سرمربي پرسپوليس رازهاي اخراج "شماره ۸" را گفت
ژوزه: كيروش از كريمي ميترسد!
علي كريمي يا مانوئل ژوزه؟ اين، شايد بزرگترين سوال اين روزهاي هواداران پرسپوليس باشد. سرمربي پرتغالي كه ۱۵ روز پيش از شروع ليگ دوازدهم به پرسپوليس آمد، اين روزها شرايط دشواري را سپري ميكند.
جدال با بازيكني كه روزگاري محبوبترين بازيكن فوتبال ايران بود، تنها بخشي از لحظات نفسگير پيرمرد ۶۶ ساله پرتغالي را در تهران رقم زده و حالا او مجبور است در روزهايي كه پرسپوليس ضعيفترين نتايج تاريخش را ثبت كرده، هواداران ميليوني پرسپوليس را مجاب كند كه از تصميمش در كنار گذاشتن "شماره ۸" حمایت كنند. هر چند رويانيان تلاش كرده در اين مجادله طرف سرمربي ميليون دلارياش را بگيرد اما نتايجي كه ژوزه با قرمزها گرفته او را در موضع ضعف قرار داده است.
مانوئل ژوزه كه پس از تصميمش در كنار گذاشتن علي كريمي گفته بود يك روز دلايل تصميمش را اعلام خواهد كرد، حدود ۲ ساعت در گفتوگو از تصميمش گفت و مدعي شد كه كريمي از هموطنش كارلوس كيروش خط ميگيرد و شايد اين اظهارنظر آتشي باشد بر دعواي قديمي اين دو پرتغالي؛ دعوايي كه حتي با پادرمياني سفير پرتغال در تهران هم ختم به خير نشد. اين گفتگو دو روز پيش از بازي پرسپوليس و سايپا انجام شده است.
كمي به عقب برگرديم. از روزهايي كه در مصر بوديد و با پيشنهاد پرسپوليس روبهرو شديد. چه شد که پس از چند سال موفق در مصر و کسب چند قهرمانی تصمیم گرفتید به ایران بیایید.
دلیل خاصی نداشتم. از مصر که خارج شدم سه، چهار پیشنهاد داشتم اما قبول نکردم. باشگاههای خوبی بودند اما انگیزه و هیجان به فوتبال، آنچنان در آنها وجود نداشت، یا هواداران زیادی نداشتند. مثلا یکی از این باشگاهها شرایطش طوری بود که در بازیهایش اگر تماشاگران صحبت میکردند، بازیکنان داخل زمین حرفهای آنها را میشنیدند! در یک کلام میتوانم بگویم در این باشگاهها عشق به فوتبال وجود نداشت اما در پرسپولیس برعکس است. اینجا همه چیز وجود دارد. عشق و علاقه به فوتبال زیاد است. در الاهلی مصر هم که بودم ۶۰ میلیون هوادار داشتیم. الاهلی بزرگترین باشگاه آفریقا و خاورمیانه است. در دوران کاریام خیلی ریسک کردم و آمدنم به پرسپولیس هم ریسک بود. نه به حاطر اینکه در شرایطی ناشناخته قدم میگذاشتم بلکه به خاطر اینکه فقط ۱۵ روز قبل از شروع لیگ هدایت تیمم را قبول کردم. پرسپولیس ۱۴ بازیکن جدید گرفته بود و بعد از حضور من هم ۲ بازیکن دیگر گرفت که با حساب معدنچی میشد ۱۷ بازیکن جدید. وقتی اینجا آمدم همه از ما توقع داشتند قهرمان شویم. به همین خاطر پذیرش این کار ریسک خیلی بزرگی بود اما ریسک من را با انگیزهتر میکند و برای همین هدایت پرسپولیس را قبول کردم. الان هم از تصمیمی که گرفتهام پشیمان نیستم. خیلی افتخار میکنم که در باشگاهی به بزرگی پرسپولیس کار میکنم. آمدهام رزومه خود را قویتر کنم، هرچند خیلی خوب نبوده است. با وجود اینکه نتایج خوبی هم تا الان به دست نیاوردهام، اما همه با من رفتار خوبی داشتهاند و شاید اگر در کشور دیگری بودم، اینقدر خوب با من برخورد نمیشد. تماشاگران ناراحتی خود را خیلی عادی نشان میدهند و من چیز بدی از کسی ندیدهام. اینجا همه به هم احترام میگذارند. من از اینکه در ایران کار میکنم احساس خیلی خوبی دارم اما ناراحتم که شروع بدی در لیگ داشتیم. وقتی آمدم از مدیرعامل گرفته تا بازیکنان به همه گفتم که شروع سختی در لیگ خواهیم داشت چرا که هیچکدام از بازیکنان را نمیشناختم و هیچ شناختی هم از فوتبال ایران نداشتم. وقتی یک تیم این تعداد بازیکن جدید میگیرد حداقل ۶ ماه وقت نیاز دارد که به شرایط آرمانی برسد. در حالی که ما از همان روز اول کارمان را با این فکر که حتما باید قهرمان شویم، آغاز کردیم. با اين حال ما نتایج خوبی نگرفتیم و اینها دورانی است که ممکن است در هر باشگاهی رخ دهد.
