ساخت استادیوم جدید یا بازسازی آزادی؟ راه سومی وجود دارد!
ساخت یک استادیوم جدید در کشور که رییسجمهور دستور آن را در مراسم تقدیر از قهرمانان و بدرقه کاروان ورزشی بازیهای آسیایی صادر کرد همچنان مورد بحث قرار میگیرد.
روزنامه اعتماد: ساخت یک استادیوم جدید در کشور که رییسجمهور دستور آن را در مراسم تقدیر از قهرمانان و بدرقه کاروان ورزشی بازیهای آسیایی صادر کرد همچنان مورد بحث قرار میگیرد. طی روزهای گذشته کارشناسان در این مورد به اظهارنظر پرداختند و در وزارت ورزش هم نسبت به جانمایی محل ساخت استادیوم صحبتهایی صورت گرفت.
از مجموعه سخنان کارشناسان اینطور بر میآید که ساخت یک استادیوم جدید آنچنان مقرون به صرفه و منطقی نیست. امیررضا واعظآشتیانی، مدیرعامل اسبق استقلال و یکی از مدیران ورزشی ایران در این رابطه به روزنامه اعتماد گفته بود: «ما به جای اینکه بخواهیم فضای دیگری پیدا کنیم برای ساختن استادیوم که نیازمند وسعت لازم در حد آزادی باشد بهتر است استادیوم آزادی را بازسازی کنیم. این مجموعه فضاهای خالی یا به بیانی دیگر قسمتهایی برای طرح و توسعه دارد. به نظرم اگر این کار صورت بگیرد هم مقرون به صرفه است و هم استادیوم آزادی احیا میشود.»
در هفته گذشته سید مصطفی هاشمیطبا، رییس اسبق سازمان تربیت بدنی نیز در یادداشت خود که در روزنامه شرق منتشر شد، نوشت: «اگر به جای رییسجمهور محترم بودم، از وعده داده شده منصرف میشدم و البته دستور پیگیری و اصلاح و مرمت و بازسازی ورزشگاه آزادی و پیگرد عدم فعل افراد در نگهداری و تجهیز آن و نیز تعیین تکلیف ورزشگاه تختی را میدادم و سوال میکردم که استادیوم 40 هزار نفره که 15 سال است در ضلع شرقی ورزشگاه آزادی در حد فوندانسیون باقی مانده چرا بالا نمیرود.»
وضعیت تعداد زیادی از استادیومهای ساخته شده در چند سال گذشته از جمله غدیر اهواز و سردار جنگل رشت و... و همینطور هزینههای گزاف ساختوساز یک استادیوم حرفهای و اوضاع نامساعد مالی کشور و طولانی بودن روندهای بروکراتیک در کشور همگی کفه ترازو را به سمت بازسازی و تجهیز مجموعه آزادی به جای ساخت یک ورزشگاه جدید سنگین میکند.
در دوگانه ساخت یک استادیوم جدید یا بازسازی ورزشگاه آزادی یک راه سوم هم وجود دارد. راه سومی که البته وابسته به راه دوم است. ساخت یک استادیوم و کمپ مجهز در مجموعه ورزشی آزادی که هم این مجموعه را ارتقا میدهد، میتواند تبدیل به یک استادیوم مدرن با ظرفیت مناسب برای تیمهای ملی بشود.
کیومرث هاشمی، وزیر ورزش و جوانان به واسطه اینکه تازه چند ماه از حضورش در وزارت میگذرد احتمالا در جریان نیست که در دوران وزارت حمید سجادی و ریاست عزیزیخادم بر فدراسیون فوتبال توافقنامهای با قطریها به امضا رسید که در بخشی از آن آمده بود: فدراسیون فوتبال قطر توافق میکند تا فدراسیون فوتبال ایران را از نظر مالی و اداری برای تاسیس شعبه آکادمی Aspire در ایران حمایت کند.
این توافقنامه که شامل موارد دیگری نظیر میزبانی رایگان کمپ اسپایر از تیمهای ملی، مبادله دانش و تخصص، همکاری در بازیهای دوستانه و تدارکاتی و... میشد در آذر 1400 توسط رییس وقت فدراسیون فوتبال و همتای قطریاش به امضا رسید. همچنین مدیر کمپ اسپایر در این توافقنامه سهیم بود. طبق درخواست قطریها از مقامات فدراسیون فوتبال ایران، وزارت ورزش ایران نیز در این برنامه دخیل شد. در واقع قطریها که احداث شعب زیادی از کمپ اسپایر را در سایر نقاط دنیا پیگیری میکردند علاقهمند بودند که در ایران هم این کار انجام شود.
بر همین اساس در فاصله ماههای آذر تا بهمن وزارت ورزش زمینی چند هکتاری در مجموعه ورزشی آزادی برای انجام این پروژه دراختیار فدراسیون فوتبال گذاشت تا پروژه مورد نظر کلید بخورد که عزل مشکوک رییس فدراسیون پروژه را متوقف کرد.
با این حال آنچه باقی مانده توافقنامهای میان طرف ایرانی و قطری برای سرمایهگذاری در بخش زیرساختهای ورزشی ایران است که به حال خود رها شده است. در بیش از یکسال گذشته فدراسیون جدید و رییس آن یعنی مهدی تاج علاقهای به پیگیری این موارد نشان ندادهاند. همینطور حمید سجادی با وجود اینکه هم خودش در جریان بود و هم زیرمجموعهاش یعنی شرکت توسعه و تجهیز، نسبت به این مساله بیتفاوت ماند، اما وزیر جدید میتواند از این فرصت بالقوه استفاده کند.
طبق اطلاعاتی که خبرنگار اعتماد دارد سالها پیش در مجموعه ورزشی آزادی قرار بود استادیومی با عنوان استادیوم زنان تاسیس شود که برای آن زمینی به مساحت 32 هکتار درنظر گرفته شده بود. با این حال طرح ساخت استادیوم زنان به حال خود رها شد تا اینکه بعد از توافق با قطریها این زمین به پروژه ساخت کمپ اسپایر در تهران اختصاص داده شد. حال کیومرث هاشمی میتواند همین پروژه را پیگیری کند و ضمن ساخت یک مجموعه جدید هم مساله ساخت استادیوم را حل کند و هم به مجموعه آزادی جان دوبارهای ببخشد.
آنچه در این میان اهمیت دارد، پیگیری شخص وزیر ورزش است که حتی میتواند ملاقاتی با طرف قطری برگزار کند و بر اجرای آن توافقنامه اهتمام بورزد. هاشمی احتمالا بهتر از هر کسی میداند که ساخت یک استادیوم جدید چه دردسرها و مشکلاتی میتواند به همراه داشته باشد. بنابراین بهتر است ابتدا راههای پیشرو و موجود مورد استفاده قرار بگیرد. به هر حال خوب یا بد این توافقنامهای است که به امضا رسیده و کشور قطر نیز با توجه به روابط خوبی که با کشور ایران دارد متمایل به این همکاری است. این تمایل آنقدر بالاست که برخی منابع از داخل فدراسیون معتقدند اگر تغییر و تحول در فدراسیون صورت نگرفته بود و پروژه در پایان سال 1400 کلنگ میخورد الان پیشرفت فیزیکی 50 درصدی داشت!
کیومرث هاشمی در صورتی که بتواند پروژه ساخت یک مجموعه ورزشی سطح بالا و حرفهای را به سرانجام برساند قطعا نام خود را در تاریخ ورزش ایران ثبت کرده و یاد نیکی به جا خواهد گذاشت. اما اگر وارد سیکلهای معیوب جلسات بیپایان و رایزنیهای بیسرانجام و انتظار برای تخصیص بودجه شود احتمالا تا پایان دوره نخست ریاستجمهوری سید ابراهیم رییسی به نتیجه قابلتوجهی در این زمینه نخواهد رسید.
ارسال نظر