۱۲۹۱۷۱۸
۷۶۵
۷۶۵
پ

جنگ و مستطیل سبز چطور با هم ترکیب شدند؟

یک هافبک هجومی که در شهرهای خط مقدم کمک می‌کند و یک دروازه‌بان ذخیره از جمله کسانی هستند که تجربیات خود را به اشتراک می‌گذارند.

روزنامه اعتماد: یک هافبک هجومی که در شهرهای خط مقدم کمک می‌کند و یک دروازه‌بان ذخیره از جمله کسانی هستند که تجربیات خود را به اشتراک می‌گذارند.

الکساندر کوچرنکو/ هافبک تیم Inhulets Petrove

وقتی روسیه حمله کرد، من می‌دانستم که نمی‌توانم بمانم. در 23 فوریه تیم ما از یک کمپ تمرینی به کی‌یف بازگشت. من شروع به کار با سازمان‌های داوطلبانه در لوتسک کردم، جایی که با خانواده‌ام زندگی می‌کردم و دو بار گروه‌هایی را از کی‌یف به مرز لهستان با ماشین بردم. هیچ چیز در امان نبود، من ترتیبی دادم که همسرم، فرزندان و مادرزنم به جمهوری چک سفر کنند و سپس از خودم پرسیدم که بعد چه کاری می‌توانم، انجام دهم؟ من هرگز اسلحه‌ای به دست نگرفته بودم، پس تصمیم گرفتم داوطلب شوم.

من اصالتا اهل اسلاویانسک، شهری در دونباس هستم. والدین من هنوز در آنجا هستند و از سال 2014 با جنگ روبه‌رویند. روس‌ها برای مدت طولانی اسلاویانسک را اشغال کردند. پدر و مادرم دست از کار کشیدند، اما پدر سکته کرد و همه‌ چیز سخت‌تر شد.

اکنون اوکراین اسلاویانسک را در اختیار دارد، اما اوضاع در سراسر منطقه بسیار خطرناک است. من سفر به آنجا را با کمک‌های بشردوستانه غیرنظامیان شروع کردم، همه‌ چیز به سرعت در حال توسعه بود و خط مقدم تنها 15 مایل با شهر فاصله داشت. من به آنجا رفتم، به Kramatorsk و در اطراف روستاهای آن منطقه و در این راه با بسیاری از سربازان ملاقات کردم. من تصمیم گرفتم که به آنها کمک کنم.

کار داوطلبانه برای من فوتبالیست سخت است، اما این همان کاری است که در حال حاضر می‌خواهم انجام دهم. من در بازی‌های لیگ برتر بازی می‌کنم و بقیه آخر هفته‌ها را در سفر به دونباس می‌گذرانم. من به باخموت قبل از اشغال دوم در ژانویه و سایر شهرهای خط مقدم می‌روم. ارتش تماس می‌گیرد و درخواست پول می‌کند، من پول جمع می‌کنم، یکی را پیدا می‌کنم و آن را برای آنها می‌آورم.

سرگئی لاورینکو، مربی ما تا ماه نوامبر، از کار من اطلاع داشت و خوشحال بود که با از سر‌گیری فصل، این کار ادامه پیدا کند. بعد از اینکه در تابستان تمرین را دوباره شروع کردیم، یکی از تشکیلات ما در دونباس به ‌شدت سوخت، آنها به لباس، غذا، دارو، همه ‌چیز احتیاج داشتند. مربی به من گفت تمام وقت خود را برای کمک به این گروه بگذارم.

در کل فوتبالیست بودن کمک می‌کند. من آن را نمایش نمی‌دهم، اما وقتی مرکز بشردوستانه در لوتسک از شغل من مطلع شد، آنها اعتماد کردند و به من منابع زیادی دادند. همچنین از طریق شبکه‌های اجتماعی پول جمع کرده‌ام و فیلم‌های سفرهای خود را برای شفافیت بیشتر بارگذاری می‌کنم. لحظاتی نیز در خطر فوری بودم. زمانی که یک مایل و نیم با روس‌ها، در نزدیکی کریمه فاصله داشتم و دیدم که روستای همسایه پوسته پوسته و بمباران شده است. در باخموت، من دو بار در حالی که مردم را در ترک محل کمک می‌کردم، مورد حمله قرار گرفتم.

من بارها متوجه شدم که کمک به چه میزان مهم است و در واکنش، مهربانی باورنکردنی کسانی که در جبهه هستند را نیز دیده‌ام. در ماه اکتبر روز تولدم یک جیپ برای آنها به آنجا (جایی که در سنگرهای‌شان زندگی می‌کردند) آوردم. آنها یک میز برایم گذاشتند، بهترین غذای مورد نظر خود را پیدا کردند و راحت‌ترین کیسه خواب را برای شب به من دادند.

متاسفانه از نزدیک دیده‌ام که بسیاری از افراد از جمله زنان و کودکان می‌میرند. روس‌ها برای ما جنگ آوردند و من نسبت به آنها احساس نفرت دارم. شاید در آینده بنیاد یا صندوق خودم را تنظیم کنم. فوتبال برای من اولویت است، از نظر شغلی، اما کار داوطلبانه چیزی را در درون شما روشن می‌کند.

دلم برای خانواده‌ام تنگ شده است. همسرم بسیار نگرانم است و وقتی در مکان‌های خطرناک هستم، آنها مانند فرشتگان نگهبان هستند. اگر می‌توانستم به موقع برگردم، هر دقیقه بودن با آنها برایم همچون گنج است. من آنها را خیلی دوست دارم و به یاد دارم که قبل از جنگ، به اندازه کافی وقت خود را به آنها اختصاص ندادم. بعضی اوقات من برای چیزهای اشتباه ارزش زیادی قائل می‌بودم و اتفاقات سال گذشته واقعا چشمانم را باز کرده است.

ایلیا کووالنکو/ فوروارد تیم LNZ Cherkasy

در ماه‌های اولیه حمله، من بهت‌زده بودم. خانواده من از دهکده‌ای به نام Kalanchak هستند، در منطقه خرسون، 20 مایل دورتر از مرز کریمه. روس‌ها به سرعت آن را گرفتند و این بدان معنی بود که مادرم، با ارزش‌ترین فرد جهان برایم، تحت اشغال زندگی می‌کرد. من به سختی می‌توانستم کاری انجام دهم: فکر کردن، احساس شادی یا آموزش برایم غیرممکن بود. تنها کاری که می‌توانستم انجام دهم، این بود که منتظر او باشم تا با من تماس بگیرد و بگوید که خوب است.

برقراری ارتباط دشوار بود، او فقط در مواقع معینی در عصرها ارتباط تلفنی داشت. عدم توانایی در تماس با او شبیه یک کابوس وحشتناک است، تنها چیزی که شما می‌توانید به آن فکر کنید وضعیت آنجاست. من به اخبار چسبانده شدم، اما هیچ چیز دقیقا در مورد آنچه اتفاق می‌افتد، نمی‌توانست شرایط را وصف کند. اینها تاریک‌ترین و دشوارترین لحظات برای من بودند.

مادرم در آن زمان به من نگفت در زیرزمین پنهان شده و فقط به طبقه بالا برای پخت و پز می‌رفت. سرانجام او در ماه ژوئن آنجا را ترک کرد، تنها گزینه عبور از روسیه بود. او به Simferopol سفر کرد و یک اتوبوس مستقیم به مرز روسیه با لتونی گرفت، جایی که هشت ساعت در باران منتظر ماند. من خیلی به او افتخار می‌کنم.

در 24 فوریه من در یک کمپ تمرینی با تیم LNZ Cherkasy در ترکیه بودم، اما کار من بلافاصله کنسل شد. من به لهستان سفر کردم و به من پیشنهاد معامله‌ای با Ekranas در لیتوانی شد. من دو ماه در آنجا بازی کردم و از مهربانی همه شوکه شدم. رییس باشگاه یک آپارتمان برای مادر من ترتیب داد و کاپیتان شغلی برای او در نظر گرفت. آنها افراد دوست‌داشتنی و مهربانی هستند و من نمی‌توانم به اندازه کافی از آنها تشکر کنم.

من تا زمستان به Akzhayik، در قزاقستان نقل مکان کردم، اما می‌دانستم که دیگر نمی‌توانم در خارج از کشور بازی کنم. من اوکراین را نیز از دست دادم و می‌خواستم در این شرایط دشوار اینجا باشم. فوتبال در اینجا مجددا راه‌اندازی شد، بنابراین من برای نیمه دوم فصل در LNZ بازگشتم، من یک کار دارم و به لطف فداکاری و مهارت سربازان‌مان می‌توانم این کار را انجام دهم.

