داستانک : او ، هنوز هم او بود...
عصرایران : حکیمی جعبه‌اى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد.
زن خانه وقتى بسته‌هاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:
شوهر من آهنگرى بود که از روى بى‌عقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
وقتى هنوز مریض و بى‌حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مى‌گفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود.
من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمى‌خورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آنها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.
با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بسته‌هاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم.
اى کاش همه انسان‌ها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند!
حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بسته‌ها را نفرستادم. یک فروشنده دوره‌گرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین!
حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود.
در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود...
زن خانه وقتى بسته‌هاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:
شوهر من آهنگرى بود که از روى بى‌عقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
وقتى هنوز مریض و بى‌حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مى‌گفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود.
من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمى‌خورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آنها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.
با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بسته‌هاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم.
اى کاش همه انسان‌ها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند!
حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بسته‌ها را نفرستادم. یک فروشنده دوره‌گرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین!
حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود.
در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود...
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
قابل توجه همه آقایان محترم , خانمها همه این تیپی هستند .
پاسخ ها
كوروش جان همه خانم ها اين جوري نيستن اين حرف شما قدري بي انصافيه شايد يادت رفته ما اقايون هم در بي معرفتي سابقه طولاني داريم
کورش تو آخر یه چیزت میشه ها.فقط اینکه خدا بهت رحم کنه.حواست باشه داری در مورد بهترین مخلوق خدا حرف میزنیا....
آره حالا که به نفعتونه همه آقایان خوب و همه خانم ها بد!!!!
کورش جان عزیزم اگه بحث بی معرفتیه شما اقایون که بدتر ازهرکسین!!!(البته ببخشیدا قصد توهین به همه اقایونو ندارم )ولی اکثرا تا خانوم یه مشکلی پیدا میکنه مردزنشو زود ترک میکنه اینوتقریبا هممون میدونیم خودمم چنداشو به عینه شاهد بودم !حالا شما این داستانو خوندین پای همه خانوماروپیش نکشینلطفا چن خانوما خیلی باوفاتراز اقاونن......
امان از دست این زن ها!!!
گاهی اوقات لازمه :)
taze dashtam fekr mikardam ke shayad in yeki faghat injoori bashe ke shivaro khoondam ah ah ah ah ah hamatoon mesle hamid ........in kar az ye ensan baeide yek kam vafa ro az........yad begirid ?????ah ah ah
پاسخ ها
خوب و بد همه جا هستن آقا پیمان.چه بین خانوما،چه بین آقایون.این شیوا خانومم... همه ی خانوما که بد نیستن!
آخه یه دوره گرد اینقدر پول درمیاره که پولو غذا بیاره؟وقتی حالش خوب بود نتونست حالا میتونه؟خانم ها نویسنده این داستان مرد بوده .همین
قابل توجه مردای تنبل!!
عاقبتتون اینه ها..حواستونو جمع کنید.
قابل توجه کوروش 13 : زیاد جدی نگیر داستان شب بود ما خانومها اینقدر هم بی عاطفه نیستیم
واي باور كردني نيست مرد باگذشت و خانواده دوست نه نه امكان نداره اين فقط تخيله
همه که اینطور نیستن خیلی خانومهای فداکار هم داریم البته الان کم شده...
وای قلبم تیر کشید
گفت هیچ وقت هم دیگرو فراموش نکنیم اما جدا بشیم!!!
آخه اگه نمیتونیم همدیگرو فراموش کنیم چرا جدا بشیم ؟!!
التماس دعا
bezanid be sar o kale ham BEZANIIIIIIIIIIIIIDD
بی معرفتی خانم ها تو داستان هاست. ولی تو واقعیت این آقایوونن ک اکثرا بی معرفتن. البته دور هز جمع آقایوون این جمع!!
واقعا !شما اقایان به وجنات و سکناتتون می نازید؟ اوووووووه ه ه ه ه ه ه ه !!!!!!!؟؟؟؟
MAJORITY OF YOU ARE UNFAITHFUL ! AS YOU KNOW BETTER THAN .... WISH !!??THOSE OF YOU WOULD HAVE BEEN A LITTLE BIT NOBLE AND FAITHFUL. INDEED YOU ARE NOT ...
بچه ها اینقدر به جون هم نق نزنید. اینو گذاشتن که ابرت بگیرد.
تو سختیا زن و شوهر بعد خدا فقط هم رو دارن پس نباید دست همدیگه رو رها کنن.چه زن با مردش چه برعکس.....
به قول مادرم ضرب المثلی داره که میگه.
عزیزان روز محنت یار خواهم وگرنه روز شادی یار بسیار...
توسختی پشت هم باشید که از اون روز دوست به درد دوست نخوره و زن وشوهر به درد ه مطمعن باش غریبه دلسوزت نیت.
او زن هم تاوان اشتباهشو داد شوهر فداکارشو به انتظار داداشاش راها کردن!!!!!