تیم ملی، عامل اختلافات سران استقلال؟
رابطه میان سرمربی و مدیرعامل باشگاه آبی ها شکراب است و شواهد گویای آن است که مطرح کردن شایعه سرمربیگری تیم ملی برای قلعه نویی می تواند تغییرات را برای این تیم بدون خونریزی به پایان برساند
«تا من هستم قلعه نویی جایی نمی رود»، «قلعه نویی پدر تیم من است، کجا برود؟» «فرگوسن هم مثل قلعه نویی است»، «من اگر بگویم، قلعه نویی می ماند و نمی رود». این جملات آشنا تم اصلی حرف های مدیر باشگاه استقلال در مورد سرمربی تیمش بوده است. دفاعی تمام عیار و تاکیدی صددرصدی بر اینکه او قلعه نویی را حفظ خواهد کرد و حامی اوست.
از سوی دیگر در روزهای گذشته واکنشی از طرف قلعه نویی به این همه حمایت دیده نشده. سرمربی آبی ها در چند مصاحبه حرف از رفتن زده، به دوستانش سفارش کرده برایش تیمی خارجی پیدا کنند و به نظر می رسد برای خود آینده روشنی در استقلال متصور نیست. در این تیم چه می گذرد؟ برای چه در حساس ترین روزهای فصل که تمرکز همه باید بر کسب قهرمانی و ادامه رقابت ها در لیگ قهرمانان باشد همه نگاه ها به سوی دیگری است، پشت پرده چه می گذرد؟
از همان ابتدای فصل و زمانی که فتح الله زاده خبر از پیوستن قلعه نویی به استقلال داد، این دو چهره آشنای استقلالی همیشه رابطه ای پاندولی داشته اند.
در ابتدای فصل هم گفته می شد که قلعه نویی انتخاب اول فتح الله زاده برای نیمکت تیم نبوده است و او برای راضی کردن هیئت مدیره و به دست آوردن دل سکوها دست به چنین ریسکی زده است. امیر قلعه نویی مربی تمامیت خواه و پرحاشیه ای است و قرار گرفتن او در کنار مدیری که می خواهد در همه داستان ها نقش اول را بازی کند - برعکس آنچه در موردکسی چون مظلومی می شد دید - مشکل زا خواهد بود.
در آغاز کار هم قلعه نویی با رفتن به دفتر رئیس هیئت مدیره و مذاکره مستقیم با او به شکلی نمادین نشان داد که زیر سایه فتح الله زاده نخواهد ماند. این دو در ادامه کار هم به هم نزدیک نشدند. اصطکاک و اختلاف نظری که اوج آن را می شد بر سر بازگرداندن مجیدی دید.
جلسات پنهانی مدیرعامل با ستاره محبوب هواداران و اصرار او برای برگرداندن فرهاد به تیم و در مقال مقاومتی که امیر از خود نشان می داد یکی از فرازهای رقابت مدیر و سرمربی تیم بزرگ بود که در نهایت برای فرار از فشارهای بیشتر به بازگشت مجیدی انجامید تا بحرانی که همیشه در کنار تیم وجود داشت به داخل زمین و روی نیمکت منتقل شود.
حالا با گذشت زمان و نزدیک شدن به پایان فصل به نظر می رسد که دو طیف ناهمساز در استقلال به نقطه تصمیم رسیده اند. از یک سو علی فتح الله زاده خویی که گمان می کند قهرمانی با قلعه نویی به معنای برنده شدن رقیب و محکم شدن جای پای او در تیم است و از حالا باید چاره ای اندیشید و از سوی دیگر امیر قلعه نویی که نمی خواهد در مقابل عمل انجام شده قرار بگیرد و با کنار گذاشته شدن احتمالی از استقلال همه چیز را از دست بدهد.
قلعه نویی در این فصل از ابراز احساسات هواداران برای مجیدی و حضور او در تیم ناراضی است و این نارضایتی ها را در حرف های اخیرش صحه گذاشته. با همه این دلخوری ها، امیر حدس می زند در فصل بعد هم با حضور فتح الله زاده در استقلال ممکن است جایی در این تیم نداشته باشد، یا نتواند به تفاهم برسد و می داند در ایران گزینه ای جز تیم ملی گنجایش ماجراجویی ها و بلندپروازی هایش را ندارد و او بدش نمی آید با زدن کلید چنین انتقالی استقلال را پس از یک فتح بزرگ به سوی نیمکتی بزرگتر ترک کند.
او همچنین در فکر نیمکتی خارجی است تا شاید نام خود را به عنوان یکی از تنها مربیان بین المللی ایرانی ثبت کند. به نظر می رسد فتح الله زاده هم از چنین پیشنهاداتی برای امیر استقبال می کند. شنیده شدن شایعه مربیگری تیم ملی برای قلعه نویی در روزهایی که بازی های حساس جام جهانی خواب را از چشمان کی روش گرفته است، شاید چنین منشأیی دارد.
یک مربی که به دنبال جایگاهی شایسته است و یک مدیر که می خواهد مربی اش را با عزت و احترام به جایی دیگر سنگ قلاب کند! و همین می تواند دستمایه یک سوال بودار از مجری پرحرف و حدیث سیما باشد تا ظاهرا بدون هیچ مقدمه و هماهنگی بپرسد «آقای فتح الله زاده با شایعه رفتن قلعه نویی به تیم ملی چه می کنید؟» و پاسخ دوپهلوی مدیر تلویحا این است که استقبال می کنیم! فتح الله زاده سعی می کند خود را خیرخواه سرمربی تیمش نان دهد، آیا این پاسخ با همه آن جملات اول متن و اصرار برای نگه داشتن قلعه نویی در تعارض نیست؟ آیا عجیب نیست که یک مدیر به این راحتی و در استرس زاترین هفته های فوتبال از رفتن سرمربی موفقش لبخند می زند؟
گره کور ماجرا اما لرزش صندلی خود فتح الله زاده است. او به خوبی می داند که در صورت ثبات مدیران فرادست پس از انتخابات ریاست جمهوری، درست مثل همتای قلعه نویی اش رویانیان، جایگاهی متزلزل خواهد داشت و ممکن است تا فصل بعد هم در باشگاه دوام نیاورد. طرح دائم مسائل مالی در این روزها، انتشار اسامی ۱۵ نفره بازیکنانی که قراردادی یکساله دارند و در پایان این فصل جدا می شوند و تلاش برای گرفتن بودجه و آغاز عقد قراردادهای فصل بعد، همه می تواند پیشگیری های مدیری باشد که گمان می کند ساعت شنی مدیریتش به آخرین دانه ها رسیده است.
رفتن فتح الله زاده بازی را در استقلال به کلی عوض خواهد کرد اما نکته غم انگیز و پرسیدنی در این روزها، دستاویز قرار دادن تیم ملی برای حل مشکل شخصی و تیمی است. اگر آنچه نزدیکان باشگاه استقلال می گویند درست باشد، حیرت انگیز نیست که تیم ملی اینگونه قربانی می شود تا یک بحران در جایی دیگر از فوتبال به نقطه آرامش برسد و قلعه نویی و فتح الله زاده بتوانند به خوبی و خوشی از هم جدا شوند؟
نظر کاربران
دوباره استقلال به صدر جدول رسید و حاشیه ها توسط خبرنگاران درست شد