برای یحیی و بقیه مربیان؛ داییجان ناپلئون نباشیم
آرسن ونگر که سالها با سرالکس فرگوسن رقابتی پایاپای و تماشایی برای فتح لیگ برتر جزیره داشته میگوید: «شاید گاهی شرایط کمی از کنترل خارج میشد بهخصوص پس از تقابلهای مستقیم. وقتی شما برای بردن و قهرمانی میجنگید شبیه دو شیر میشوید.»
فرهیختگان: آرسن ونگر که سالها با سرالکس فرگوسن رقابتی پایاپای و تماشایی برای فتح لیگ برتر جزیره داشته میگوید: «شاید گاهی شرایط کمی از کنترل خارج میشد بهخصوص پس از تقابلهای مستقیم. وقتی شما برای بردن و قهرمانی میجنگید شبیه دو شیر میشوید.» جدل بین مربیان بزرگ همواره وجود داشته اما در فوتبال ما بعضا این تقابلها و کشمکشها منجر به اتفاقاتی میشود که حواشی زیادی را به دنبال دارد. لیگ بیستودوم پنجشنبه شب با قهرمانی پرسپولیس به پایان رسید و طبق روالی که در این هفتهها دیدیم و ظاهرا فعلا هم قرار بر پایان آن نیست دوباره شاهد حرفهای تکراری درباره شایستگی و عدم شایستگی تیمها برای قهرمانی بودیم. این روند غلط مدتهاست در فوتبال ما مرسوم شده و معمولا هر تیمی که در کورس قهرمانی قرار دارد و به زعم خود از داوری ضرر میبیند یا شرایط به طریقی پیش میرود که تصور میکند زمین و زمان دست به دست هم دادهاند تا آنها نتیجه نگیرند، دست به دامان عوامل بیرونی و خارج از مستطیل سبز میشوند تا دستاویزی برای ناکامی خود داشته باشند.
حتی همین پرسپولیس که در انتهای ماراتن فصل جاری موفق شد جام قهرمانی را بالای سر ببرد نیز در برههای از مسابقات به داوریها و برخی اتفاقات معترض بود که شاید شاخصترین آن به مصاحبه یحیی گلمحمدی پس از بازی برگشت با آلومینیوم اراک برمیگردد که معتقد بود اتفاقاتی که در این تیم و بازیهایش رخ میدهد بودار و مشکوک است و با توجه به اینکه یکسالونیم دیگر با پرسپولیس قرارداد دارد تیم او در این مدت قهرمان نخواهد شد و خبری از جام نیست. یحیی معتقد بود اجازه نمیدهند پرسپولیس با مربیگری او جام بگیرد اما درنهایت این اتفاق رخ داد و قرمزها هشتمین قهرمانی خود را جشن گرفتند. او قطعا خودش هم به این نتیجه رسیده که در آن زمان زود از کوره در رفته است و بهتر بود چنین بیمحابا همه لیگ را زیر سوال نمیبرد.
در هفتههای اخیر پرسپولیس با استفاده از لغزش دو حریف مستقیمش به صدر جدول رسید و حالا نوبت ساپینتو و مورایس بود که بهانهجویی را آغاز کنند. حمله به عملکرد داوران و اینکه دستهایی درکار است تا ما قهرمان نشویم، شاید در ظاهر برای هوادار خوشایند باشد و همانی باشد که آنها در کریخوانیهای هواداری خود اکثرا استفاده میکنند تا ناکامی تیمهای مورد علاقهشان را توجیه کنند اما برای مربیانی که سالها تجربه در فوتبال دارند بهانه قابل قبولی نیست. بهخصوص که در همین «فرهیختگان» با بررسی داوریهای دیدارهای سه تیم مدعی مشخص شد که سود و ضرر برای همه آنها بوده است.
اینچنین زیر سوال بردن ارکان فوتبال باعث میشود که بهتدریج تمامی نتایج زیر سوال برود و با کوچکترین اتفاقی، بهانهجوییها آغاز شود. جذابیت فوتبال به اتفاقات غیرقابل پیشبینی آن است و اگر قرار بود تمامی اشتباهات به پای عوامل خارج از فوتبال نوشته شود دیگر نیازی به برگزاری لیگ نبود. اگر استدلالهای این مربیان درست باشد پس در همه سالهای برگزاری رقابتهای لیگ باید فقط شاهد قهرمانی یک تیم باشیم. وقتی اینچنین سلامت مسابقات از سوی مربیان مدعی لیگ زیر سوال برود، پس قهرمانیهای قبلی آنها نیز با همین استدلال زیر سوال میرود و در سالهای بعد نیز هر تیمی جام را تصاحب کرد سایر رقبا میتوانند آنها را متهم کنند که با روشهایی غیرفوتبالی توانستهاند این موفقیتها را کسب کنند. به همین دلیل نهتنها نباید قهرمانیهای ۲۱ دوره قبلی لیگ را زیر سوال برد بلکه باید یاد بگیریم که چگونه به رقیب احترام گذاشته و قبول کنیم که درمجموع طول ۳۰ هفته از ما بهتر بودهاند.
حتی مورایس که در ابتدای حضورش در ایران نشان داد که یک مربی باتجربه و جنتلمن است نیز در هفتههای پایانی بهشدت تحت تاثیر فضای مسموم فوتبال ما قرار گرفت و بارها نسبت به داوریها برای تیم خودش و همچنین رقبا معترض شد. شاید بهتر باشد یکبار برای همیشه چنین بحثهایی را خاتمه داده و از فضای توهم توطئه و داییجان ناپلئون بودن خارج شویم.
ارسال نظر