب داشت: اين سبک بازي خودم است و هميشه سعي کردم بازيکن در خدمت تيم باشم و براي سايرين موقعيت ايجاد کنم. اما اين مساله زياد در ايران به چشم نيامد. الان در استقلال، جي لويد ساموئل بعد از يک فصل بازي در اين تيم تازه توانسته خودش را به هواداران اين تيم اثبات کند.
بعد از حضور زندي، ايران به استفاده از بازيکنان شاغل در اروپا علاقه بيشتري نشان داد. نظر زندي درباره اين قضيه چيست؟ او مي گويد: اگر کيفيت ليگ خودمان بهتر بود شايد نيازي به دعوت از بازيکنان خارج از فوتبال ايران نبود. چون حق بعضي از دعوت شده ها حضور در تيم ملي نبود. يعني در ايران بازيکن بهتري نداشتيم؟ متاسفانه بازيکنان ايراني به هر دليلي به فوتبال اروپا نمي روند. در جام جهاني ۲۰۰۶ خيلي از بازيکنان ما لژيونر بودند و تمرينات حرفه اي را پشت سر گذاشته بودند. اما در فوتبال ايران انگيزه و امکانات لازم براي پيشرفت بازيکن نيست. بازيکن بايد سعي کند به خارج از کشور برود حتي اگر پول کمتري بگيرد. به نظرم فوتباليستهاي ايراني مي ترسند در اروپا بازي کنند و هدفي براي خودشان درست نمي کنند. شما به تيموريان نگاه کنيد که با حضور در فوتبال اروپا تبديل به چه بازيکني شد يا محرم نويد کيا که در تمرينات بوخوم شرکت کرد.
او براي بازيکنان دورگه نصيحت جالبي دارد: بايد از ته دلشان تصميم بگيرند که دوست دارند در ايران بازي کنند يا نه. روزي که خواستم به ايران بيايم با خودم فکر مي کردم که شايد اين قضيه از ضرر فوتبالي به نفعم نباشد اما چون مي دانستم که پدرم دوست دارد در ايران بازي کنم، به تيم ملي اين کشور آمدم.
او درباره کمبودهاي باشگاههاي ايراني مي گويد: بي برنامگي دليل اصلي عدم نتيجه گيري باشگاهها در ليگ قهرمانان آسياست. آنها کارهايشان را اتفاقي جلو مي برند و خبري از برنامه ريزي نيست. توجهي به تيم هاي پايه نمي شود و خبري از مدارس فوتبال نيست. شايد به اين دليل باشد که کيفيت تيم ملي نسبت به گذشته پايين آمده. در آلمان قانون گذاشتند که تمام تيمهاي حاضر در بوندس ليگا بايد آکادمي داشته باشند. تيم ملي آلمان الان نتيجه اين قانون را گرفته. اين اتفاقي نيست و کار با برنامه بوده است.
فريدون مي خواهد بعد از اتمام دوران بازيگري، مدرک مربيگري بگيرد هر چند هنوز نمي داند که دوست دارد وارد دنياي مربيگري بشود يا نه.
پ
ارسال نظر