وقتی اینجا آمدم همه از ما توقع داشتند قهرمان شویم. به همین خاطر پذیرش این کار ریسک خیلی بزرگی بود اما ریسک من را با انگیزهتر میکند و برای همین هدایت پرسپولیس را قبول کردم. الان هم از تصمیمی که گرفتهام پشیمان نیستم. خیلی افتخار میکنم که در باشگاهی به بزرگی پرسپولیس کار میکنم
پرسپولیس پیش از اینکه دنیزلی را بیاورد با مربیاي مثل اریکسون مذاکره کرده بود اما برخی افراد او را از آمدن به ايران ترساندند. آيا اين اتفاق براي شما هم افتاد؟
بله، به من هم گفتند که ایران نا امن است، اما من خودم تصمیم می گیرم، نه بر اساس حرف مردم. الان هم پشیمان نیستم و رفتار همه با من خوب بوده است.
شايد اتفاقي كه بيش از همه نام شما را در مصر بر سر زبانها انداخت اتفاقات بازي الاهلي و الزمالك بود كه سبب شد بعد از كشته شدن دهها نفر از مصر فرار كنيد.
آن اتفاق از قبل آماده شده بود. میخواستند تماشاگران ما را بکشند! تعداد زیادی دستگیر شدند و حتی در رختکن ما ۴ نفر کشته شدند که همه آنها جوانان ۱۵ تا ۲۰ ساله بودند. آن بازی تنها شکست من در طول مدت دو و نیم سال پیش از آن بود، چه در عربستان و چه در مصر. یک بر صفر جلو بودیم، اما داور گل دوم ما را قبول نکرد و در پایان ۲ بر يك باختیم. البته داور حق داشت چون ترسیده بود.
به همين خاطر از مصر رفتيد؟
نه به خاطر این نبود. بعد از انقلاب مصر فوتبال اين كشور بیبرنامه شده بود. الان هم اوایل ماه اکتبر است اما کسی در مصر نمیداند که آیا لیگ این کشور قرار است برگزار شود یا نه. میخواستم همانجا بازنشسته شوم اما نشد.
می گویند شما کاشف لوئیس فیگو بودهاید.
فیگو با من تمرینهایش را شروع کرد. من او را کشف نکردم، بلکه او در زمان مربیگری من در اسپورتینگ در این تیم حضور داشت. نونو گومژ هم با من کارش را شروع کرد. دکو را هم من وقتی ۱۸ سالش بود از برزیل به پرتغال آوردم. همینطور چند بازیکن دیگر از جمله ابوتریکه که بهترین بازیکن تاریخ مصر است.
به پرسپولیس برگردیم. بعد از نتايجي كه شما در الاهلي گرفته بوديد در كنار كالدرون، متسو و يكي، دو مربي ديگر شما به عنوان سرمربي انتخاب شديد. خودتان ميگوييد بزرگترين مشكلي كه با آن روبهرو شديد بازيكنان جديدي بودند كه به يكباره به پرسپوليس اضافه شدند.
