تراژدی تماس تصویری رایتل و پیوست فرهنگی
توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، مرزهای خود را از روی رایانههای شخصی و نوت بوک ها، به دنیای گوشیهای هوشمند گسترش داده است و امروزه، نرم افزارهای قابل نصب بر روی گوشیهای هوشمند میلیونها کاربر در سراسر جهان، در واقع یکی از برترین و موثرترین رسانههای طول تاریخ بشری را تشکیل دادهاند.
در بازار ایران، گوشی هوشمند از 120 هزار تومان تا ۱۶۰ میلیون تومان به فروش میرسد! مهم نیست که شما، از چه نوع گوشی و چه برند و قابلیتهایی استفاده میکنید. با حداقل امکانات بر روی سیستم عاملهای معروف، میتوانید طیف وسیعی از نرم افزارها را بر روی این دستگاه جادویی الکترونیکی نصب کرده و از فواید بی نظیرش در عصر دیجیتال، استفاده کنید. یعنی یک گوشی 120 هزار تومانی و یک شارژ اینترنت مثلاً 15 هزار تومانی، میتواند شما را به شاهراه دیجیتالی رنگارنگ و فرصت آفرین اینترنت متصل کند.
حال تصور کنید که شما با این سرمایه گذاری اندک، میتوانید تا هر وقت که علاقمند بودید، از ابزارهای فناوری و ارتباطی رایگان موجود در فضای وب، برای ارتباطات و تعاملات دیجیتالی خود با دوستان و آشنایان استفاده کنید. خوب، پرسش اینجاست که وضعیت کارکرد و درامد شرکتهای ارائه دهنده خدمات موبایل چه در بخش دولتی و چه در بخشی خصوصی چه میشود؟ آیا این مجموعهها نیز به جز خدمات اینترنت و شارژهای مربوط به بسترسازی این نوع خدمات منتفع میشوند؟ قطعاً خیر.
هیچ سودی از تماسهای رایگان شما با نرم افزارهای ارتباطی مشهور امروزی که به صورت متنی و صوتی و ویدئویی صورت میگیرد، به جیب شرکتهای ارائه دهنده خدمات موبایل در کشور نمیرود. نرم افزار تلگرام که در سالهای اخیر در ایران محبوب شده است، میلیونها مخاطب در سراسر کشور جذب کرده که سبب شده تا ایران ، دومین کشور پر مخاطب این نرم افزار روسی شود. قضیه برای وایبر نیز که با خیل میلیونی مشتاقان ایرانی چت باز همراه شده، صادق است.
واقعاً این پرسش مطرح است که کاهش درامد روزافزون اپراتورهای مخابراتی کشور با وجود هزینههای سنگین و جاری، چطور باید پوشش داده شود؟ از سوی دیگر، برخی از درآمدها، به خاطر رومینگ و تماسهای برون کشوری، به جیب اپراتورهای موبایل واریز میشد که امروزه با نعمت وایبر و تلگرام و اسکایپ و قس علی هذا، این شرکتها از چنین درامدهای خوبی، بی بهره هستند در مقایسه با سالهای قبل.
کارشناسان فناوری و مخابراتی، راه حلهایی برای جبران کاهش درآمدهای روزافزون اپراتورهای موبایل، پیشنهاد میکنند که یکی از آن ها، اصلاح در استراتژیها و باز تعریف مدلهای کسب و کار آنها در دنیای دیجیتالی امروزی است که مناسب است تا با واقعیتهای روز و نیاز مخاطبان، اصلاح و توسعه یابد. ارائه خدمات خاص و دریافت هزینه بابت آن موارد، موردی است که میتواند درجبران درامد مربوط به تغییر رفتار مصرف کننده موبایل به سمت و سوی بازارهای دیجیتالی رایگان، تأثیر گذار باشد.
اما قطعاً، یکی از واضحترین روشهای جبران کاهش درامدهای اپراتورهای موبایل، ارائه رسمی خدمات ارتباط تصویری به آنان میباشد که تا کنون، این سرویس در اختیار هیچ یک از اپراتورهای دولتی و خصوصی کشورقرار نگرفته است. امسال برای سومین سال پیاپی میباشد که شاهد ممنوعیت و قطع تماس تصویری در اپراتور رایتل هستیم که هنوز اجازه برقراری سرویس خود را که به صورت انحصاری دریافت کرده بود، ندارد.
رایتل، از تماسهای تصویری، به عنوان یکی از منابع درآمدی اصلی خود یاد کرده بود که مسدود شدن این سرویس برای بررسیهای بیش تر و ارائه پیوستهای فرهنگی به تبادلات پیامکی چند رسانه ای در کشور که توسط نهادهای فعال در عرصه آی تی انجام میشود، ادامه این خدمات را درهاله ای از ابهام فرو برد.
تراژدی پیوستهای فرهنگی مربوط به خدمات تصویری رایتل، در دولتهای قبل و فعلی، همچنان در گیر و دار بررسی و تصویب و ابلاغیههای شوراها و نهادهای دولتی کشور میباشد که ظاهراً در دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی، جا خوش کرده است.
در جدیدترین اظهارنظرهایی که در خصوص پیوست فرهنگی صورت گرفته، علیاصغر عمیدیان - معاون وزیر ارتباطات و رییس سازمان تنظیم مقررات ارتباطات - اردیبهشت ماه سال جاری در این باره اعلام کرد: چندی پیش وزارت ارتباطات پیوست پیشنهادی خود را به ریاستجمهوری ارسال کرد و حال از سوی دفتر ریاستجمهوری این پیوست به مرکز ملی فضای مجازی ارجاع داده شده تا آنها هم نقطه نظرات خود را روی این پیوست اعلام کنند.
وی با بیان اینکه در گذشته درباره اینترنت باند پهن موبایل قسمت اول این پروسه انجام نشده اظهار کرد: ما به دلیل ارزشی که برای فرهنگ خانواده و فرهنگ ایرانی - اسلامی خود قائل هستیم، بر اساس پیوستی که پیش از این از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی برای MMS ابلاغ شده بود، پیوستی را با کمک مشاوران مختلف تدوین و تکمیل و آن را به دولت ارسال کردیم.
اکنون نیز همانطور که اشاره شد، مدتی است که دولت، پیوست ارسالی را به مرکز ملی فضای مجازی فرستاده است. اما بر اساس گزارشهایی که این مدت به گوش میرسد، این پیوست همچنان در هفت خوان شورای عالی فضای مجازی است و صدها هزار مشترک رایتل، منتظر به سرانجام رسیدن تراژدی تماس تصویری اپراتور خود هستند.
به نظر میرسد، این استدلال که هر طرح علمی، صنعتی و ارتباطی کشور، باید با پیوست فرهنگی همراه شود، دیدگاه درست و منطقی میباشد که طرح این موضوعات، از صحن علنی مجلس شورای اسلامی، بارها شنیده شده است. اما مساله این جاست که صدها طرحی که هر ساله در مجلس تصویب و برای اجرا به قوه مجریه ابلاغ میشود، با پیوست فرهنگی به دولت میآید؟ و یا این که، درامد آفرینی برای شرکت پنج و نیم میلیون مشترکی رایتل متعلق به سازمان تأمین اجتماعی، مگر موضوع کوچکی است که یک پیوست فرهنگی چند صفحه ای، بتواند بیش از ۲۶ ماه، توسعه یک ابزار ارتباطی جدید و رایج دنیا دراین شرکت را با کندی همراه بکند؟
قطعاً، مسئولان محترم شورای عالی فضای مجازی و بدنه دولت، به این امر واقف هستند که هر اندازه تأخیر در ارائه خدمات ملی و بومی در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات به ویژه در عرصه گوشیهای هوشمند و خدمات موبایلی، برای اپراتورها، ضرر آفرین است. چرا که در کشور جوان ایران که بیش از ۲۵ میلیون کاربر اینترنت و بیش از ۱۰ میلیون گوشی هوشمند در اختیار دارد و استقبال از شرکتها و شبکههای ارتباطی و تعاملی غربی به طور قابل ملاحظه ای در حال افزایش است، خدمات جایگزین ملی باید سریع تر ارائه شود.
قطعاً، ارائه خدمات داخلی، میتواند در تقویت پدافند سایبری ایران و در نهایت، توان افزایی پدافند غیر عامل کشور، مثمر ثمر باشد. موضوعی که باید، در کانون توجه و اولویت بخشی شورای عالی فضای مجازی در برخورد با پدیده ارتباط تصویری رایتل یا هر اپراتور دیگری، در نظر گرفته شود.
نظر کاربران
واقعا همینطوره
انگار قصد نداره رایتل ارائه کنه این سرویس رو . . . . . . .