تیم ملی والیبال ایران گم شد!
پایان تلخ یک هفته جهنمی؛ دقیقا به اندازه تلخی سکوت حاکم بر اتوبوس تیم ملی بعد از باخت به اسلوونی...
ورزش سه: پایان تلخ یک هفته جهنمی؛ دقیقا به اندازه تلخی سکوت حاکم بر اتوبوس تیم ملی بعد از باخت به اسلوونی...
«مگر بردن چین شکستن شاخ غول است؟ آنجایی که باید برنده میشدید نشدید، حالا به بردن چین افتخار میکنید؟ کارمان به جایی رسیده که با پیروزی مقابل چین خوشحال میشویم، مگر اینکه زورمان به همین چین برسد!»
اینها چند نمونه از کامنتها یا راحتتر بگویم تکههایی بود که بعد از پیروزی دیروز تیم ملی والیبال برابر چین در صفحات اجتماعی مختلف به کرات مشاهده شد. اما هرچقدر هم که این برد در دید برخی کماهمیت جلوه داده شد، روحیهای دو چندان به اردوی تیم ملی تزریق کرد.
بعد از دو شکست برابر ژاپن و لهستان، پیروزی مقابل چین چهره عبوس و ناراحت بچههای تیم ملی را تا حدودی تغییر داده بود. اما این برای ملیپوشان کافی نبود و آنها میخواستند با غلبه بر اسلوونی این باور را القا کنند که دوران خوب والیبال همچنان ادامه دارد و ما هنوز هم میتوانیم تیمهای بزرگ دنیا را به چالش بکشیم و حتی شکستشان دهیم.
صبح روز بازی این انگیزه مضاعف در چشمان تک تک بازیکنان تیم ملی والیبال ایران مشاهده میشد. انگیزهای که نشان میداد بردن چین آنها را راضی نکرده و میخواهند با پیروزی بر اسلوونی شروع تلخ هفته اول VNL را با پایانی شیرین همراه کنند.
بچههای تیم ملی حدود دو ساعت قبل از شروع بازی ناگویا توکیو هتل را به مقصد گایشیهال ترک کردند. تیم ملی زودتر و یک ساعت و نیم قبل شروع مسابقه به گایشیهال رسید و مثل همه چهار بازی قبلی چندین ژاپنی این بار زیر باران منتظر ایستاده بودند تا از نزدیک بچههای تیم ملی ایران را تماشا کنند.
تیم بعد از صحبتهای انگیزشی بهروز عطایی و سید که با تمام انرژی سعی کرد بچهها را تهییج کند، وارد سالن شد تا گرم کند. گرم کردنی که به خاطر زود رسیدن بازیکنان به سالن بیشتر طول کشید و همه برای یک بازی خوب و برد دلچسب آماده شده بودیم.
اما وقتی بازی شروع شد، هیچ چیز به قشنگی اتفاقات قبل از آغاز مسابقه نبود. تیمی که در حمله، دریافت و سرویس بدترین ورژن خود را به نمایش گذاشت و تعویضهای بهروز عطایی هم نتوانست ما را از این وضعیت بیرون بیاورد.
یک باخت سنگین دیگر برای تیم ملی و باز هم ژاپنیهایی که یک صدا ایران را تشویق کردند و به بچههای ما دلداری دادند. تیمی که در ژاپن از محبوبیت خاصی برخوردار است. از بیقراری ژاپنیها برای امضا و عکس با سید تا چندین نفری که امروز با تابلویی که نام امین اسماعیلنژاد روی آن نوشته شده بود، در سالن حاضر شده بودند.
هر چه بود ناگویا به یک خاطره تلخ برای والیبال ایران تبدیل شد. دقیقا به اندازه تلخی سکوت حاکم بر اتوبوس تیم ملی بعد از شکست تلخ مقابل اسلوونی؛ از آن دست خاطراتی که اصلا دوست نداریم آن را به خاطر بیاوریم و احتمالا همه ما لحظهشماری میکنیم که هفته دوم شروع شود و این تیم باز هم مثل پارسال همه ما را شگفت زده کند.
ارسال نظر