اشتباهشان همین بود چرا که هر بازیکنی را از یک جا آوردند. بعضی بازیکنان هم از باشگاههای بزرگی آمده بودند. مثلا بنگر و حسینی از سپاهان آمدند اما سپاهان هیچ وقت به بزرگی پرسپولیس نبوده است. بازی در سپاهان یک موضوع است و بازی در پرسپولیس یک موضوع دیگر. فشاری که روی بازیکن وجود دارد، در دو تیم، متفاوت است. یک تیم خوب را بازیکنان خوب درست میکنند اما برای ساختن این تیم وقت نیاز است. کسی نمیتواند در یکی، دو ماه تیم را جمع کند. وقتی میگویم مشکل تیم ما ذهنی و فکری است به همین خاطر است که فرق یک باشگاه بزرگ و یک باشگاه کوچک خیلی زیاد است. پرسپولیس در ۱۱ سال گذشته فقط دو بار در لیگ حرفهای قهرمان شده و این فشار را خیلی بیشتر کرده است. فصل قبل هم که دوازدهم شده است! بزرگترین حریف و دشمن ما همین فشار بیش از حد روانی است نه تیمهای مقابل ما. پرسپولیس وقتی با تیمهای بزرگ از جمله سپاهان و استقلال بازی کرد نمایش خوبی داشت، اما برابر تیمهای کوچک فشار روی ما زیاد است و مسئولیت بازیکنان بیشتر میشود. با سپاهان هم در نیمه نخست خیلی خوب بودیم اما در نیمه دوم بازيكنان ما را مسموم كردند و تقریبا ۶ به ۱۱ بازی میکردیم. من با این همه تجربهای که دارم نمیتوانم معجزه کنم و به وقت نیاز دارم. شاید این فصل برای ما خیلی سخت باشد اما مطمئنا سال بعد کارمان راحتتر است.
خيليها پيش از شروع فصل به پرسپوليس لقب "فوق كهكشاني" دادند و قصه از آنجا شروع شد كه بازيكناني نظير محمد قاضي، و كريم انصاريفرد به پرسپوليس آمدند و با ستارههايي مثل ايمون زايد و علي كريمي پيش بيني ميشد، مدعي باشيد.
موافقم. پرسپولیس خیلی مهاجم گرفته اما فراموش کرده که برای اینکه این مهاجمان گل بزنند باید یک پاس خوب از هافبکها به آنها برسد و برای اینکه هافبکها پاس خوبی بدهند باید از هافبک دفاعی توپ بگیرند. کریم انصاری فرد سال گذشته آقای گل ایران شد. همیشه با او صحبت میکنم. فشار زیادی روی اوست اما بیشتر خودش این فشار را برای خودش ایجاد کرده است. کریم انسان خوبی است، آینده روشنی هم دارد و خیلی جوان است. به خودش میگوید که "وقتی من در زمین هستم باید گل بزنم" اما مجبور نیست این کار را بکند. من او را آرام میکنم و از او میخواهم که با لذت بازی کند.
اما حتما قبول داريد كه با وجود اينكه پرسپوليس با نظر شما بسته نشده اما در نهايت اين سرمربي تيم است كه بايد پاسخگوي نتايج به دست آمده باشد.
در فوتبال هیچ بهانه ای قبول نیست. هدف فقط یک چیز است، برنده شدن. من نمی خواهم تیمی درست کنم که ۲،۳ بازی انجام دهد و دوباره تعطیل شود. من قبل از این هم گفتم که لیگ ایران فقط ۵ ماه است. فقط یک رقابت وجود دارد و این فوتبال ایران را عقب می اندازد. بازیکنان با این شرایط پیشرفت نمی کنند. تیم ملی هم از این موضوع ضرر می کند. آیا این تقویم را من درست کرده ام؟ نمایش جالب تیم ملی برابر لبنان را هم که دیدید! آیا فقط به خاطر گرما بود؟ گرما برای هر دو تیم وجود داشت.
مطالب روزنامهها را دنبال ميكنيد؟
نه اصلا دنبال نمی کنم.
پرسپوليس به دليل داشتن هواداران پرتعداد و همينطور شرايط خاصي كه دارد هميشه سوژه اصلي مطبوعات بوده است.
همین فشارهاست که میگویم تیم ما را تحت تاثیر قرار داده است. بازیکنان هر روز روزنامهها را می خوانند اما من فقط عکسهایشان را میبینم! (میخندد)
اتفاقا در همين فشارها چندین بار شد که پیشکسوتان پرسپولیس گفتند ژوزه باید برکنار شود.
بله چون اگر من بروم یک جا برای خودشان خالی میشود. این یک فشار منفی است که بار زیادی روی دوش تیم ما میگذارد. من از همان روز اولی که آمدم این احساس را داشتم که جای من اینجا نیست. به جای خوشامدگویی برخورد دیگری با من شد. کاری کردند که انگار اصلا نباید مربی خارجی در پرسپولیس باشد. مثل اینکه یک نظام یا شبکهای است که علیه بازیکنان و مربیان خارجی کار میکنند که این شبکه دست پیشکسوتان است.
من از همان روز اولی که آمدم این احساس را داشتم که جای من اینجا نیست. به جای خوشامدگویی برخورد دیگری با من شد. کاری کردند که انگار اصلا نباید مربی خارجی در پرسپولیس باشد. مثل اینکه شبکهای وجود دارد که علیه بازیکنان و مربیان خارجی کار میکنند که این شبکه دست پیشکسوتان است
حتما براي همين بود كه برای انتخاب دستیار ایرانی خود تا اين حد وسواس به خرج داديد؟
سعی کردم کسی را انتخاب کنم که به من خیانت نکند و امیدوارم این اتفاق هم نیفتد. گلمحمدي هم براي همين انتخاب شده است.
نظرتان درباره كميته فني چيست؟ به شما كمك هم ميكنند؟
۵۰ سال است که در فوتبال هستم اما اصلا چنین چیزی ندیدهام. در هیچ جلسه ای با کمیته فنی شرکت نکردم.
شايد ذهنيتي كه درباره فضاي منفي براي فعاليت مربيان خارجي برايتان به وجود آمده بعد از مصاحبه علي پروين درباره شما تقويت شد؟
زیاد به این مسائل اهمیت نمیدهم.
قبل از اينكه يحيي گل محمدي را به عنوان دستيار خود انتخاب كنيد، بسياري احتمال ميدادند مهدي تارتار به اين پست برسد اما در نهايت شما گل محمدي را انتخاب كرديد.
همه روزنامهها مينوشتند فلانی به پرسپولیس میآید اما من گفتم نه، خودم باید تصمیم بگیرم. رئیس تیم خودم هستم و در قراردادم هم قید شده که برای گرفتن هر تصمیم اختیار دارم.
معمولا مربيان خارجي كه به فوتبال ايران ميآيند، تماشاگران ايراني برايشان يك سورپرايز است. هميشه هم از آن استفاده كردهاند اما به نظر ميرسد براي شما خيلي اين مساله صدق نميكند. مثلا ميگويند پرسپوليس اگر برابر آلومينيوم هوادارانش را داشت، نميتوانست از پس اين تيم تازهوارد ليگ برتري هم بر بيايد.
تماشاگران در همه جای دنیا فقط نتیجه میخواهند. هواداران پرسپولیس خیلی ما را حمایت میکنند. فوتبال یک بازی احساسی و هیجانی است. بازی بدون تماشاگر خیلی بد است چراکه یک نقطه مثبت برای حریف است. اين هواداران هستند كه به ما روحیه میدهند.
رویانیان گفته بود پرسپوليس به جراحي نياز دارد. او در صحبتهایش غیرمستقیم به نقش کریمی در ناکامیهای تیم اشاره کرده بود. ميگويند شما متوجه اين مساله شديد و كنار گذاشتن كريمي به خواست شما بود.
کسی که مشکل را به وجود آورد کارلوس کیروش بود! او بود كه علي كريمي را مقابل من گذاشت. پس از اردوي اول تيم ملي، كريمي رفتارش با من كاملا عوض شد. اين در حالي بود كه من هميشه با او خوش رفتار بودم. هميشه به عنوان يك الگو جلوي ساير بازيكنان از او نام بردم چرا كه او و مهدويكيا هميشه خوب تمرين ميكردند. اما پس از اردوي نخست تيم ملي، كريمي كاملا عوض شد. آن طور كه بايد تمرين نميكرد و تبديل به يك الگوي منفي شده بود. با كريمي صحبت كردم و ۵ بار از او پرسيدم كه چه اتفاقي افتاده كه تغيير كردهاي؟ اما جوابي به من نداد. موضع من خيلي روشن است. اطلاعاتي هم دارم كه كيروش اين كار را انجام داده است. معتقدم كيروش از كريمي ميترسد و به دنبال اين است كه مشكلي براي كريمي به وجود بياورد تا بتواند او را از پرسپوليس جدا كند چرا كه كيروش ميداند، اگر كريمي رفتارش درست نباشد او را از تيم جدا ميكنم. كيروش هميشه برعكس من عمل ميكند، اما از آنجا كه جايگاهش در تيم ملي پس از شكست مقابل لبنان شكننده شده احساس خطر ميكند. به ويژه اين كه تيمش مقابل لبنان بازي بسيار زيبايي را انجام داد! كريمي اكنون در پرسپوليس بازي نميكند، اما با وجود اين كيروش او را به تيم ملي دعوت خواهد كرد. مقصر اصلي اين ماجرا كيروش است و كريمي هم به دنبال حرفهاي او رفته است. رفتار كريمي با من خوب نبود. الان كه او نيست جو تيم خيلي بهتر شده است. يك مثال ميزنم من علي عسگر را تنبيه كردم. همه بازيكنان به من گفتند كه بگذار او به تيم باز گردد، اما براي بازگشت كريمي فقط شش نفر از من درخواست كردند در حالي كه ما ۳۰ بازيكن داريم. يعني ۲۴ بازيكن چنين چيزي نخواستهاند. روابط من با همه بازيكنان خيلي خوب است. من اين تصميم را گرفتهام. اگر من را اخراج كردند خودشان مي دانند كه با كريمي چه كنند. آدم صادقي هستم و دوست دارم بيشتر از هر چيزي از تيمم حمايت كنم. دوست ندارم در تيمم خيانت وجود داشته باشد. كريمي ۳۴ سال دارد و ميتواند فوتبالش را خيلي بهتر و راحتتر تمام كند. شايد نميداند كه با شهرتش چطور كنار بيايد. او فكر ميكند بالاتر از مربي و مديرعامل است. فكر ميكند ما هر تصميمي كه مي گيريم بايد قبلا با او هماهنگ كنيم و نظر او را بخواهيم. اما كريمي فقط يك بازيكن است و هيچ قهرماني در باشگاه به دست نياورده است. باز هم مي گويم تا زماني كه من در پرسپوليس هستم كريمي بازي نخواهد كرد.
کسی که مشکل را به وجود آورد کارلوس کیروش بود! او بود كه علي كريمي را مقابل من گذاشت. پس از اردوي اول تيم ملي، كريمي رفتارش با من كاملا عوض شد. اين در حالي بود كه من هميشه با او خوش رفتار بودم. هميشه به عنوان يك الگو جلوي ساير بازيكنان از او نام بردم چرا كه او و مهدويكيا هميشه خوب تمرين ميكردند. اما پس از اردوي نخست تيم ملي، كريمي كاملا عوض شد. آن طور كه بايد تمرين نميكرد و تبديل به يك الگوي منفي شده بود
با اشراف به سابقه علي كريمي اين تصميم را گرفتيد. مثلا ميدانستيد اين سابقه وجود دارد كه در جام جهاني ۲۰۰۶ كريمي در اردوي تيم ملي در آلمان با برانكو به شدت اختلاف پيدا كرد.
ـ نه. اين موضوع را نميدانستم و من هميشه با كريمي خوب رفتار كردم. كاري كه كريمي انجام داد يك خيانت بود. پس از بازي نفت تهران كه مساوي شد در رختكن و جلوي همه مربيان و بازيكنان به فارسي گفته بود كه بايد مربي را عوض كنيد. در حالي كه عملكرد خودش در اين بازي در حد صفر بود. چرا همين جمله را به انگليسي نگفت؟ وقتي بازي مساوي شده يعني همه به يك اندازه در نتيجه نقش داشتند. زماني كه مربي صحبتهاي تو را متوجه نميشود نبايد جلوي او حرفي بزني. من اين كار كريمي را خيانت و ناجوانمردي ميدانم. با اين كار بقيه بازيكنان هم عليه من ميشوند. حالا شما به من بگوييد كه چطور ميتوانم با چنين بازيكني كنار بيايم؟ من اين موضوع را نميدانستم. كسي كه صحبتهاي كريمي را به من گفت مديرعامل باشگاه بود. اين را هم ميدانم كه رويانيان به من دروغ نميگويد.
اما رويانيان پس از ديداري كه با كيروش داشت در مصاحبهاي گفت از سرمربي تيم ملي عذرخواهي كرده چرا كه درباره او اشتباه ميكرده است.
ـ من مشكلي با عذرخواهي مديرعامل باشگاه ندارم. اما مطمئنم كه مسبب همه اين اتفاقات كيروش است.
در روزهايي كه زمزمه حضور شما در ايران بود، رسانههاي ايران با استناد به روزنامههاي پرتغالي از اختلافهاي جدي شما و كيروش نوشتند. حتي آن روزها يكي از روزنامهها نوشته بود كه كيروش به مسوولان فدراسيون فوتبال گفته اجازه ندهند كه شما به ايران بياييد. البته اين خبر به صورت رسمي تاييد نشد اما همه اينها نشان دهنده اختلافات شما دو پرتغالي است و حالا با اين حرفها شايد آتش اختلافهاي قديميتان شعلهور شود.
نميدانم. اما از كيروش بعيد نيست كه چنين حرفي زده باشد. وقتي به ايران آمدم ميدانستم مهمترين مشكل من كارلوس كيروش خواهد بود. كيروش يك فرد كينهاي است! هيچ وقت مثل يك مرد آدم خوبي نبوده است. چرا؟ وقتي كه او مربي پرتغال بود من خيلي از او انتقاد كردم، اما انتقادها همه فني بود. هيچ وقت درباره شخصيتش صحبت نكردم. وقتي من انتقاد ميكردم همه همين نظر را درباره كيروش داشتند. وقتي به ايران آمدم سفير پرتغال قصد داشت در يك ميهماني ما را با هم آشتي دهد. حتي دستيارش سيموئز كه در بنفيكا با هم، هم بازي بوديم و دوستان خوبي براي هم هستيم ميخواست ما را به هم نزديك كند، اما من قبول نكردم، چرا كه ميدانم كيروش چطور فردي است.
گفته بوديد يك روز ميگويید چرا كريمي را از پرسپوليس كنار گذاشتيد. دليلش همين بود؟
ـ اين موضوع در كنار چند اتفاق ديگر باعث شد تا من اين تصميم را بگيرم.
حال اين سوال به وجود ميآيد كه چرا كيروش كريمي را به سمت خود كشيد؟
ـ او ميخواهد من در كارم ناكام باشم. اگر موفقيتي در پرسپوليس به دست نياورم كيروش خوشحال خواهد شد. من دوست كيروش نيستم و نميخواهم هم باشم.
از روزي كه كريمي را كنار گذاشتهايد، هر روز تعدادي از هواداران در تمرين اين بازيكن را تشويق ميكنند. اين اتفاق در بازيهاي پرسپوليس هم تكرار شده. به هر حال حتما اين را متوجه شدهايد كه كريمي بازيكن محبوبي است. فكر نميكنيد با اين تصميم خودتان را مقابل هواداران قرار دادهايد؟
ـ من چنين كاري نكردم، بلكه تنها از تيمم و باشگاه محافظت كردم. ميدانستم كه تماشاگران چنين كاري خواهند كرد، اما تصميمي كه گرفتم عادلانه بود.
يكي از معضلات هميشگي فوتبال ايران بازيكن سالاري بوده و حتي اتفاق افتاده كه در برخي تيمها يك بازيكن درباره همه چيز تصميم گيري كرده يا به خاطر نوع غذا، اردوي تيم را ترك كرده. شما به غير از اختلافي كه با كريمي داشتيد با اين مشكل روبهرو بوديد؟
ـ من در اين باره ميتوانم مهدويكيا را مثال بزنم. مهدي ۱۰ سال در فوتبال آلمان ستاره بود. از ابتداي فصل شده كه در ليست ۱۸ نفره نبوده، شده روي نيمكت نشسته و حتي به عنوان بازيكن تعويضي به زمين آمده و هيچ وقت مشكلي به وجود نياورده است. او يك الگوي واقعي براي همه بازيكنان است. از نظر حرفهاي رابطه خوبي با همه دارد. در تمرينها انگار يك بازيكن ۱۸ ساله است. يك كاپيتان واقعي است. جلوي همه بازيكنان به خودش گفتهام كه براي من كار كردن با او يك افتخار است. مهدي يكي از افرادي است كه هميشه از او ياد خواهم كرد و در ذهنم خواهد ماند. رفتار او كاملا با كريمي متفاوت است.
