داستانک؛ سختی ها را آسان بگیر!
هیچ کس حق ندارد با راننده در ماشین صحبت کند او همه ی حواسش را به تک تک اتفاقاتی که در جاده می افتد معطوف کرده است .این راننده ها معمولأ بعد از رانندگی از بس که به اعصاب و ذهن خود فشار آورده اند به ساعت ها استراحت نیاز دارندو هر وقت صحبت از رانندگی در جاده های پر پیچ و خم می شود مثل بچه ها وحشت می کنند و سعی می کنند در ساعات خلوت وارد جاده ها شوند.
همین راننده های مبتدی چند سال که می گذرد و به قولی حرفه ای می شوند بسیار آسوده و راحت موقع رانندگی به صندلی تکیه می دهند و بدون زل زدن به جلو نگاهشان را طوری تنظیم می کنند که هم زمان با دیدن جلو،روی آینه های بغل و آینه های جلو اشراف داشته باشند آنها واکنش شان بسیار سریع و به موقع است می توانند موقع رانندگی با بقیه صحبت کنند و حتی اگر مجبور باشند و با وجود این که منع قانونی دارد چای بنوشند و صحبت کنند.
جاده های پر پیچ و خم و جاده های خلوت برای آنها فرقی ندارد در شرایط بحرانی واکنش های درستی از آنها سر میزند.
اگر در زندگی تان با یک عالمه مشکل و درگیری روبه رو هستید شاید به خاطر آن است که با دقت و تمام توجه به این مشکلات چسبیده اید کمی کنار بروید و انرژی و دقت کمتری روی مشکلات صرف کنید آن موقع می بینید که چه قدر راحت مشکلات یکی پس از دیگری رفع می شوند.
نظر کاربران
بد نبود مرسی.
مثالتان خيلي جالب ودقيق بود...
هیچ ربطی نداشت.
وااااااااااا..هه...خب که چی؟
vaaaaaaaaaaaaaaay cheghadr ghashang!!!! mersi
واقعا هم من اینطوری ام!تا یه مشکلی پیدا میکنم چشمم فقط اونو میبینه وبقیه راحتی های زندگیمو نمیبینم!خوشم اومد از متن...خیلی ممنون