۲۵۴۸۰
۱ نظر
۵۰۲۹
۱ نظر
۵۰۲۹
پ

تنفر آلمانی - هلندی ، ترجمه فردوسی پور

شايد اوضاع از زماني كه صربستان نخستين بازي‌اش را مقابل كرواسي انجام داد عوض شده باشد، ولي هنوز بازي تيم‌هاي ملي هلند و آلمان بزرگ‌ترين بازي انتقام‌جويانه اروپاست.

اعتماد: شايد اوضاع از زماني كه صربستان نخستين بازي‌اش را مقابل كرواسي انجام داد عوض شده باشد، ولي هنوز بازي تيم‌هاي ملي هلند و آلمان بزرگ‌ترين بازي انتقام‌جويانه اروپاست.

همه‌چيز از هامبورگ شروع شد؛ شبي در تابستان ۱۹۸۸، زماني كه هلند ۲-۱ آلمان را در نيمه‌نهايي جام ملت‌هاي اروپا شكست داد. در هلند، ملت آرام اين كشور خودشان هم شگفت‌زده شدند.

بيش از ۹ ميليون هلندي، بيش از ۶۰ درصد جمعيت كشور، به خيابان‌ها ريختند تا اين پيروزي را جشن بگيرند. با اينكه بازي سه‌شنبه و در وسط هفته برگزار شد، عظيم‌ترين گردهمايي عمومي پس از آزادي شكل گرفت. يكي از مبارزان نهضت مقاومت هلند در برنامه‌يي تلويزيوني گفت: «احساس مي‌شد انگار بالاخره در جنگ پيروز شده‌ايم. »

گر بلوك، مربي ۵۸ ساله هلندي تيم‌ ملي هندوراس پس از شنيدن خبر پيروزي هلند در خيابان‌هاي تگوسيكالپا با پرچم هلند شروع به دويدن كرد: « از خوشحالي گريه مي‌كردم، خيلي خوشحال بودم. فرداي آن روز از رفتار خنده‌اورم خجالت كشيدم. »

اهالي آمستردام در ميدان لايدشپلاين دوچرخه‌هاي‌شان را به هوا پرتاب مي‌كردند و فرياد مي‌زدند: «هورا، دوباره دوچرخه‌هاي‌مان را پس گرفتيم!» قبلا آلماني‌ها در بزرگ‌ترين دوچرخه‌دزدي تاريخ، تمام دوچرخه‌هاي هلندي‌ها را در زمان اشغال هلند مصادره كرده بودند.

دكتر ال. دي يونگ مرد ريزاندام سپيدموي كه ۴۵ سال اخير عمرش را صرف نوشتن تاريخ رسمي هلند در جنگ جهاني در چندين جلد كرده، مي‌گويد: « وقتي هلند گل زد، در اتاقم شروع به رقصيدن كردم. من ديوانه فوتبالم و چه كردند اين بچه‌ها! البته اين نوعي جنگ بود. عجيب است كه انكارش مي‌كنند. »

ويلم فنهانگم كه در فينال جام جهاني ۱۹۷۴ با پيراهن هلند رو در روي آلمان قرار گرفته بود در مصاحبه با مجله هلندي vrij Nederland (هلند آزاد) گفت: «بطور كلي نمي‌توانم بگويم كه آلماني‌ها دوستان صميمي من هستند. بكن‌باوئر آدم خوبي است.

در ظاهر مغرور بود، اما اين فقط به خاطر سبك بازي‌اش بود. او هر كاري را در زمين به سادگي انجام مي‌داد. » خبرنگار پرسيد: «پس مشكل آلماني‌ها چيست؟» و فنهانگم پاسخ داد: «خُب، البته مشكل‌ها آنها نياكان عوضي‌شان است. »

... فوتباليست‌هاي حرفه‌يي همواره نسبت به حريفان‌شان مودب هستند، چون مي‌دانند دوباره در جايي ديگر با آنها روبه‌رو خواهند شد. اما هلندي‌ها درباره آلماني‌ها مودب نبودند. رونالد كومان از اينكه آلماني‌ها پيروزي‌شان را به آنها تبريك نگفتند، خشمگين شده بود. او ادعا كرد كه از آن ميان فقط اولاف تون كه پيراهنش را هم با او عوض كرده بود، رفتار خوبي داشته است.