شما مدعي هستيد كيروش دوست ندارد در پرسپوليس موفق شويد. از آن سو تيم ملي ايران دو هفته ديگر بازي حساسي با كره جنوبي در رقابتهاي انتخابي جام جهاني دارد و اين بازي براي همه ما ايرانيها مهم است. شما كه آرزوي ناكامي كيروش با تيم ملي ايران را نداريد؟
ـ خير. من ميخواهم ايران به جام جهاني صعود كند. دستياران كيروش سر تمرين ما آمدند و گفتند كه ميخواهيم تو را با كيروش آشتي دهيم، اما من گفتم نميخواهم. با اين حال به آنها اطمينان دادم كه در كنار تيم ملي هستم و هر كاري كه لازم باشد براي موفقيت آن انجام ميدهم.
فارغ از تمامي اختلافهايي كه بين شما و كيروش وجود دارد، فكر ميكنيد تيم ملي ايران ميتواند به جام جهاني صعود كند.
ـ من درباره كيفيت مربيان صحبت نميكنم. نميدانم او با تيم ملي موفق ميشود يا نه، اما ميدانم كه ليگ ايران كمكي به تيم ملي نميكند، چرا كه ۱۵۲ روز تعطيل است. تازه بعضيها ميپرسند چرا تيمها از نظر فيزيكي مشكل دارند؟ تيمهاي ايراني در نيمه نخست بازيها خوب و سريع بازي ميكنند، اما در نيمه دوم افت ميكنند، چرا كه ريتم رقابتي ندارند. بايد حداقل سه جام در فوتبال يك كشور برگزار شود.
پس از ورود كيروش به ايران مربياني مثل كاستا و اوليويرا هم سر از باشگاههاي ايراني در آوردند. با اين اختلافي كه بين شما دو نفر وجود دارد، قطعا با سفارش سرمربي تيم ملي به ايران نيامديد؟!
ـ اوليويرا دوست صميمي من است و ما چند سال در بنفيكا هم بازي بوديم. كاستا هم قبلا با كيروش كار كرده بود. نميدانم آنها چطور به ايران آمدند، اما قطعا من را كيروش نياورده است!
واقعا چه شد كه رابطه شما با كيروش به اين نقطه رسيد؟ ريشه اختلافاتان در كجاست؟
ـ اختلاف ما از جايي شروع شد كه او در تيم ملي پرتغال بود و من انتقادهاي فني از او ميكردم.
البته همين الان هم كيروش نسبت به برخي از منتقدانش تيم ملي موضعگيري تندي دارد و معتقد است كه آنها به دنبال منافع خود هستند.
ـ (كمي مكث ميكند ) لطفا سوال ديگري بپرسيد!
در فوتبال كشوري مثل پرتغال سرمربي تيم ملي ميتواند ليگ را دو، سه هفته تعطيل كند؟
ـ در ليگ پرتغال همه چيز طبق قوانين فيفا است. براي بازيهاي خانگي چهار روز قبل از بازي و براي بازيهاي خارج از خانه هم پنج روز قبل از بازي ليگ تعطيل ميشود اما در ايران براي يك بازي ليگ هفتهها تعطيل ميشود.
گفته بوديد در ايران ميميريد. چرا؟
ـ چون در بازي برابر آلومينيوم موقعيتهاي گل بسيار زيادي داشتيم، اما از آنها استفاده نكرديم.
* يازده هفته از ليگ گذشته و شما با پرسپوليس خوب نتيجه نگرفتهايد. فكر ميكنيد تا چه زماني در پرسپوليس دوام بياوريد؟
ـ نميدانم تا كي در ايران هستم. بهتر است اين سوال را از مديرعامل باشگاه بپرسيد. فكر ميكنم كه او در روزنامهها گفته مشكل پرسپوليس، كادر فني نيست. حالا نميدانم كه نظرش عوض شده يا نه. البته اميدوارم عوض نشده باشد.
در فوتبال دولتي ايران مديران باشگاهها نتيجهگرا هستند و تا همين الان هم كه ۱۱ هفته از ليگ سپري شده سه مربي از كار بركنار شدهاند. در اين وضعيت نگران خود نيستيد؟
ـ من در ۳۶ سالي كه مربيگري كردهام فقط سه بار اخراج شدم و اين يك ركورد است. من در سال ۲۰۰۷ در رنکینگ مربیان که از سوی فیفا منتشر شد نفر پنجم بودم و در سال ۲۰۰۸ هم نفر ششم شدم. آخرين بار ۱۵ سال پيش بود كه بركنار شدم.
به همين خاطر به شما لقب «فرگوسن مصر» را داده بودند
ـ (ميخندد) شايد براي اين گفتهاند كه من را به اندازه فرگوسن پير نشان دهند.
البته در ايران هم زود به مربيان لقب ميدهند و البته خيلي راحت مربي كه يك روز آن بالا بوده را به پايين ميفرستند.
ـ فعلا كه اسمهاي بدي روي من گذاشتهاند!
پرسپوليس فصل گذشته از ناحيه دروازهبانهايش زياد ضربه خورد. امسال شما در مقايسه با گردان به نيلسون اعتماد بيشتري كردهايد.
ـ ما ليگ را با شهاب گردان و مسعود داستاني شروع كرديم. بايد يك دروازهبان ديگر ميگرفتيم. نيلسون دروازهبان با تجربهاي است و شخصيت آرامي دارد. اين كه گردان قبل از آمدن به پرسپوليس دروازهبان دوم تيم ملي بوده نظر كيروش بوده كه او را دعوت مي كرده. ميدانم شهاب شرايط خوبي ندارد و نيمكت نشيني برايش سخت است.
ايمون زايد هم از شرايط خود در پرسپوليس ابراز ناراحتي كرده.
كار كردن با ۳۰ بازيكن خيلي سخت است. در ليگي كه فقط پنج ماه طول ميكشد داشتن ۲۲ بازيكن براي يك باشگاه كافي است. يارگيري ما در ابتداي فصل اشتباه بوده است. ما شش مهاجم داريم كه در هر بازي فقط دو، سه نفر از آنها ميتوانند بازي كنند، اما همه بايد بدانند كه تيم مهم است. نبايد يادشان برود كه اگر مربي تصميمي ميگيرد از نظر فني است نه اين كه از يك بازيكن خوشش بيايد و از ديگري نه. به نظر من بازيكنان ما با اين حجم فشاري كه روي آنها وجود دارد، يك قهرماناند. الان جو خيلي خوبي در تمرين ما وجود دارد. ما تنها به دو، سه برد ديگر نياز داريم تا به بهترين شرايط خود برسيم.
با توجه به نياز پرسپوليس در چند پست به ويژه هافبك دفاعي امكان دارد در نيم فصل بازيكن جديدي به تيم اضافه شود؟
بله. اگر شرايط فراهم باشد، براي مناطقي كه مشكل داريم حتما بازيكن خواهيم گرفت.
آرزوي مربيگري در چه تيمي را داشتيد كه به آن نرسيديد؟
ـ (مي خندد) به آن فكر نكردهام. تقريبا ميتوانم بگويم هيچ تيمي.
حتي تيم ملي پرتغال؟
ـ من دو، سه بار شانس داشتم كه مربي پرتغال شوم كه آخرين بار پس از يورو ۲۰۰۴ بود، اما نشد.
در اين مدت كه در فوتبال ايران بوديد مهمترين مشكل آن را چه مي دانيد؟
ـ همين برنامه ليگ كه واقعا افتضاح است. بازيكنان فقط پنج ماه بازي ميكنند و بقيه زمانها در اختيار تيم ملي هستند.
در مدتي كه در ايران بوديد چيز عجيبي ديديد؟ مثل رانندگي در شهر.
ـ تا الان مشكلي برايم به وجود نيامده و همه با من خوب بودند. ايران كشوري با تاريخ غني است. من از قاهره آمدهام؛ شهري كه ۲۵ ميليون جمعيت داشت و ۱۲ ميليون ماشين در آنجا تردد ميكند. بيشتر ماشينها بيمه ندارند و خيلي از رانندگان هم گواهينامه ندارند. ترافيك تهران هم مثل قاهره وحشتناك است، اما آنجا يك چيز خوب دارد و آن اين است كه هيچ كس ناراحت نميشود. در خيابان هاي تهران عابران پياده و موتورسوارها مثل خرگوش از ميان هم رد ميشوند!
ارسال نظر