گاف گزارشگران؛ این بار در گزارش بوکس!
از همان ثانیه های راند اول، هم گزارشگر و هم چند نفر کارشناسی که به استودیو آمده بودند، شروع کردند به انتقاد از قضاوت داور. تکرار همان بهانه گیری های همیشگی. دریغ از اینکه یکی از آنها یک نکته فنی بگوید، یا یکی دو کلمه اطلاعات از سوابق روزبهانی یا حریفش بدهد.
دوشنبه شب احسان روزبهانی با حریفی از کلمبیا مبارزه کرد. از همان ثانیه های راند اول، هم گزارشگر و هم چند نفر کارشناسی که به استودیو آمده بودند، شروع کردند به انتقاد از قضاوت داور. تکرار همان بهانه گیری های همیشگی. دریغ از اینکه یکی از آنها یک نکته فنی بگوید، یا یکی دو کلمه اطلاعات از سوابق روزبهانی یا حریفش بدهد.
یکی از اساتید در آخرین ثانیه های راند اول با اطمینان گفت که راند به نفع روزبهانی تمام شده. نتیجه که زیر تصویر آمد، امتیاز روزبهانی که ۲ بود افتاد زیر آرم های اضافه صدا و سیما. امتیاز حریف که ۳ بود، پیدا بود با این حال یکی از اساتید اصرار داشت که امتیاز ۳ مال روزبهانی است و تاکید می کرد که این همان امتیازی است که او پیش بینی می کرده. چند ثانیه گذشت اما هیچ کدامشان نفهمیدند چند چند شده، حتی وقتی تصویر آهسته هم بدون آرم نشان داده شد، دوزاری یکی از کارشناسان باز هم نیفتاد.
در راند دوم بوکسور ایران بیشتر حمله می کرد و می شد حدس زد که احتمالا بیشتر امتیاز می گیرد، با این حال کارشناس برنامه با نگرانی پیش بینی کرد که حریف قدرتش را برای راند سوم ذخیره می کند.
راند دوم را روزبهانی ۶ به ۵ برد و نتیجه کلی ۸ به ۸ شد. در راند سوم هم روزبهانی چند مشت به سر و صورت کلمبیایی زد. حریف با گارد پایین حمله می کرد و مشت های بی هدف می زد. به همین خاطر کارشناس محترم نتیجه گرفت که: «من نگران همین بودم که حریف راند سوم رو کند که همین هم شد.»
البته راند سومی که استاد نگرانش بود در نهایت ۴ به ۲ به سود روزبهانی به پایان رسید! در پایان راند سوم و در شرایطی که همه منتظر بودند امتیاز نهایی اعلام شود، بیژن خراسانی که در صدا و سیما استاد رشته های ورزشی بی شماری است اعلام کرد که تاخیر به خاطر این است که احتمالا امتیاز هر دو مبارز مساوی شده و داوران در حال شمردن «خرده مشت ها» هستند!
خرده مشت اصطلاح غریبی است که به گفته اساتید مشتزنی، می توان اختراع آن را به نام بیژن خراسانی نوشت. او در طول گزارش چند بار دیگر هم از این اصطلاح استفاده کرده بود. انتقاد بیش از اندازه از داور وسط رینگ هم یکی دیگر از شاهکارهای خراسانی و دوستانش بود. آنها در جایی حتی داور را به خاطر ندادن امتیاز به روزبهانی و اخطار به حریفش «تنبل و گیج نامیدند».
این در حالی است که در بوکس امتیازها را داوران بیرون رینگ می دهند و تنها اخطارها دست داور داخل رینگ است که البته باید به تایید اکثریت داوران بیرون برسد. در یکی از راندها هم صدای زنگی آمد که برای اساتید حاضر در استودیو تبدیل به معمایی بزرگ شد. این معما را در نهایت استاد خراسانی حل کرد: «صدای زنگ رینگ بغل بود!»
آقای خراسانی اگر در چند روز گذشته، فقط یک ساعت مسابقات بوکس المپیک را دنبال کرده بود متوجه می شد که همه مسابقات تنها در یک رینگ برگزار می شود. آقای ضرغامی هفته پیش گفته بودند که گزارشگران سیما از نظر کیفی باید مورد بازبینی قرار بگیرند. امیدواریم این موضوع شامل حال ورزش بی نوا هم بشود.
نظر کاربران
عزیزم صدا وسیما شده سرقفلی بعضی ها....
مقاله جالبی بود,ممنون.بنظرم ما به این فکر عادت کردیم که با زیر سوال بردن دیگران وابراز جملات انتقادی پی در پی , ارزش کار و افکار خودمون در نظر مستمعین بالاتر میره.در صورتیکه تنها چیزی که باعث صاحب نظر بودن میشه اطلاعات درست و تجارب ارزشمنده.امیدوارم این عادت بد از سر همه بیافته.
خیلی خندیدم اون شب,واقعا خنده دار بودن:))))اصلا نمیدونستن بوکس چیه!!!!عالی بود,آخر شبی کلی خندیدم
آره منم مسابقه رو دیدم، کاملا گیج شده بودم که چقدر اینها اشتباه می کنن، اونجاش خیلی دیگه تابلو بود که ایرانی حمله می کرد ولی به اصطلاح کارشناس می گفت من تز همین نگران بودم که حریف رو کنه!!! خلاصه ما سر درنیاوردیم اینا چه تخصصی داشتن که انقدر اشتباه می گفتن!
پس كلي خنده بازار بوده