عقب نشيني قدم به قدم شکارچی پلنگ

هفت صبح: كابوس‌ها درباره گم شدن در جنگل و خطر حمله شير و پلنگ و ببر را بايد فراموش كنيم. مي‌توان حدس زد كه حالا مثل كارتون‌هاي دوران كودكي، گربه‌سانان درباره موجود دوپايي به نام انسان براي توله‌هاي‌‌شان داستان‌هاي ترسناك مي‌گويند و آنها هم هر شب خواب ترسناك گرفتار شدن در دام انسان‌ها را مي‌بينند!

بعد از آن كه در سال ۹۱ كشته شدن يك پلنگ به دست اهالي محلي در غرب كشور منتشر شد كه نشان مي‌داد پلنگ را بعد از كشتن، مثله كرده‌اند و سوزانده‌اند و كمي قبل‌تر كه فيلم كشتن يك خرس مادر و توله‌اش روي اينترنت آمد، اين بار پاي شكار با تير و كمان وسط آمده و البته نقش اول ماجرا هم باز پلنگ ايراني است.

اين بار كه ماجرا عجيب‌تر است و ظاهرا پلنگ بيچاره تبديل به فرش اتاق شكارچي شده و عكس پوست پلنگ پهن شده بر كف اتاق، سوژه فيس‌بوك!اما شكارچي شجاع و مغرور ما حساب حركت هماهنگ دوستداران حيات وحش را نمي كرد.فشاري كه شكارچي مارا به عقب نشيني قدم به قدم و پناه بردن به بهانه هاي هميشگي واداشته است.


قصه از کجا شروع شد؟

ماجرا از این قرار بود که چند روز پیش فردی به نام محمد .الف که تا قبل از جنجال های چند روز اخیر به عنوان قهرمان تیر و کمان شناخته می شد و در بین دوستدارانش استاد نام داشت این روزها به خاطر انتشار عکسی که تصویر شکار یک پلنگ ایرانی توسط او را نشان می دهد و همين طور تصوير يله دادن او بر پوست كنده شده پلنگ بي نوا بر كف اتاقش ،مورد هجوم سنگين كاربران قرار گرفته است.

محمد الف فروردین ماه امسال در فیس بوک خود عکسی گذاشته بود که محتوای آن خودش، تیر و کمانش بعلاوه پلنگ شکارشده ای بود که به پلنگ ایرانی معروف است. در همین صفحه خود در چند خط از اینکه با تیر و کمان شکار می کند آن هم شکار حیوانات وحشی که کسی جرات نزدیک شدن به آنها را ندارد: «شکار کار بسیار درست و اصلا کار مقدسی است که حتما باید به آن با دیده احترام نگاه کرد. چون یکی از مهمترین روش ها برای بقا و حیات جانوران کره زمین است. البته شکار کنترل شده. مخصوصا شکار با تیرو کمان!

کسی که با یک تیرو کمان از فاصله ۴۰-۵۰ متری به جنگ هولناک ترین درندگان کره زمین می رود که آقایان دیگر حتی از پشت قفس هم جرات نزدیک شدن به آنهارا ندارند فردی بسیار شجاع است و هیچ دلیلی ندارد که این کار را مخفی کند. فرض کنید من فردی هستم که اصلا دوست ندارم کار خیر برای فقرا انجام بدهم و دوست دارم به علت شدت علاقه به طبیعت و محیط زیست شکار کنم. آیا کار بدیه؟ در بین دو کار بسیار عالی من شکار تعیین حدود شده و قانونی را انتخاب کردم آن هم با کمان و با اینکه مدارک قهرمانی زیادی دارم این را از همه قهرمانی‌ها،شایسته‌تر می دانم.»


آغاز رگبار اعتراض حمایت از حیوانات

در ساعات اولیه ای که این عکس را در فیس بوک گذاشته بود دوستان و طرفدارانش از او تعریف و تمجید فراوان کردند تا اینکه سر و کله دوستداران حیوانات پیدا و جنجال ها و محکوم کردن های آقای استاد آغاز شد و حتی صفحه ای با عنوان «محمد الف، شکارچی حیوانات وحش را محاکمه کنید» ساخته شد که البته بازدید و طرفدار بسیاری هم پیدا کرد.

به طوری که بعد از بازخوردهای منفی نسبت به این عکس؛ آقای شکارچی منکر شکار پلنگی خود شد و گفت: «اصلا من پلنگی در ایران نزده‌ام و عکسی منتشر نکرده‌ام. پلنگی که در تصویر می بینید پلنگ آفریقایی است نه ایرانی.» بعد هم آنقدر فشارها روی او زیاد می شود که می گوید: «این عکس من نیست و فتوشاپی است» با وجود آنکه او تصور می کرد با گفتن این حرف، جنجال ها را از بین خواهد برد اما در همین خصوص CHN با «حر منصوری» دیده‌بان طبیعت میانکاله به‌عنوان یک عکاس حرفه‌ای طبیعت در مورد این عکس گفتگو کرده است که او می گوید: «معمولا اشخاصی که سایت یا وبلاگ دارند برای اینکه از تصاویر خود در آن استفاده کنند تصاویر را در یک سایت آپلود کرده و به واسطه یک‌سری کد و آدرس در سایت و وبلاگ خود استفاده می‌کنند. تمامی تصاویر محمد .

الف در آدرس http://behtarinostad. persiangig. com/aks%۲۰ostad روی سرور پرشیان‌گیگ آپلود شده است که غیر از تصاویر مربوط به شکار پلنگ بقیه را در سایت خود استفاده کرده و این نشان می‌دهد که تصویر را برای استفاده آپلود کرده اما بعد از آن به دلیل بیم داشتن از اینکه مشکلی برایش ایجاد کند از روی سایت خود برداشته ولی تصویر در فضای پرشین‌گیگ هنوز وجود دارد.» او در پاسخ به ادعای او که پلنگ، پلنگ ایرانی نیست نیز گفت:‌ «پلنگی که در این تصویر وجود دارد نمی‌تواند آفریقایی باشد.» واکنش‌ها زمانی شدیدتر شد که خبرگزاری میراث فرهنگی نیز در این ماجرا وارد و خبر این شکار را بر روی خروجی خود قرار داد و اعلام کرد که در صورتی که این شکار انجام شده باشدبا توجه به اینکه پلنگ ایرانی یکی از مهم‌ترین گونه‌های گربه‌سانان ایرانی است که به شدت تحت حفاظت سازمان‌های محیط زیست قرار دارد جرمی واقع شده است و باید مشمول جریمه گردد.


اعتراض عمومی در شبکه های اجتماعی

در صفحه ساخته شده با نام «محمد . الف، شکارچی حیوانات وحش را محاکمه کنید» طرفداران حمایت از حیوانات برای سرکوب کردن این کار غیر انسانی سنگ تمام گذاشتند و گفتند: «اين شكارچي نمونه و نماد خودخواهی و بی مسئولیتی انسان است، ما در این صفحه این خودخواهی و بی مسئولیتی را به محاکمه می کشیم. برای پشتیبانی از حیات وحش و زیست بوم ایران این صفحه را به اشتراک بگذارید...» و تا توانستند بر ضد او نوشتند و رفتار بی رحمانه او را محکوم کردند و حتی از سازمان محیط زیست درخواست رسیدگی به این عمل غیرانسانی را خواستار شدند و شماره هایی از سازمان محیط زیست گذاشتند تا مردم با تماس گرفتن و اعلام اعتراض خود سازمان محیط زیست را به عکس العمل وادار کنند. در این میان كاربران بي شماري نيز به این صفحه سر زده اند و از عمل بی‌رحمانه شكارچي گلایه کرده اند.

چند نمونه را در اینجا به عنوان مثال می آوریم: «وقتی آدمیزادی اونقدر ... زمانیکه در تنگنا قرار می گیره متوسل به ... می شه... اصلا ارزش انتشار عکس هاش و گرفتن فضا و زمان رو نداره.. این دقیقا آن چیزی است که او می خواهد ...جلب توجه»، «نمی دونم این جانی از عذاب شکارش چه جور لذت می بره توی همه عکسا نیشش بازه؟»، «میگه اون کمون مسابقه ای هست! با اون کمان گراز رو هم به راحتی می زنن و بدترین نوع شکار حیوانات هست چون برای چند ثانیه خونریزی می کنن بعد می میرن»، «در آلمان شکار با تیرکمان ممنوع است زیرا باعث زجر کش کردن حیوان می شود. شکارچی موظف است زمانی شلیک کند که شکار بایک تیر کشته شود.»، «آقاي ...شايد بتوني سيب شكار كني، چرا تو اون زمينه كار نمي كني؟»، «لطفا هویت واژه استاد را حفظ کنید، استاد آفریننده است نه نابودگر»، «نوشته ما شکار می کنیم تا غذا بخوریم، غذا می خوریم تا شکار کنیم...»، «دوستان عزیز من فکر نمی کنم که با ریپورت کردن پیجی مشکلی حل شود. مشکل ما طرز تفکر خودخواهانه بعضی آدم هاست که به راحتی ریپورت نمی شود و برای آن باید فکری اساسی کرد.»


یادگاری از دوران گذشته تا به امروز

این جور عکس انداختن با حیوانات شکار شده ما را به یاد زمان های دور مثلا زمان قاجار می اندازد که پادشاهان آن زمان هوس شکار به سرشان می زند و بعد از شکار گراز، پلنگ ويا بزکوهی با آن عکس یادگاری می اندازند. انگار از همان زمان ها این نوع شکار کردن و افتخار آن نسل به نسل تا به امروز منتقل شده است؛ اما با خشونت بیشتر و فیلم هایی که با دیدن آن هرکسی را ناراحت می کند.

از این دست اتفاقات با وجود جلوگیری های فروانی که صورت می گیرد هر چند وقت یکبار اتفاق می افتد که البته سر و صدای زیادی هم به پا می کند. از ماجرای دوشکارچی خرس که به طرز بی رحمانه ای خرس و توله اش را کشته و با افتخار فیلم و عکس یادگاری انداختند یا اتفاق تلخی که در یکی از روستاهای فارس رخ داد و یک روستایی به یک پلنگ در حال فرار شلیک می کند او را از پای درآورده و به حالت جنون وارجسد پلنگ قربانی را قطعه قطعه می کند و دست آخر به آتشش می کشد. حتی این شکارچیان سنگدل به شکار حیوانات بسنده نمی کنند و درمواردی شکاربان و محیط بان ها را هم مورد ضرب و شتم قرار می دهند. به عنوان مثال دركمال بي رحمي شکارچیان غیرقانونی علي افشار، رئیس پارک ملی دنا را در حين انجام ماموريت در منطقه حفاظت شده میمند یاسوج به رگبار گلوله بستند و او را مجروح کردند.به هرحال داستان شكارچي و حيوانات وحشي و جامعه قدرتمند دوستداران حيوانات در ايران همچنان ادامه دارد.