رينوس ميشل مربي هلندي كه عبارت معروف «فوتبال جنگ است» منتسب به اوست، درباره بازي گفت: «احساسي فراتر از رضايت و خوشحالي دارم. نمي‌خواهم دلايل احساسات عجيبم را در اين كنفرانس خبري بازگو كنم. » او هنگام بيرون آمدن از تونل و ورود به ميدان در شروع نيمه دوم، در واكنش به تمسخر هواداران آلمان، با حالتي موقرانه انگشت وسطي‌اش را به سوي آنها نشان داد!...

تنفر آلمانی - هلندی ، ترجمه فردوسی پور

چند ماه بعد كتاب شعري به زبان هلندي با عنوان هلند - آلمان، شعر فوتبالي چاپ شد. تعدادي از شعرها را شاعران حرفه‌يي سروده‌ بودند و چندتايي را فوتباليست‌هاي حرفه‌يي.

«از زماني كه مي‌توانم به ياد بيارم

و پيش از آن

آلماني‌ها مي‌خواستند قهرمان جهان شوند. »

اين شعر از هيرما فن‌فس بود.

... اشعار بازيكنان كيفيت‌هاي متفاوتي داشت. آرنولد مورن، يوهان نيكنس و ويم‌سورييه بدترين شعرها را گفتند. يان ووترز پيچيده‌ترين شعر را سرود؛ با قطعه‌هايي فارغ از كليشه‌هاي ادبي. شعر رودگوليت كه دو خطي و كاملاً قابل درك بود، بهترين شعر بين بازيكنان و يكي از بهترين اشعار مجموعه بود. شعر جاني رپ اين طور تمام شد:

بعدالتحرير:

پيراهن جديد واقعا فقط ارزش

پاك كردن كثافت‌هاي‌تان را دارد

اين شعر نه تنها به پيراهن‌هاي جديد آلمان‌ها اشاره مي‌كرد، بلكه برگرفته از رفتار رونالد كومان بازيكن هلند بود كه پس از مسابقه گفته بود از پيراهن اولاف‌تون به عنوان دستمال توالت استفاده كرده. اكثر اشعار به جنگ هم اشاره مي‌كردند.

اين فكر وسوسه‌كننده‌يي است كه ماركو فان‌باستن (بازيكني كه در مصاحبه‌ها از صحبت به زبان آلماني پرهيز مي‌كند) با گلي كه زد باعث رها كردن شوك رواني پنهان دوره ۴۳ ساله پس از جنگ شد، اما اين‌گونه نبود. جنگ در قالب فوتبالي عجيبي كه بين دو كشور شكل گرفته بود، نقش چنداني نداشت. پيش از بازي هامبورگ، كمتر هلندي‌يي بود كه احساس خوبي نسبت به آلماني‌ها داشته باشد.

مسلماً تنفر هم وجود داشت. من ۱۰ سال در هلند زندگي كردم، در لايدن نزديك درياي شمال و مي‌ديدم كه توريست‌هاي آلماني محبوبيتي نداشتند. مردم مي‌گفتند: «چگونه است كه آلماني‌ها حمله به اروپا را جشن مي‌گيرند و اين كار را هر تابستان تكرار مي‌كنند؟» اما در همين حال يادم مي‌آيد كه هنگام بازي انگليس ـ آلمان غربي در جام جهاني ۱۹۸۲، اكثر نوجوانان همكلاسي‌ام دوست داشتند آلمان برنده شود. ياپ دي گروت در شعرش در كتاب هلند ـ آلمان اعتراف مي‌كند كه نه تنها او، بلكه كل جهان بابت شكست آلمان برابر انگليس در فينال جام جهاني ۱۹۶۶ افسوس خورد.