هنگامی که Kherson در ماه نوامبر آزاد شد، من احساس خوشبختی و الهام کردم. دایما پول را به بودجه‌های مختلف می‌فرستم و تیم ما در LNZ به‌طور جداگانه برای ارتش پول جمع می‌کند. هر یک از ما هر ماه بخشی از حقوق خود را به ارتش اهدا می‌کنیم. پزشک باشگاه ما حتی همین الان در خط مقدم از اوکراین دفاع می‌کند و ما نیز سعی می‌کنیم از او حمایت کنیم.

در سال گذشته ارزش خانواده برایم معنای تازه‌ای گرفت. من همیشه آنها را در اولویت قرار می‌دهم، اما اکنون آنها را حتی بیشتر در نظر می‌گیرم، زیرا طعم جدایی از آنها را چشیده‌ام. اهمیت قدردانی از مهر و محبت دیگران به همان اندازه برایم ارزشمند است. من از فوتبال نیز قدردانی می‌کنم، عالی است که می‌توانیم بازی کنیم و آموزش دهیم، اگرچه باشگاه‌ها از نظر مالی کمبود دارند و از اینکه ما نمی‌توانیم طرفداران را به تماشای بازی دعوت کنیم، غمگینیم. وقتی در طول بازی آژیرها به صدا در می‌آیند، ما به داخل پناهگاه می‌رویم. این یکی دیگر از یادآوری زمان‌هایی است که ما در آن زندگی می‌کنیم. اما می‌دانیم که خیر همیشه بر شر پیروز می‌شود و من مطمئن هستم که اوکراین پیروز خواهد شد.

نازاری فیدوروفسکی/ دروازه‌بان تیم Obolon Kyiv

فوتبال متحد است. هرگز واضح‌تر از سال گذشته به این موضوع پی نبرده‌ایم. بسیار مهم بود که ما می‌توانستیم لیگ خود را مجددا راه‌اندازی کنیم تا به مردم امکان خروج از تهاجم روسیه را بدهیم، چیزی برای تماشا و لذت بردن، نه حتی داخل استادیوم‌ها، مردم را دور هم جمع می‌کرد. ما امیدواریم که طرفداران باشگاه ما، Obolon Kyiv، خشنود شوند. وی ادامه داد: در حال حاضر در صدر جدول رده‌بندی لیگ دسته دوم هستیم و امیدواریم بتوانیم با صعود به لیگ برتر کار را به پایان برسانیم.

این تنها بخشی از آنچه فوتبال می‌تواند بدهد، هست. به عنوان بازیکن همه با هم هماهنگ شده‌ایم، سعی می‌کنیم به هر طریقی که می‌توانیم کمک کنیم، داوطلب شویم و اهدا کنیم. من یک فروشگاه در کی‌یف را اداره می‌کنم. ما بسیاری از فعالیت‌های خود را برای کمک به تلاش‌های نظامی اختصاص داده‌ایم. هفته گذشته ما یک رویداد خیریه برای جمع‌آوری بودجه برای سگ‌های ارتش برگزار کردیم، در حالی که درصدی از فروش مستقیما به بودجه ارتش می‌رود.

Save translation

خانواده من از زمان حمله روسیه در اینجا باقی مانده‌اند. آنها نیز سعی می‌کنند کمک کنند، مادر من یک شرکت بزرگ دارد و پارچه برای لباس‌های نظامی تهیه می‌کند. پدر من در سال 2013 در اعتراضات بود و همه ما می‌دانیم که برای چه هدفی تا این اندازه سخت کار می‌کنیم.

من خوش شانس هستم، باشگاه ما هیچ مشکلی مالی ندارد و به خوبی اداره می‌شود که در همه جا این‌گونه نیست. دستمزد ما زیاد نیست، اما منظم است. اما سال گذشته پس از حمله، همه ‌چیز عجیب و وحشتناک بود. من به مدت چهار ماه با دوستان و برخی هم‌تیمی‌هایم به لهستان رفتم و سرانجام هنگام ترک روس‌ها به کی‌یف بازگشتم. زمین آموزش ما در Bucha شبیه یک منطقه حفاری شده به نظر می‌رسید، زمین توسط موشک‌ها مورد اصابت قرار گرفته و توسط تانک‌ها شکسته شده است. تا ماه جولای توانستیم به لطف یک کار باورنکردنی توسط کارکنان خود دوباره در آنجا تمرین کنیم.

بازی دوباره فوتبال احساس باورنکردنی برایم داشت، اما نمی‌توانم بگویم که آیا در حال حاضر احساس متفاوتی نسبت به کارم دارم یا خیر. من فکر می‌کنم که در آینده بهتر می‌فهمم، در حال حاضر ما هنوز هم با هم زندگی می‌کنیم و درک آن هنوز غیرممکن است. به زودی از LVIV، جایی که یک کمپ تمرینی داریم، برمی‌گردم و نیمه دوم فصل را آغاز خواهیم کرد. ما مشتاقانه منتظر آن هستیم، اما به چیز دیگری حتی بیشتر امیدواریم. اکنون زمان شجاعت و رویا‌پردازی در مورد این است که ارتش ما چگونه روس‌ها را از کشورمان بیرون خواهد کرد. ما منتظر صلح هستیم.

ولادیمیر لازارنکو/ مربی سابق، Lyubomyr Stavyshche

اندکی پس از شروع جنگ، باشگاه تحت هدایت من، Lyubomyr Stavyshche در دسته سوم، منحل شد. ما در یک کمپ تمرینی در Mukachevo، دورتر از جنوب غربی اوکراین، شروع به کار کردیم و برای سه هفته دیگر در آنجا ماندیم، دور هم جمع شدیم و از یکدیگر حمایت کردیم. رییس باشگاه تصمیم گرفت تا پیروزی اوکراین فوتبال را ادامه ندهیم، پس بازیکنان به باشگاه‌های مختلف رفتند و من برای خودم نقش جدیدی پیدا کردم.

فوتبال به نمادی از این واقعیت تبدیل شده است که اوکراین شکست نمی‌خورد. این جمله الهام‌بخش نشان می‌دهد که ما به زندگی خود ادامه می‌دهیم، مهم نیست به چه شکلی. شکی نیست که این ورزش در اینجا کمی به عقب برگشته است، بودجه کمتری وجود دارد، بیشتر بازیکنان خارجی تیم را ترک کرده‌اند و بسیاری از باشگاه‌ها بسته شده‌اند. اما به انتها نرسیده است، فوتبال هنوز در حال توسعه است، بازیکنان جوان در سطح تیم اول فرصت‌های اولیه را به دست می‌آورند، مدارس و آکادمی‌ها در حال کار هستند. من می‌ترسیدم که اوضاع بسیار بدتر شود، اما در حال حاضر همه‌ چیز خوب به نظر می‌رسد.

پس از جنگ، فوتبال اوکراین اوج می‌گیرد، من به آن اطمینان دارم. بنیاد ما در فوتبال کودکان و جوانان است و هر دو به شکوفایی خود ادامه می‌دهند. ما مربیان جوانی نیز داریم که حرفه‌ای هستند و به‌طور فعال در حال پیشرفتند. امروزه من مربیانی مانند اینها را آموزش می‌دهم که برای مجوزهای حرفه‌ای خود تلاش می‌کنند. وظیفه من این است که از آنها الهام بگیرم و به آنها بگویم که چگونه کار درست را انجام دهند، این فقط مربوط به انتقال اطلاعات خشک و خالی نیست.

مدتی است که در بسیاری از باشگاه‌های دیگر مانند FC Kryvbas و Vorskla Poltava کار می‌کنم. من قبلا ارزش‌های خاصی را پرورش داده بودم، بنابراین جنگ تغییر چندانی در من ایجاد نکرده است. برای من این همیشه ثابت است که شما باید امروز برای ارزش‌ها زندگی کنید، تا حد امکان زندگی کنید، کارهای خوب انجام دهید و به دیگران کمک کنید. شما باید در هر شرایطی مثبت و صادق باشید. از فوریه گذشته، من یک سرگرمی جدید را به دست آورده‌ام. من شروع به نوشتن شعر کردم و فهمیدم که این به من کمک می‌کند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج