دانشجوی فراموش نشدنی سوربن فرانسه
چند وقت پیش، دوباره زندگینامه ماری کوری را برای بار چندم خواندم؛ بانویی که دو نوبل علمی شیمی و فیزیک را گرفت و اولین زنی بود که در غرب، در رشته ای مدرک دکترا دریافت کرد، آن هم با درجه فوق ممتاز، به بخش هایی از سختی های زندگی او توجه کنید..
مجله موفقیت: چند وقت پیش، دوباره زندگینامه ماری کوری را برای بار چندم خواندم؛ بانویی که دو نوبل علمی شیمی و فیزیک را گرفت و اولین زنی بود که در غرب، در رشته ای مدرک دکترا دریافت کرد، آن هم با درجه فوق ممتاز، به بخش هایی از سختی های زندگی او توجه کنید:
* در کودکی، خواهر و مادرش را از دست داد.
* نمی توانست ادامه تحصیل بدهد، چون در لهستان تحت اشغال شوروی سابق، این کار ممنوع بود.
* پول نداشت که برای تحصیل به پاریس برود.
* اول خواهرش را با پولی که از راه تدریس خصوصی به دست می آورد - آن هم در یک روستای دورافتاده و تک و تنها - فرستاده پاریس و بعد از سال ها، خودش راهی پاریس شد؛ با امکاناتی که خواهرش در اختیار او می خواست بگذارد.
* برای اینکه هزینه اقامتش در پاریس زیاد نشود، با خودش از ورشو پتو و لباس و لوازم اولیه زندگی را همراه برد.
* روزی چهار ساعت سوار درشکه می شد تا به دانشگاه رفته و از آنجا به خانه اش برگردد.
* اتاق انفرادی او در پاریس، خیلی سرد بود؛ گاهی مجبور بود بین رهایی از سرما و غذا، یکی را انتخاب کند.
* تا ساعت ده شب، توی کتابخانه دانگشاه می ماند، چون هم گرم بود و هم هزینه گرم کردن اتاقش را صرفه جویی می کرد. ضمن اینکه شب ها هم پیاده به اتاقش برمی گشت؛ تا بازهم پولش را صرفه جویی کند.
* اولین جلسه ای که به دانشگاه رفت، هیچ چیز نفهمید؛ حتی یک کلمه. چون یک کلمه هم فرانسه بلد نبود. اما طی چند ماه و به صورت خودآموز، توانست هم فرانسه یاد بگیرد، هم از بقیه جلو بیفتد.
* و...
و سرانجام، دکترا گرفت و دوتا جایزه نوبل و همچنین کلی خدمات علمی کرد.
دانشجویان عزیز ایران دوست داشتنی ما! واقعا چند نفر شما این شرایط دارید؟ امکانات و شرایط بدترین دانشجویان ما هم، از ماری کوری بهتر بوده و هست. پس چرا ماری کوری چنین می شود و دانشجویان ما، مدام غرولند می کنند؟
به قول یکی از سرمقاله های نیویورک تایمز، «تنها چیزهای کمی در زندگی هستند که ارزش عصبانی شدن دارند و درمورد این چیزهای کم نیز، عصبانی شدن دردی را دوا نمی کند». غرولند کردن، دردی را دوا نمی کند؛ تلاش باید کرد. لطفا به ماری کوری، پروفسور حسابی و... نگاه کنید و کمی شرمگین شوید، فقط کمی.
نظر کاربران
واقعا جای تاسف داره که زمان گذشته با نبود این چنین تکنولوژی و این همه رفاه افراد این چنین هدفمندی زندگی می کردن که کم هم نبودن .... اما حالا با وجود تمام اینها .......هیچ :)
واقعا شرمنده شدم
چون من میتونستم بامعدل20لیسانس بگیرم نه 19
پاسخ ها
واقعا" که . خر خون !!
میشه الان هم با یه پتو رفت فرانسه
یا نه ویزا و کوفت و زهرمار و هزار چیز دیگه
همه این حرفها درست بود مجله و قابل تفکر اما اینم باید درنظر گرفت که هرکسی توانش در برابر مشکلات فرق داره.همه مثل هم نیستن
بینهایت مقاله هاتون قشنگ ولی اخر این مقاله رو خراب کردید زشته در مقالش کمبودهای خودشو با خرده گرفتن از دیگران عنوان کنه خدا راه هر کسی رو سوا کرده در زندگی با تشکر