مشورت از صفات اهل ایمان است
یکی از صفات اهل ایمان این است که در کارها با هم مشورت می کنند، در به دست آوردن رأی درست به مشورت می نشینند و از رأی صاحبان نظر و اندیشه بیشترین بهره را می گیرند.
در بخش های قبلی این نوشتار آمده بود که طلحه و زبیر با امیرالمؤمنین(ع) بیعت کرده بودند، سپس با دغل بازىهاى معاویه، از ایشان رویگردان شده و جنگ جمل را برپا کردند. در خطبه هشتم نهج البلاغه امام خطاب به زبیر می فرمایند: «باید دلیل روشنى اقامه کند».
در توضیح این ماجرا باید گفت امام(ع) پس از بیعت مردم، نامهاى به معاویه نوشت و دستور بیعت او و اهل شام را صادر فرمود. معاویه به زبیر نامهاى نوشت که از مردم شام براى او و پس از او براى طلحه بیعت گرفته و باید سعى کنند حکومت بصره و کوفه را در اختیار بگیرند، طلحه و زبیر از امام(ع) تقاضاى حکومت بصره و کوفه را نمودند، اما امام در پاسخ فرمود: حکومت را به کسى می دهم که به دین و امانتش مطمئن باشم، اما درباره شما فکر مىکنم.
سپس امام(ع) با مغیره و ابن عباس در این مورد مشورت کرد، مغیره موافق و ابن عباس مخالف بود، امام گفته ابن عباس را پذیرفت، طلحه و زبیر پس از یأس از حکومت، اجازه انجام «عمره» را خواستند، اما امام یادآور شد که آنها تصمیم بر نقض بیعت دارند، آنها انکار این قصد را کردند و با قسم هاى خود بیعت را تجدید کردند، اما پس از بیرون رفتن از مدینه گفتند: بیعت ما اکراهى بوده است!
در ادامه خطبه امام می افزایند: «زبیر خیال مىکند که بیعتش تنها با دست بوده نه با دل!، پس او اقرار به بیعت مى کند، ولى مدعى است که با قلب نبوده است، بنابراین بر او لازم است، بر این ادعا دلیل روشنى بیاورد و گرنه باید به بیعت خود باز گردد و به آن وفادار باشد.»
استدلال امام(ع) در برابر زبیر بسیار جالب است، زیرا زبیر مسلما بیعت کرده اما اینکه این بیعت ظاهرى بوده، احتیاج به دلیل روشن دارد، زیرا هرگونه تعهدى در ظاهر دلیل بر موافقت باطن است و باید به آن وفا کرد، مادام که دلیلى برخلاف آن نباشد.
از دیگر نکات جالب این موضوع، مشورت امام با دیگران است. در اسلام توصیه های زیادی به مشورت با دیگران شده است. رسول الله(ص) که سیدالانبیاء(ع) بوده و ارتباط با وحی داشته همواره در مسائل مختلف با مردم مشورت می کردند تا عقول آنها را پرورش دهند و به این کار مهم و دستور قرآن پای بند باشند. امام علی(ع) هم با وجود اینکه باب علم و امام و رهبر جامعه اسلامی بود خود را از مشورت با مردم بی نیاز نمی دانست و در اجرای این سیره نبوی اقدام می کردند.
مشورت و شورا در لغت از «شارالعسل» گرفته شده و به معنای بیرون آوردن عسل از کندو به دست آوردن عسل ناب است. این لغت در اصطلاح به معنای به دست آوردن راه درست و متقن از طریق نظرخواهی از عقلا و خردمندان است.
مشورت از صفات اهل ایمان است
یکی از صفات اهل ایمان این است که در کارها با هم مشورت می کنند، در به دست آوردن رأی درست به مشورت می نشینند و از رأی صاحبان نظر و اندیشه بیشترین بهره را می گیرند. بدیهی است که مشورت هم در کارهای فردی و خصوصی و هم کارهای جمعی بسیار مفید و لازم است. در روایتی از حضرت رسول اکرم(ص) آمده که هیچ مردی با کسی مشورت نمی کند، مگر آنکه به سوی رشد هدایت می شود.
امر شورا و مشورت آنچنان از اهمیت به سزایی برخوردار است که قرآن مجید یک سوره به نام شورا را به آن اختصاص داده است. همه می دانیم که با امر شورا، زندگی در جریان صحیح و تعالی خود پیش می رود. شورا و مشورتی که در آن مصلحت و اندیشه در کنار هم قرار می گیرند و با اتکا به قرآن عمل صحیح شکل می گیرد.
در کتاب نهج الفصاحه آمده است که دوراندیشی در این است که با صاحب نظر مشورت نمایی و مطابق گفته اش عمل کنی. مشورت و شورا در لغت از «شارالعسل» گرفته شده و به معنای بیرون آوردن عسل از کندو به دست آوردن عسل ناب است. این لغت در اصطلاح به معنای به دست آوردن راه درست و متقن از طریق نظرخواهی از عقلا و خردمندان است.
وجه تسمیه و مشاوره این است که بهترین اندیشه و محکم ترین رأی از طریق نظرخواهی و گفتگو با دیگران همچون عسل ناب استخراج شده از کندو، به دست می آید و هدایت و صلاح و خیرها و خوبی ها در پرتو آن تحصیل و موجب پیروزی می گردد.
دین مبین اسلام بر منزلت شورا تأکید فراوان نموده است. آیات و روایات بی شماری بر این موضوع دلالت دارد ازجمله آیه شریفه ۳۸ از سوره مبارکه شورا آنجا که می فرماید: «و آنان که امر خدا را طاعت و اجابت کردند و نماز برپا داشتند و کارشان را با مشورت یکدیگر انجام دادند. از آنچه روزی شان کردیم به فقیران اتفاق کردند.» و آیه ۱۵۹ سوره آل عمران در سفارش پیامبر با اهل ایمان» بر آنان ببخشای و برایشان طلب آمرزش کن و در امور با ایشان مشورت نما و آنگاه که تصمیم گرفتی توکل بر خدا کن که خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.»
پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز بر انجام امور با مشورت و شورا تأکید داشته اند. ازجمله حضرت علی(ع) که در باب شورا فرامین بسیاری داشته و چنین فرموده اند. «من شاور الرجال شارکها فی عقولها: کسی که با انسان های دیگر مشورت می کند در عقلهای آنان شریک است.» در جایی دیگر مشورت کردن را موجب دوری از استبداد دانسته و چنین بیان داشته اند: «انسان همین که خود را در سطح مشورت قرار داد از استبداد دور شده است.»
در آیه ۲۳۳ سوره بقره می خوانیم: «و الوالدات یرضبعن اولادهن ... و مادران فرزندانشان را دو سال کامل شیر دهند. این برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را به کمال برساند ... پس اگر به توافق و مشورت با یک دیگر، قصد از شیر گرفتن فرزند را کردند گناهی برآنها نیست.»
ابن عباس در تفسیر این آیه می گوید: وقتی این آیه نازل شد پیامبر(ص) فرمود: «آگاه باشید که خدا و رسولش از مشورت بی نیاز هستند لکن خداوند آنرا رحمت برای امت اسلام قرار داد. پس کسی که مشورت کند، از به راه راست شدن باز نمی ماند و کسی که آنرا ترک کند، از گمراهی اش کاسته نمی شود.»
همچنین خداوند در سوره آل عمران آیه ۱۵۹ حتی پیامبر اکرم (ص) را - که بی نیاز از مشورت است - به مشورت دعوت می کند و می فرماید: «فیما رحمه من الله ... » به لطف و رحمت الهی با آنان نرم خویی کردی و آگر درشت خوی و سخت دل بودی، بی شک از پیرامون تو پراکنده می شدند. پس از ایشان درگذر و بر ایشان آمرزش بخواه و با آنان مشورت کن.
نمونه دیگر، آیه ۳۸ سوره شورا است که خداوند می فرماید: «الذین استجابوا لربهم و اقاموا ... » خداوند در این آیه چهار ویژگی برای مؤمنان برشمرده است، ازجمله لبیک به پروردگار، برپایی نماز، مشورت در کارهایشان و انفاق از دارایی شان. از این آیه استفاده می شود که انسان مؤمن اهل مشورت است و در پیشرفت کارهایش، تنها به عقل و خرد خویش اکتفا نمی کند بلکه از دیدگاه های دیگران نیز نهایت استفاده را می کند.
از رسول اکرم (ص) نقل مى کنند که فرمود: «از عاقل رهبرى جویید تا به راه راست برسید و وى را نافرمانى نکنید که پشیمان مى شوید.»
ویژگی های مشاوران
کسى را که انسان به عنوان مشاور خویش برمى گزیند، باید از ویژگى هاى شایسته اى برخوردار باشد که برخى از آنها عبارتند از:
۱. بهره مندى از عقل و آگاهى: در سخنان گهربار اهل بیت(ع) به دو ویژگى عقل و علم مشاور، بیش از دیگر ویژگى هاى وى اشاره شده است. امام على(ع) در این باره مى فرماید: «با دشمن عاقلت مشاوره کن، ولى از دوست نادانت بر حذر باش.»
همچنین آن حضرت فرمود: «بهترین اشخاص براى مشورت، افراد عاقل، دانشمند، محتاط و با تجربه هستند.» از رسول اکرم (ص) نقل مى کنند که فرمود: «از عاقل رهبرى جویید تا به راه راست برسید و وى را نافرمانى نکنید که پشیمان مى شوید.»
۲. دین دارى و پرهیزکارى: از هر فرد عاقلى نمى توان راهنمایى گرفت؛ زیرا ممکن است او ما را تنها به خواسته هاى دنیوى رهنمون شود و از معنویات و امور اخروى غافل سازد. ازاین رو، ائمه(ع)تأکید مى کنند که افزون بر آنکه مشاور باید عاقل باشد، دیندار و پرهیزکار نیز باشد. حضرت على(ع) مى فرماید: «در کارهاى خود با افراد خداترس مشورت کن، تا راه درست را بیابى».
۳. باتجربه بودن و دوراندیشى: بهتر است در کارهاى مهم زندگى، با افرادى که از بینش عمیق و دوراندیشى بى بهره اند، مشورت نکرد. حضرت على علیه السلام در این زمینه مى فرماید: «با دوست مهربان دوراندیش مشورت کن که
پیروزى مى آورد.» نیز فرمود: «در امور خود با فرد ناآگاه مشاوره مکن.»
4. رازدارى: مشاور انسان باید امین و رازدار باشد تا اسرار شخصى فرد نزد وى محفوظ بماند و آبرویش تهدید نشود. امام صادق(ع) در حدیثى گران بار به چند محور اساسى اشاره کرده که بخشى از آن چنین است: چهارمین حد مشورت این است که مشاور باید از سر تو آگاه باشد و این سبب مى شود که میزان آگاهى او از موضوع به اندازه آگاهى خودت از آن مسئله باشد. پس [باید رازدار باشد تا] راز تو را پنهان نگه دارد و آنرا بپوشاند.
رسول اکرم(ص) نیز فرمود: «شخص مشاور باید امین و قابل اعتماد باشد.» «به منظور اینکه جلسه مشاوره بیشترین تأثیر خود را داشته باشد، مراجعه کننده باید از این موضوع مطمئن شوند که هر آنچه به مشاور مى گویند، در نهایت رازدارى با آن برخورد خواهد شد.»
امام صادق(ع) در بیان محورهاى مشورت، این مهم را چنین گوشزد مى کند: «مشاور باید دوست و همدل باشد. در این صورت، اگر او را از راز خود باخبر کردى، آن را پنهان نگاه مى دارد.» در واقع مشاور با ایجاد حس صمیمیت میان خود و مراجعه کننده، مشکل او را از خود مى داند و تا حد ممکن، در فاش نشدن آن مى کوشد. نتیجه ایجاد چنین اعتمادى در پرتو درایت مشاور، آن است که مراجعه کننده با اعتماد به مشاور، به راحتى مشکلات خود را با او بازگو مى کند و به دنبال آن، مشاور به شناختى درست و دقیق از او مى رسد.
ارسال نظر