بازگشت تیم ملی فوتبال به سال ۲۰۱۵
روال مدیران سیاسی به این شکل است که حلقهای از دوستان و معتمدان دارند که هر جا میروند با خودشان میبرند.
روزنام اعتماد: روال مدیران سیاسی به این شکل است که حلقهای از دوستان و معتمدان دارند که هر جا میروند با خودشان میبرند. برای همین میگویند اگر توانستی به یک چهره سیاسی بچسبی هیچگاه ولش نکن چون حتی اگر طرف مدتی بیکار شد، در گردش ایام و به خاطر حلقه بسته قدرت در ایران ممکن است چند سال دیگر سمتی، پستی چیزی بگیرد و تو هم دوباره مستفیض شوی. این وضعیت به شکل عجیبی در فوتبال هم رقم خورده است.
بعد از اینکه مهدی تاج بعد از آن افتضاح مدیریتی دوره قبل دوباره به ریاست فدراسیون فوتبال برگشت بلافاصله همان حلقه نزدیک سابق را یکی یکی تا پایینترین نفرات برگرداند. ابتدا نبی را آورد و سپس محمدرضا ساکت را به هیاترییسه فدراسیون رساند. او سپس کیروش را برگرداند و همراه با او همه افراد نزدیک به او هم برگشتند. از جمله آرین قاسمی مترجم سابق کیروش. روز جمعه هم خبر رسید محسن معتمدکیا با حفظ سمت در سمت مدیر روابط عمومی وزارت ورزش به عنوان مدیا آفیسر تیم ملی انتخاب شده. فردی که در سال ۲۰۱۵ هم در این سمت قرار داشت و جای خودش را به یک خارجی داد.
مساله سر تواناییهای یک فرد نیست اما واقعا سوال پیش میآید که آیا در تمام این سالها ما نتوانستیم هیچکسی را برای فوتبال تربیت کنیم که به قول مجتبی جباری مهدی تاج باید برگردد و خرابکاریهای تاج را جبران کند؟ هیچ مربی دیگری در دورنمای ذهنمان نیامد که باز هم با کیروش وارد مذاکره شدیم؟ اصلا فرض که تربیت مدیر و مربی کار خیلی سختی است. اما واقعا پیدا کردن یک مترجم که به زبان انگلیسی حرف بزند هم کار غیر ممکنی بود؟ از این بدتر اینکه در طول ۷ سال یک نفر پیدا نشده که بتواند مدیر رسانهای تیم ملی بشود تا فدراسیون مجبور نشود یک نفر که در سمتی شلوغ و حساس مثل ریاست روابط عمومی یک وزارتخانه مشغول است را با حفظ سمت بیاورد به عنوان مدیر رسانهای تیم ملی؟ تو را به خدا کمی این حلقه اطرافیانتان را گشاد کنید تا شاید بقیه هم بتوانند خودی نشان بدهند.
اگر کسی ۷ سال پیش و بعد از بازی ایران و عراق به خواب رفته بود و امروز بیدار میشد حس میکرد ۲۴ ساعت بیشتر نیست که خوابیده آنقدر که همهچیز ثابت مانده. این وضعیت راه را برای پیشرفت خود افراد هم میبندد. وقتی طرف میداند تحت هر شرایطی اگر آن مهره اصلی به سمتی دست پیدا کند او هم کنارش خواهد بود دیگر چه تلاشی کند برای بهتر شدن؟ دیگر چه زحمتی بکشد برای پیدا کردن مسیرهای تازه؟ او فقط کافی است بنشیند و منتظر بماند تا در گردش حلقه بسته مدیران دوباره نوبت به فرد مورد نظرش برسد و او هم برگردد. اتفاقی که برای افراد حاضر در اردوی تیم ملی رخ داده. آرین قاسمی بعد از خداحافظی کیروش رفت دنبال زندگیش و بعد از بازگشت کیروش خیلی شیک برگشت سر کارش. همینطور محسن معتمدکیا. شاید گفته شود هرکس دوست دارد با آدمهای نزدیک به خودش کار کند.
این شکلی هم هر دو طرف راحتند هم کار سریعتر پیش میرود. در پاسخ باید گفت آیا در این چرخه رسیدن به نتایج مطلوب هم اهمیتی دارد یا فقط بحث راحتی و دور هم بودن مطرح است؟ دفعه پیش که این جمع مدیران گرد هم آمدند فوتبال ایران نزدیک به ۲۰۰ میلیارد ضرر کرد. در بحث رسانهای هم ارتباط درستی میان رسانهها و سرمربی تیم ملی نبود و هر روز جنگ و دعوا بین مربیان و رسانهها با کیروش وجود داشت. تازه باید بیخیال پروندههایی که در آن سالها باز شد و پای کمیته اخلاق را هم وسط کشید، بشویم. حال در چنین شرایطی تنها چیزی که باقی میماند همان قانونی است که میگوید وارد شدن به حلقه بسته قدرت (در هر سطحی) کار سختی است اما اگر وارد شدی دیگر هیچوقت خارج نمیشوی.
ارسال نظر