... خوشحالي فراوان هلندي‌ها پس از پيروزي هامبورگ، حتي خود هلندي‌ها را هم شگفت‌زده كرد. بهترين تعبير را درباره اتفاقي كه براي ملت هلند در روز ۲۱ ژوئن ۱۹۸۸ رخ داد، يونگ‌بلاد كرد كه گفت در روز پيش از مسابقه همه احساسات بين هلندي‌ها و آلماني‌ها از بين رفته بود. يك روز پس از اين بازي، يونگ بلاد به نمايندگي از اعضاي تيم سال ۱۹۷۴تلگرافي براي تيم ملي سال ۱۹۸۸ با اين مضمون فرستاد: «بالاخره از عذابي كه مي‌كشيديم نجات پيدا كرديم. » پس از بازي هامبورگ هر جا تيم‌هاي هلند و آلمان به مصاف هم مي‌رفتند، هلندي‌ها به مرز انفجار مي‌رسيدند.

به نظر مي‌رسد در آن بعدازظهرِ هامبورگ، ديدگاه هلندي‌ها نسبت به آلماني‌ها به مراتب منفي‌تر شد. شواهد و قراين كه اين طور نشان مي‌دهد. در ۱۹۹۳، موسسه ارتباط بين‌المللي Clingendael در هلند گزارشي از ديدگاه نوجوانان هلندي نسبت به آلماني‌ها ارائه داد.

در گزارشي از مخاطبان خواسته شده بود كشورهاي اروپايي را به ترتيب احساس مثبتي كه نسبت به آنها دارند بنويسند و آلماني‌ها در پايين‌ترين رتبه قرار گرفتند. (جمهوري ايرلند از آخر دوم شد، شايد به اين دليل كه هلندي‌ها فكر مي‌كردند در آنجا جنايت‌هاي فرقه‌يي وجود دارد. بريتانيا هم رتبه سوم از آخر داشت. در رده‌بندي محبوب‌ترين كشورها، ايتاليا و لوكزامبورگ در رتبه‌هاي بعد از هلند قرار گرفتند.)

... روزنامه آلماني بيلد كه عملكردش مانند روزنامه‌هاي سان بريتانيا است، خبرنگاري را در هتل تيم هلند مستقر كرده بود تا بتواند ته‌توي شايعات مربوط به اين تيم را دربياورد. در ۱۹۷۴، پيش از فينال جام جهاني بين آلمان و هلند، بيلد مطلبي به دروغ درباره اوضاع اردوي هلند چاپ كرد، با اين تيتر: «كرويف، شامپاين و دختران برهنه» كرويف به‌شدت عصبي و آشفته شد، آلمان فينال را برد و كاپيتان هلند تصميم گرفت در جام جهاني ۱۹۷۸ شركت نكند. در ۱۹۸۸، از ترس روزنامه بيلد، هلندي‌ها را به ندرت از اتاق‌هايشان خارج مي‌شدند. حتي در اين شرايط هم آرامشي در كار نبود.

... هلند برابر آلمان، خير برابر شر. پيراهن‌هاي ما روشن بود و راه‌راه. آلماني‌ها سياه و سفيد پوشيدند. ما چند بازيكن رنگين‌پوست داشتيم، از جمله كاپيتان‌مان و هواداران‌مان موهاي‌شان را به شكل گوليت درآورده بودند يا از كلاه‌هايي شبيه موهاي او استفاده مي‌كردند، بازيكنان آنها همه‌شان سفيدپوست بودند و تماشاگران‌شان صداي ميمون از خودشان در مي‌آوردند. بازيكنان ما بامزه و طبيعي بودند. كتاب هزار سال طنز آلماني، كوتاه‌ترين كتاب جهان است و رودي فولر آن موي فرفري مضحك را داشت. بازيكنان ما تشخيص فردي داشتند، اما آلماني‌ها را تنها مي‌شد از طريق شماره پيراهن‌هايشان از هم تمييز داد. آنها مدام خودشان را زمين مي‌انداختند.

... گوليت پس از بازي هامبورگ اشاره كرد كه با اينكه هلندي‌ها هم مثل آلماني‌ها كثيف بازي كردند، ولي براي نخستين بار بود كه رسانه‌هاي سخت‌گير هلند هيچ انتقادي از تيم نمي‌كردند (سابقه نداشت خبرنگاران هلندي بازيكنان را در آغوش بگيرند و هق‌هق‌كنان از آنها تشكر كنند) . خطاهاي هلندي‌ها ناديده گرفته شد، حتي از آنها تشكر هم شد، چون اينها نمادهايي از دوران مقاومت تلقي شدند. روزنامه‌هاي هلند آزاد چنين مصاحبه‌يي با بري فن‌ارله دفاع راست تيم ملي هلند انجام داد:

- در بازي برابر آلمان، تو موهاي رودي فولر بازيكن مصدوم آلمان را كشيدي.

من مويش را كشيدم؟ اصلاً يادم نمي‌آيد. فقط يك پس گردني آرام بهش زدم. مويش را نكشيدم.

- نكشيدي؟

نه. يك ضربه‌يي آرام به سرش زدم و او هم عصباني شد. نمي‌دانم چرا. واكنشش عجيب بود، بلافاصله بلند شد ودنبالم كرد، ولي وقتي رونالد مانعش شد دوباره خودش را به زمين انداخت و شروع كرد به غلت زدن. به نظر من رفتاري بسيار عجيب بود.

هم خبرنگار و هم فن ارله مي‌دانستند چه اتفاقي افتاده، ولي يك مبارز نهضت مقاومت هرگز درباره كارهاي قهرمانانه‌اش صحبت نمي‌كند، به آنها اشاره مي‌كند و از كنايه‌هايي استفاده مي‌كند كه آلماني‌هاي نمي‌فهمند. درست مثل روايت فان‌باستن درباره پنالتي هلند: «كوهلر تعادل مرا به هم زد، داور بلافاصله نقطه پنالتي را نشان داد و من فقط توانستم برابر داور تعظيم كنم. » صحبتي كه خنده خبرنگار هلندي را همراه داشت.

... واقعيت اين است كه آلماني‌ها كاملا (واقعا كاملا) مسائل اخلاقي مسابقه را فراموش كردند. حتي بكن‌باوئر، آلماني خوب، كه پس از بازي سوار اتوبوس هلندي‌ها شد تا پيروزي را به حريف تبريك بگويد، شكست مقابل هلند را سزاوار تيمش ندانست. (البته او بعداً گفته‌هايش را به اين شكل اصلاح كرد: اما از طرفي هلند به قدري خوب بازي كرد كه نمي‌توانم از ارزش موفقيت‌شان كم كنم.) لوتر ماتيوس معتقد بود داور بايد يك دقيقه ديگر وقت اضافه محاسبه مي‌كرد. فولر با تعجب گفت: جوري هلندي‌ها را به عرش رسانده‌اند كه انگار آنها از يك سياره ديگر آمده‌اند. (از سياره ديگر نيامده بودند! از كشوري ديگر آمده بودند) فقط بيلد حق مطلب را بيان كرد و چنين تيتري زد: هلند فوق‌العاده.

اين دو كشور بازي بعدشان را در اكتبر ۱۹۸۸ در مونيخ برگزار كردند. بازيكنان تيم ملي آلمان با هم قرار گذاشتند پس از بازي پيراهن‌هاي‌شان را با حريف عوض نكنند. در آوريل ۱۹۸۹، هواداران هلند در رتردام با نصب پلاكاردي ماتيوس را به آدولف هيتلر تشبيه كردند.

... بازي‌هاي هلند ـ آلمان حساس‌تر شد. دو تيم در هجدهم ژوئن ۱۹۹۲ در گوته بورگ (سوئد) و در رقابت‌هاي جام ملت‌هاي اروپا به مصاف هم رفتند، رونالد كومان معتقد بود شيطان اين دو تيم را مجدداً برابر هم قرار داده بود.

اين‌بار ماتيوس كه يك آلماني اصيل به حساب مي‌آمد مصدوم بود. روزنامه‌ دي تلگراف از اينكه اندي مولر، جانشين ماتيوس، جانشين مناسبي نبود انتقاد كرد:

« چگونه يك هلندي واقعي مي‌تواند جداً از يك آلماني كه خود آلماني‌ها هم چندان قبولش ندارند متنفر باشد ؟ » اما هواداران هلندي از اين بابت مشكلي نداشتند. مهم نبود آلمان با كدام تركيب به زمين مي‌آيد.

... ادو لاتك مربي سابق آلمان و نويسنده روزنامه بيلد در مصاحبه با روزنامه هلند آزاد پرسيده بود: « به دختر كوچك من چه ربطي دارد كه در گذشته افرادي يهودي‌ها را آزار داده بودند ؟ » فولر گناه اين رقابت را به گردن «بيگانگان» انداخت و گفت « من مشكلي با هلندي‌ها ندارم »، اما باز هم نكته اصلي را ناديده گرفت. بكن باوئر گفت: « من در دوران مدرسه در آمستردام هم بوده‌ام. مسابقه با هلند به قيمت سال‌هاي زندگي‌ام تمام شده، اما در هيچ شرايطي اين مسابقه‌ها را از دست نمي‌دادم. آن بازي‌ها در فضايي از تشخيص و احساس و تنش بي‌سابقه برگزار مي‌شد. فوتبال در شكل نابش. » براي بكن باوئر اين بازي يك داربي بزرگ است: «يك رويداد فوتبالي» ولي براي هلندي‌ها اين يك فرضيه مبهم‌تر است.

در گوته بورگ، زماني كه بازيكنان هلند آماده بيرون آمدن از رختكن مي‌شدند، رينوس ميشل، مربي هلند جلوشان را گرفت و گفت: «آقايان، چيزي را كه الان مي‌خواهم بگويم هرگز قبلاً نگفته‌ام. امروز سه گل خواهيد زد، هافبك‌ها‌يمان دو گل مي‌زنند، آلماني‌ها هم يكي از دو گل مي‌زنند. بازي خوبي برايتان آرزو مي‌كنم. »

رايكارد كه در خط مياني بازي مي‌كرد، پس از دو دقيقه گل زد، و دو آلماني همزمان بمبي را در كلوبي هلندي انداختند كه منجر به زخمي شدن سه هلندي شد كه به دلايلي بازي را تماشا نمي‌كردند. اين كلوب در شهر كركرادهلند و در خياباني به نام نيو اشترات واقع شده كه ابتدايش در هلند و انتهايش در آلمان است.

در ادامه، هافبك چپ هلند راب ويتشجه روي يك ضربه آزاد توپ را از زير پاهاي رديله كه در ديوار دفاعي جا گرفته و در لحظه نواخته شدن ضربه به هوا پريده بود، عبور داد و گل دوم را زد. ميشل در اين باره گفت: «ما براي ضربه‌هاي آزاد طرح و برنامه داشتيم، ولي نمي‌دانستم آيا بازيكنان برنامه‌ها را پياده مي‌كنند يا نه. خوشبختانه آلماني‌ها نقشه ما را درست انجام دادند!‌» كلينزمن براي آلمان گل زد و در ادامه دنيس برگ كمپ كه در خط حمله بازي مي‌كرد، بازي را ۳ ـ ۱ به نفع هلند كرد. در شرايطي كه چند دقيقه به انتهاي مسابقه باقي مانده بود، ميشل و دستيارش ديك ادوكات تصميم گرفتند پيتر بوژ را جاي ووترز وارد بازي كنند. ووترز از خارج شدن از زمين سر باز زد، بقيه هلندي‌ها هم نمي‌خواستند از زمين بيرون بيايند. در نهايت مربيان مجبور شدند برگ‌كمپ جوان و سر به زير را بيرون بياورند. ادوكات به برگ‌كمپ كفت:

« دنيس، مي‌خواهيم كاري‌كنيم كه هواداران تشويقت كنند. » بوژ به برادرش قول داده بود پيراهنش را با آلماني‌ها عوض نكند. نتيجه همان ۳ ـ ۱ باقي ماند، همان چيزي كه ميشل پيش بيني كرده بود. بازي هلند ـ آلمان نيروي‌هاي ماوراي الطبيعه را هم فعال مي‌كند.

... لقب‌هاي ميشل، « مرد مرموز »، ژنرال و مرد هدف هستند. او در آن زمان برخلاف آلي مك‌لئود (مربي معروف اسكاتلندي) غرور بي‌جا نداشت، اما فراموش كرده بود كه هلند ابتدا در نيمه نهايي بايد دانمارك را شكست دهد. بقيه هم در هلند چنين اشتباهي كردند. بسياري از پروازهاي چارتري كه براي بازي نيمه‌نهايي در نظر گرفته شده بود لغو شدند تا هواداران براي حضور در فينال و بازي برابر آلمان خودشان را آماده كنند. در ديدار برابر دانمارك، اكثر سكوهاي ورزشگاه خالي بود. طبيعتا هلند بازي را باخت. آنها بسيار مغرور شده بودند. پيتر اشمايكل دروازه بان دانمارك ادعا كرد هلندي‌ها به قدري از پيروزي‌شان مطمئن بودند كه پس از گل برگ‌كمپ حتي شادي هم نكردند. پس از بازي آنها از فرط ناراحتي به مرز ديوانگي رسيدند، چون آلمان سوئد را شكست داده بود تا به فينال برسد. فن بروكلن دروازه‌بان هلند مي‌گويد: «واقعا به آلماني‌ها رحم كرديم. آنها قهرمان جهان هستند و حالا مي‌خواستند قهرماني اروپا را هم از ما پس بگيرند. مطمئنا شب‌هاي زيادي نمي‌توانم بخوابم.»

آلماني‌ها در فينال باختند و در كپنهاگ، بازيكنان و هواداران دانمارك اين آواز را سر دادند: « خداحافظ، آلمان. » دانمارك هم در زمان جنگ به اشغال آلمان درآمده بود.

بازي هلند ـ آلمان حساسيتش را به زودي از دست خواهد داد. چند سال پس از ۱۹۸۸، هلند بهترين بازيكنانش را به باشگاه‌هاي مطرح اروپايي فرستاد، و آلمان برخي از بي‌حال‌ترين بازيكنانش را. اما پس از بازنشستگي گوليت، رايكارد، فان باستن، ووتز و رونالد كومان، آلمان به راحتي هلند را شكست خواهد داد. شايد در آن زمان ديگر بازيكنان ما در قياس با آلماني‌ها انسان‌هاي بهتري هم نباشند. اگر اين اتفاق بيفتد، هلندي‌ها ديگر از بازي‌هاي هلند ـ آلمان دست خواهند كشيد و ديگر موسسه آماري clingendal نيازي ندارد كه نگران باشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • roozbeh

    نويسنده از اون هلندی های فاناتيک بوده :))) درست مثل اين که يه نئو نازی الان يه متن بنويسه، و شما ترجمه اش کنيد.

    اولاً، بار ها و بارها من مصاحبه فون باسن را به آلمانی شنيدم.

    آلمان حمله به اروپا را جشن ميگيره؟ :)))))))))))))
    سوم ، همين نسل طلا يي 1990 توسط آلمان حذف شد.
    ---------------------------------------------------

    من 12 ساله آلمان هستم، که نيمی از آن در شهری چسبيده به مرز هلند زندگی کردم. هيچ هلندی نديدم که از آلمان ها بد بگه.

    نفرت هلند به جنگ جهانی بر ميگرده که پس از باخت 1974 ده چندان شد. 1988 انتقامی بود که گرفتند. 1990 حذف شدن، و کلی کثافت کاری فقط از جانب هلندی ها رخ داد که بعد ها بار ها عذر خواهی کردند.


    الان سالهاست که اين رقابت در حال کری خوندن هست، آدما کنار هم رجز ميخونند،اما با هم مشکلی ندارند

    اين چه نفرتی هست که بازيکن آلمانی، بعد از شکست دادن 2-1 هلند در يورو 2012، رقيب هلندی را در آغوش ميگيره و در گوشش ميگه، ما از جون مايه ميزاريم، دانمارک را بازی آخر ببريم، شما فقط رو بازی آخرتان تمرکز کنيد.
    ??????

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج