مصلحتاندیشی را به پای غرور و وحدت ایرانی قربانی کنید!
تیمهای عربی حاضر در جام باشگاههای آسیا به خصوص نمایندگان عربستانی همگروه با نمایندگان ایران چهره ترسناکی به خود گرفتهاند.
روزنامه اعتماد: تیمهای عربی حاضر در جام باشگاههای آسیا به خصوص نمایندگان عربستانی همگروه با نمایندگان ایران چهره ترسناکی به خود گرفتهاند. جذب ستارههای اول لیگهای اروپایی از جمله رونالدو، نیمار، مانه، کانته، بنزما و... آنچنان برای فوتبال آسیا غیرمنتظره و جذاب است که توجه و همزمان نگرانی باشگاههای اروپایی را در پی داشته است.
بدیهی است حضور این تعداد ستارههای جهانی در مقایسه با وضعیت فعلی فوتبال باشگاهی در ابعاد مختلف از محدودیتهای اعمال شده بر تیمهای ایرانی درخصوص سقف قراردادها و جذب بازیکن خارجی باکیفیت نگرانیها را مضاعف کند. با این حال نباید فراموش کنیم در چند دوره اخیر حضور در جام جهانی، بهرغم همگروهی با تیمهای تراز اول جهانی، به خصوص قرار گرفتن در گروه مرگ پرتغال و اسپانیا و مراکش و ایضا در دورههایی با یوگسلاوی در اوج قدرت و آلمان و آرژانتین و حتی انگلستان در همین جام جهانی اخیر و بهرغم پیشبینیهای بعضا ناامیدکننده و تحقیر و تهدیدهای ترسناک ازجمله پیشبینی تحقیرکننده مربی یوگسلاوی که درنهایت با برد شکننده و با تک گل یوگسلاوها از روی یک ضربه آزاد حاصل شد، در مجموع نتایج آبرومندانهای کسب کردیم.
در همه این دورهها سوای آن نتیجه غیرمنتظره در مقابل انگلستان که بیش از هر چیز در آن دلایل و عوامل غیرفوتبالی دخیل بودند، فوتبال ایران نشان داد یک سر و گردن از سطح آسیا بالاتر است. فراموش نکنیم در دورهای که با آرژانتین همگروه بودیم و با تک گل غافلگیرکننده مسی در دقایق پایانی شکست خوردیم، در همان بازی فرصتهای خوبی برای گل زدن داشتیم. چه بسا اگر کمک داور ویدیویی ابداع شده بود، نتیجه دیگری رقم میخورد. در برابر اسپانیا و تمامی ستارگان آن تیم امکان گرفتن مساوی بود. در مقابل پرتغال تا یک قدمی حذف قهرمان اروپا پیش رفتیم. این داستان در جام باشگاههای آسیا به گونه دیگری در مقابل تیمهای عربی و با دو بار رفتن پرسپولیس به فینال آسیا تکرار شد. آنهم در بدترین شرایط ممکن با پنجرههای بسته پرسپولیس و همچنین محرومیت و مصدومیت و کوچ شماری از بهترین بازیکنان پرسپولیس به لیگهای اروپایی و عربی.
این گذشته به این دلیل یادآوری میشود که با شرایط موجود تیمهای عربستانی و عربی همگروه با نمایندگان ایرانی نباید خود را از پیش باخته بدانیم. در اینکه با حضور ستارگان روز فوتبال جهان در این چند تیم آنها در مقایسه با گذشته ترسناک به نظر میرسند، تردیدی نیست، اما در نظر داشته باشیم بخش اعظم موفقیت این ستارهها مرهون ترکیب یک مجموعه از بهترینها در اطراف این بازیکنان است. فضا و اتمسفری که به دلایل متعدد تیمهای عربی فاقد آن کیفیت هستند. منظور ناهماهنگی این ستارهها با تیم و مهمتر اختلاف سطح کیفی آنها با بقیه بازیکنان است. این شکاف و اختلاف سطح علیالقاعده میتواند در کارایی و کیفیت این بازیکنان تاثیرگذار باشد.
آنچه به یقین در این دوره از جام باشگاههای آسیا اعتبار فوتبال ما را به چالش خواهید کشید، نه در زمین فوتبال که در بخش سختافزاری آن خواهد بود. زمین نامطلوب، ورزشگاه فرسوده و غیراستاندارد، نبود وار، محدودیت حضور تماشاگران در ورزشگاهها، و... آنهم برای فوتبالی که روزگاری آبرو و افتخار قاره کهن بوده است. در اینکه تیمهای ایرانی در جام باشگاههای پیش رو و به خصوص پرسپولیس و نساجی وارد یک رقابت نابرابر میشوند، تردیدی نیست. نساجی هر چه به دست بیاورد، چه از جنس شکست و چه نتایج آبرومندانه یک دستاورد و توفیق است. اما از پرسپولیس و آن سابقه حضور چندین ساله در فینال و نیمه نهایی و مراحل حذفی بیشک توقع و انتظار بیشتری میرود. حساب سپاهان را به لحاظ داشتن امکانات سختافزاری و نرمافزاری و یک خط حمله متراکم از بهترین مهاجمان ایرانی را از حساب پرسپولیس جدا کنیم. همچنانکه حساب نساجی را از پرسپولیس به لحاظ تجارب و یکدستی تیم. اینها اما به این معنی نیست که ما در مقابل حریفان عربی و به خصوص سه تیم عربستانی از پیش باخته خواهیم بود. آنچه درباره دلایل خوشبینی ما به حداقل دو تیم قهرمان و نایب قهرمان فصل پیش میتوان یادآور شد، حداقل کسب نتایج دور از انتظار تیمهای باشگاهی و ملی ما در مصاف با قدرتهای تراز اول ملی و به طور نسبی باشگاهی در آسیا است. این واقعیتی انکارناپذیر است که طی سالهای گذشته هر چه کشورهای عربی به لحاظ سختافزاری به جلو رفتند، ما به همان نسبت عقبگرد کردیم. با وعدههای تو خالی و بهانههای واهی و فریبنده و مناسبات غلط هم خودمان را مضحکه کردیم و هم مناسبات بینالمللی و جهانی را بهزعم خود دور زدیم. بدتر از اینها روح فوتبال را در جامعه و انگیزه را در بازیکنان فوتبال و استعدادها کشتیم. هواداران را با محروم کردن از لذت تماشای فوتبال در استادیومها و بازیکنان را با هزار اتهام به حاشیه بردیم. این درحالی بود که هوادار فوتبال میدانست کرونا و زیرساختها و ترمیم و بازسازی و... ورزشگاهها همه بهانه است و بازیکن میدانست که مایه گذاشتن از جان و توانمندیهای فنی خود ابزار و دستاویز سیاسی است، چه در صورت کسب پیروزی و چه شکستهای ناگزیر.
تردید نکنیم آنچه به خصوص طی چند سال اخیر بر سر فوتبال ما آمد نتیجه یک تهاجم علیه فوتبال بود. غافل از اینکه طی چهار دهه گذشته بیشترین انتفاع سیاسی و ورزشی از همین فوتبال نصیب کشور شده است و البته طی چند سال گذشته اتهامات زیادی هم نصیب همین فوتبال شده است. در چنین شرایط روحی علیالقاعده نباید و نمیتوان از فوتبال و فوتبالیستهای حاضر با توجه به آن فاصلههای یاد شده انتظار شقالقمر در جام باشگاههای آسیا و جام ملتهای پیش رو را داشت. آنچه به تقابل نابرابر تعبیر میکنیم، محدود به بخش سختافزاری و همچنین حضور ستارگان در تیمهای عربی نمیشود. بخش مهم این نابرابری محصول و معلول تنظیم رابطه در درون با پدیده فوتبال و بالمال فوتبالیستها است.
آنها علاوه بر حمایت تماشاگر که همواره از آن بهرهمند بوده، مگر در یک مقطع استثنایی که همهچیز آن استثنا بود، به دفاع از حیثیت ورزشی، اجتماعی و اخلاقی خود از جانب کسانی نیازمند هستند که به لحاظ سیاسی و اجتماعی و... بیشترین انتفاع را از قبل همین فوتبال میبرند.
با همه این احوال اما نتیجه این تقابل نابرابر در زمین فوتبال را آن تفاوت همیشگی میتواند رقم بزند. تفاوتی از جنس برتری ذاتی فوتبال ایران، به علاوه فاکتور تعصب که با انضمام اراده قادر است فعل خواستن را در چنین بزنگاههایی به خوبی صرف کند. به شرط آنکه اجازه بدهند بیکمترین بهانه دیگ خروشان آزادی از رقبای متفاخر و متمول عربی استقبال کند. آنچه میتواند و خواهد توانست هراس ناشی از حضور ستارگان اروپایی را به وحشت همیشگی از مواجهه با رقبای ایرانی تبدیل کند، اکنون در اراده و خواست سیاسیون حاکم بر فوتبال است. اگر ارادهای برای جبران غفلتها و فرصتهای از دست رفته عامدانه و نامهربانیها باشد، فارغ از هر نتیجه فرضی، با نفس میزبانی به شرطها و شروطها ازجمله باز کردن درهای ورزشگاهها فارغ از هر تفاوت و تبعیض جنسیتی خواهیم توانست هم اعتبار فوتبال باشگاهی و هم خون و خروش همیشه جاری در رگ و پی تماشاگر ایرانی را زنده کنیم.
جام باشگاههای پیش رو از جهات بسیاری میتواند به مهمترین آوردگاه فوتبال ایران در آستانه جام ملتهای آسیا تبدیل شود. این فوتبال خموده را از پیله خود رها کنید و هرگونه مصلحتاندیشی را به پای غرور و وحدت و همیت ایرانی قربانی کنید. در آن صورت برآیند رقابت نابرابر تیمهای ایرانی با دلار و ریال و دینار را همان تفاوت همیشگی رقم خواهد زد.
ارسال نظر