۴۰۳۲۸۱
۵۰۰۷
۵۰۰۷
پ

صورت و سیرت ماه درخشان بنی‌ هاشم

جواد محدثی در خبرآنلاین نوشت: هم چهره عباس زيبا بود، هم اخلاق و روحيّاتش. ظاهر و باطن عباس نوراني بود و چشمگير و پر جاذبه. ظاهرش هم آيينه باطنش بود. سيماي پر فروغ و تابنده‎‏اش او را همچون ماه، درخشان نشان مي‏داد و در ميان بني‎هاشم، كه همه ستارگانِ كمال و جمال بودند، اباالفضل همچون ماه بود؛ از اين رو او را «قمر بني‎هاشم» مي‎گفتند.

جواد محدثی در خبرآنلاین نوشت: هم چهره عباس زيبا بود، هم اخلاق و روحيّاتش. ظاهر و باطن عباس نوراني بود و چشمگير و پر جاذبه. ظاهرش هم آيينه باطنش بود. سيماي پر فروغ و تابنده‎‏اش او را همچون ماه، درخشان نشان مي‏داد و در ميان بني‎هاشم، كه همه ستارگانِ كمال و جمال بودند، اباالفضل همچون ماه بود؛ از اين رو او را «قمر بني‎هاشم» مي‎گفتند.

در ترسيم سيماي او، تنها نبايد به اندام قوي و قامت رشيد و ابروان كشيده و صورت همچون ماهش بسنده كرد؛ فضيلت‎هاي او نيز، كه درخشان بود، جزيي از سيماي اباالفضل را تشكيل مي‏داد. از سويي نيروي تقوا، ديانت و تعهّدش بسيار بود و از سويي هم از قهرمانان بزرگ اسلام به‏ شمار مي‎آمد. زيبايي صورت و سيرت را يكجا داشت. قامتي رشيد و برافراشته، عضلاتي قوي‏ و بازواني ستبر و توانا و چهره‎‏اي نمكين و دوست داشتني داشت. هم وجيه بود، هم مليح. آنچه خوبان همه داشتند، او به تنهايي داشت.

وقتي سوار بر اسب مي‏ شد، به خاطر قامت كشيده‎‏اش پاهايش به زمين مي‏رسيد و چون پاي در ركاب اسب مي‏نهاد، زانوانش به گوش‎هاي اسب مي‏رسيد. شجاعت و سلحشوري را از پدر به ارث برده بود و در كرامت و بزرگواري و عزّت نفس و جاذبه سيما و رفتار، يادگاري از همه عظمت‎ها و جاذبه‎هاي بني‏‎هاشم بود. بر پيشاني‎اش علامت سجود نمايان بود و از تهجّد و عبادت و خضوع و خاكساري در برابر «الله» حكايت مي‏كرد. مبارزي بود خدا دوست و سلحشوري آشنا با راز و نيازهاي شبانه.

قلبش محكم و استوار بود همچون پاره آهن. فكرش روشن و عقيده‎‏اش استوار و ايمانش ريشه‎‏دار بود. توحيد و محبّت خدا در عمق جانش ريشه داشت. عبادت و خداپرستي او آن چنان بود كه به تعبير شيخ صدوق: نشان سجود در پيشاني و سيماي او ديده مي‏شد.
ايمان و بصيرت و وفاي عباس، آن چنان مشهور و زبانزد بود كه امامان شيعه پيوسته از آن ياد مي‏كردند و او را به عنوان يك انسان والا و الگو مي‎‏ستودند. امام سجاد(عليه‎السلام) روزي به چهره «عبيدالله» فرزند حضرت اباالفضل(عليه‎السلام) نگاه كرد و گريست. آنگاه با يادكردي از صحنه نبرد اُحد و صحنه كربلا از عموي پيامبر(حمزه سيدالشهدا) و عموي خودش (عباس‏ بن علي) چنين ياد كرد:

«هيچ روزي براي پيامبر خدا سخت‏تر از روز «اُحد» نگذشت. در آن روز، عمويش حضرت حمزه كه شير دلاور خدا و رسول بود به شهادت رسيد. بر حسين بن علي(عليهما‎السلام) هم روزي سخت‏تر از عاشورا نگذشت كه در محاصره سي ‏هزار سپاه دشمن قرار گرفته بود و آنان مي‏پنداشتند كه با كشتن فرزند رسول خدا به خداوند نزديك مي‏شوند و سرانجام، بي ‏آن ‏كه به نصايح و خيرخواهي‎هاي سيدالشهدا گوش دهند، او را به شهادت رساندند.»
آنگاه در يادآوري فداكاري و عظمت روحي عباس(عليه‎السلام) فرمود:
«خداوند، عمويم عباس را رحمت كند كه در راه برادرش ايثار و فداكاري كرد و از جان خود گذشت، چنان فداكاري كرد كه دو دستش قلم شد. خداوند نيز به او همانند جعفربن ابي‏طالب در مقابل آن دو دستِ قطع شده دو بال عطا كرد كه با آنها در بهشت با فرشتگان پرواز مي‏كند. عباس نزد خداوند، مقام و منزلتي دارد بس بزرگ، كه همه شهيدان در قيامت به مقام والاي او غبطه مي‏خورند و رشك مي‏برند.»
آن ايثار و جانبازي عظيم اباالفضل، پيوسته الهام‎بخش فداكاري‏هاي بزرگ در راه عقيده و دين بوده است و جانبازان بسياري اگر دستي در راه دوست فدا كرده‎‏اند، خود را رهپوي آن الگوي فداكاري مي‏دانند و اسوه ايثارشان جعفر طيّار و عباس بن علي بوده است:
چون اقتدا به جعفر طيّار كرده‎ايم پرواز ماست با پرِ جان در فضاي دوست
در پيروي ز خطّ علمدار كربلاست دستي كه داده‎ايم به راه رضاي دوست
بصيرت و شناخت عميق و پايبندي استوار به حق و ولايت و راه خدا از ويژگي‎هاي آن حضرت بود. در ستايشي كه امام صادق(عليه‎السلام) از ايشان كرده است بر اين اوصاف او انگشت نهاده و به‏ عنوان ارزش‏هاي متبلور در وجود عبّاس، ياد كرده است:
«كان عمُّنا العبّاسُ نافذ البصيرةِ صُلب الايمانِ، جاهد مع ابي‏عبدالله(عليه‎السلام) وابْلي' بلاءاً حسناً و مضي شهيداً؛ عموي ما عباس، داراي بصيرتي نافذ و ايماني استوار بود، همراه اباعبدالله جهاد كرد و آزمايش خوبي داد و به شهادت رسيد.»
و در يكي از زيارتنامه‎‏هاي آن حضرت نيز بر اين «بصيرت» و اقتدا به شايستگان اشاره شده است: «شهادت مي‏دهم كه تو با بصيرت در كار و راه خويش رفتي و شهيد شدي و به صالحان اقتدا كردي.»
بصيرت و بينش نافذ و قوي كه امام در وصف او به كار برده است، سندي افتخارآفرين براي اوست. اين ويژگي‏هاي والاست كه سيماي عباس بن علي را درخشان و جاودان ساخته است. وي تنها به عنوان يك قهرمانِ رشيد و علمدارِ شجاع مطرح نبود، فضايل علمي و تقوايي او و سطح رفيع دانش او كه از خردسالي از سرچشمه علوم الهي سيراب و اشباع شده بود، نيز درخور توجه است. تعبير «زُقّ العِلْم زقّاً» كه در برخي نقل‎ها آمده است، اشاره به اين حقيقت دارد كه تغذيه علمي او از همان كودكي بوده است.

مقام فقاهتي او بالا بود و نزد راويان، مورد وثوق به شمار مي‏رفت و داراي پارسايي فوق‎العاده‎‏اي بود. تعبير برخي بزرگان درباره او چنين است:

«عباس از فقيهان و دين شناسانِ اولاد ائمّه بود و عادل، ثقه، با تقوا و پاك بود.»
و به تعبير مرحوم قايني: «عباس از بزرگان و فاضلانِ فقهاي اهل بيت بود، بلكه او داناي استاد نديده بود.»
اين سردار رشيد و شهيد، علاوه بر آن كه خود به لحاظ قرب و منزلتي كه نزد پروردگار دارد در قيامت از مقام شفاعت برخوردار است، وسيله شفاعت حضرت زهرا(عليهاالسلام) نيز خواهد بود. در روايت است:
در روز رستاخيز، آنگاه كه كار سخت و دشوار گردد، پيامبر خدا، حضرت علي را نزد فاطمه خواهد فرستاد تا در جايگاه شفاعت حاضر شود. اميرمؤمنان به فاطمه(عليهماالسلام) مي‎گويد: از اسباب شفاعت چه نزد خود داري و براي امروز كه روز بي‏تابي و نيازمندي است چه ذخيره كرده‎‏اي؟ فاطمه زهرا (عليهاالسلام) مي‎گويد: يا علي، براي اين جايگاه، دست‎هاي بريده فرزندم عباس بس است.
افتخار بزرگ عباس بن علي اين بود كه در همه عمر، در خدمتِ امامت و ولايت و اهل‏بيت عصمت بود، به خصوص نسبت به اباعبدالله الحسين(عليه‎السلام) نقش حمايتي ويژه‎اي داشت و بازو و پشتوانه و تكيه‎گاه برادرش سيدالشهدا بود و نسبت به آن حضرت، همان جايگاه را داشت كه حضرت امير نسبت به پيامبر خدا داشت. در اين زمينه به مقايسه يكي از نويسندگان درباره اين پدر و پسر توجه كنيد:

«حضرت عباس در بسياري از امور اجتماعي مانند پدر قد مردانگي برافراخت و ابراز فعاليت و شجاعت نمود. عباس، پشت و پناه حسين بود مانند پدرش كه پشت و پناه حضرت رسول الله بود. عباس در جنگ‎ها همان استقامت، پافشاري، شجاعت، قوّت بازو، ايمان و اراده، پشت نكردن به دشمن، فريب دادن و بيم نداشتن از عظمت حريف و انبوهي دشمن را كه پدرش در جنگ‎هاي اُحد، بدر، خندق، خيبر و غيره نشان داد، در كربلا ابراز داشت.

عباس، همانطور كه حضرت علي(عليه‎السلام) هميان(کيسه) نان و خرما به دوش مي‎گرفت و براي ايتام و مساكين مي‏برد، او به اتفاق و امر برادر، بسياري از گرسنگان مكه و مدينه را به همين ترتيب اطعام مي‏نمود. عباس، مانند علي(عليه‎السلام) كه باب حوايج دربار پيغمبر بود و هر كس روي به ساحت او مي‏كرد، اول علي را مي‏خواند، باب حوايج در استان امام حسين(عليه‎السلام) بود و هر كس براي رفع حوايج به دربار حسين(عليه‎السلام) مي‏شتافت، عباس را مي‏خواند.

عباس مانند پدر كه در بستر پيغمبر خوابيد و فداكاري كرد در راه پيغمبر، در روز عاشورا براي اطفال و آب آوردن فداكاري كرد. عباس مانند پدر كه در حضور پيغمبر شمشير مي‏زد، در حضور برادر شمشير زد تا از پاي درآمد. عباس، همان‏طور كه پدرش به تنهايي به دعوت دشمن رفت، به‏ تنهايي براي مهلت به طرف خيل دشمن حركت فرموده و مهلت گرفت.»

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج