۲۱۸۴۳
۱۹ نظر
۵۱۰۵
۱۹ نظر
۵۱۰۵
پ

داستانک : هیچ گاه زود قضاوت نکنید...

داستانک : هیچ گاه زود قضاوت نکنید...


برترین ها : یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهره‌اش پیداست آلمانی است، سینی غذایش را تحویل می‌گیرد و سر میز می‌نشیند و سپس یادش می‌افتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند می‌شود تا آنها را بیاورد اما وقتی برمی‌گردد، با شگفتی مشاهده می‌کند که یک مرد سیاه‌پوست، احتمالا اهل ناف آفریقا (با توجه ...به قیافه‌اش)، آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست !!!

بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس می‌کند اما به‌سرعت افکارش را تغییر می‌دهد و فرض را بر این می‌گیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست.

او حتی این را هم در نظر می‌گیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذایی‌اش را ندارد.

در هر حال، تصمیم می‌گیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند.

جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ می‌دهد !

دختر آلمانی سعی می‌کند کاری کند؛ این‌که غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.

به این ترتیب، مرد سالاد را می‌خورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از تاس کباب را برمی‌دارند، و یکی از آنها ماست را می‌خورد و دیگری پای میوه را.

همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛ مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرم‌کننده و با مهربانی لبخند می‌زنند.

آنها ناهارشان را تمام می‌کنند...

زن آلمانی بلند می‌شود تا قهوه بیاورد و اینجاست که پشت سر مرد سیاه‌پوست، کاپشن خودش را آویزان روی پشتی صندلی می‌بیند، و ظرف غذایش را که دست‌نخورده روی میز مانده است....

هیچ گاه زود قضاوت نکنید

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • تبسم

    اين جور موقع هاست كه آدم دلش مى خواست زمين دهنش باز ميشد و مي رفت توش!واقعاً نبايد زود و بيجا قضاوت كرد ولى خيلى آدم بايد رو خودش كار كنه...

    پاسخ ها

    • فاران

      واقعا" که گل گفتی .
      زود قضاوت کردن چه دردسرهایی که نداره !!!

  • بهار

    عالی بود.کاش هیچوقت زود قضاوت نکنیم

  • رها

    من این داستان رو یه جور دیگه اشو خونده بودم
    اونجا صحبت از بیسکویت بود.
    ولی بازم ممنون از داستانتون

    پاسخ ها

    • بدون نام

      are manam khondam
      bisQuito

  • من

    وایییییییییی

  • reyhoon

    چه ابرو ریزی شد

  • برف

    خیلی قشنگ بود، مرسی

  • mn

    واقعا داستان اموزنده و جالبی بود.متاسفانه من همیشه زود قضاوت میکنم ولی چکار میشه کرد دست خودم نیست...

  • maha

    فکر کردن بهش هم سخته مرسی اموزنده بود

  • کمال

    متأسفانه من همیشه زود قضاوت میکنم و بعضی اوقات این جوری و به این فضاحت ضایع میشم

  • سپیده

    من اگه بودم به روی خودم نمیاوردم.می رفتم غذای خودمم میخوردم!!!

  • meshki push

    hich vaght zud ghezavat nemikonam chon moshkelatesho tajrobe kardam
    harvaght mikham harfi bezanam kamelan behesh fkr mikonam va hata be javabi ke taraf mikhad behem bede fkr mikonam

    پاسخ ها

    • :)

      باریکلا

    • اون

      حرفاتون من رو یاد کسی میندازه که بش میگفتم داداشی(و خیلی وقتا memol) اون شخص بهترین دوستم بود!!

    • بیتا

      چه پسر خوبی .. !

  • مینو

    من اگه بودم می رفتم غذامو می دادم به او ؛می گفتم این جایزت که چیزی نگفتی وازش لذت ببر.

  • hiva

    gooood

  • سیمین

    دم اون یارو گرم ک هیچی نگفته... خیلی جالب انگیز بود

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج