گیر مشکوک صداوسیما به مهدی تاج
واکنش صداوسیما به انتخاب مهدی تاج به عنوان رییس فدراسیون فوتبال بسیار اگزجره و سوالبرانگیز است.
روزنامه اعتماد: واکنش صداوسیما به انتخاب مهدی تاج به عنوان رییس فدراسیون فوتبال بسیار اگزجره و سوالبرانگیز است. شکی در این نیست که بسیاری از اهالی فوتبال مخالف بازگشت مهدی تاج به ساختمان سئول بودند و هستند. شکی در این نیست که برخی از بزرگترین مشکلات فعلی فوتبال حاصل مدیریت تاج و همکارانش بوده است؛ از پرونده ویلموتس و به تاراج رفتن ساختمان فدراسیون تا دوقطبیهای شکل گرفته در فضای هواداری. حتی خیلی بیشتر از اینها هم میتوان در نقد تاج نوشت، کما اینکه بارها و بارها در همین روزنامه نوشته شده است.
در چنین شرایطی باز هم واکنش صداوسیما و برنامههای ورزشی این سازمان به پیروزی مهدی تاج به نظر اغراقآمیز میآید. از چهارشنبه هفته پیش که تاج صندلی ریاست فدراسیون فوتبال را به دست آورد روزی نبوده که صداوسیما در رادیو و تلویزیون انتخابات را زیر سوال نبرده باشد. روزی نبوده که گزارش مردمی در جهت نشان دادن مخالفت افکار عمومی با ریاست مهدی تاج پخش نکرده باشد. در این چند روز انواع و اقسام نظرسنجیها و مصاحبهها با تیزترین و رادیکالترین منتقدین مهدی تاج در کنداکتور برنامههای ورزشی وجود داشته. کار به جایی رسید که تاج بالاخره در نامهای رسمی به رییس صداوسیما به این حجم تخریب واکنش نشان داد و نوشت: «تخریب و کارشکنی را تمام کنید.» نامهای که نه تنها تاثیرگذار نبود که باعث شد به شدت حملات افزوده شود.
برنامه فوتبال برتر به جای پخش همیشگی در دوشنبهشبها، پنجشنبه شب روی آنتن رفت تا با آوردن یکی از اعضای کمیته بدوی تایید صلاحیت نامزدها نشان بدهد که روابطی خاص میان یکی از نامزدهای انتخاباتی با اعضای کمیته برقرار بوده. خداداد عزیزی را آورد تا با همان ادبیات همیشگی کل اساسنامه و فدراسیون و انتخابات را ببرد زیر سوال. جمعه شب برنامه شبهای فوتبالی نظرسنجی گذاشت که آیا با روی کار آمدن تاج موافق هستید یا خیر. ۹۲ درصد جواب دادند خیر. جمعه صبح برنامه ورزش و مردم گزارش مردمی پخش کرد و یکی از منتقدین تاج را آورد روی خط تا علیه او حرف بزند. همه اینها نشان میدهد صداوسیما اصلا از انتخاب مهدی تاج خوشحال نیست.اینکه صداوسیما میتواند مدعی خوبی برای احقاق حق فوتبال و سالمسازی فضای آن باشد سوال مهمی است که در این میان باید پاسخ داده شود. مجریان تلویزیونی تاکید میکنند به خاطر ناراحتی مردم از وضعیت پیش آمده در فدراسیون فوتبال پیگیر پشت پرده انتخابات و پیروزی تاج هستند و هدفی جز خدمت به ورزش ندارند. این ادعا را میتوان در دو سطح بررسی کرد؛ یکی در سطح فوتبال و یکی در سطح کلان جامعه. صداوسیما در شرایطی با ادعای سالمسازی فوتبال وارد گود شده که یکی از عاملان اصلی مشکلات رخ داده برای این ورزش است. جدا از همه شنیدههایی که نشان میدهد برخی تهیهکنندگان و مجریان برنامههای ورزشی تلویزیون حتی در بحث کارگزاری بازیکنان هم فعالیت دارند، مهمترین ضربه صداوسیما به فوتبال پرداخت نکردن حق پخش بوده. مسالهای که اتفاقا در یک ماه اخیر دوباره داغ شده است. برخی تیمها خواهان دستیابی به حق طبیعیشان هستند اما صداوسیما زیر بار نمیرود. پس شاید بهتر باشد هر بار مجریان تلویزیونی خواستند از کمک به فوتبال حرف بزنند اول بگویند در معادله حق پخش فوتبال کجا ایستادهاند. آیا چون کارمند صداوسیما هستند باید پرداخت مبلغ ۷ میلیارد تومان به فوتبال بابت حق پخش به جای چند هزار میلیارد تومان را منطقی جلوه بدهند یا به وجدانشان رجوع کنند و بگویند سازمان دارد حق باشگاهها را میخورد.
دوم اینکه صداوسیما تا امروز کجا بوده و چرا به یکباره سر این اتفاق رگ گردنی شده؟ از گذشته تا به امروز صداوسیما هیچگاه محکم مقابل پلشتیهای فوتبال قد علم نکرده است، مخصوصا در بحثهای کلان مدیریتی. صداوسیما کجا بود وقتی محمد علی آبادی حکم اخراج محمد دادکان را امضا کرد و فوتبال ایران تعلیق شد؟ صداوسیما کجا بود وقتی علی کفاشیان در انتخاباتی بدون رقیب به صندلی ریاست فدراسیون رسید؟ صداوسیما کجا بود وقتی حلقه بستهای از مدیران فوتبال را قبضه کردند و شیرهاش را کشیدند؟ صداوسیما کجا بود وقتی چند نفر اعضای هیات رییسه با فشارهایی از بیرون دست به یکی کردند تا شهابالدین عزیزی خادم را کله پا کنند؟ حالا چطور هواداران فوتبال و اهالی این رشته باور کنند صداوسیما دل نگران فوتبال و مدیریت آن است؟
دقیقا در همین نقطه است که حتی مخالفان صددرصدی مهدی تاج هم باور میکنند در حملات تلویزیونی علیه تاج یا اختلاف شخصی در کار است یا منافعی به خطر افتاده که تمام برنامههای ورزشی صداوسیما دربست در اختیار کوبیدن رییس فدراسیون قرار گرفته.
در سطحی کلانتر مردم چندان به یاد نمیآورند که صداوسیما آنچنان که باید و شاید صدایشان را بازتاب داده باشد. آنچه در خاطره جمعی مردم ایران از چندین سال پیش ثبت شده این است که رسانه ملی بیشتر در راستای منافع صاحبان قدرت و ثروت حرکت کرده تا منافع ملت. به همین دلیل هم میزان مخاطبین این رسانه ریزش کرده و در بین عامه مردم با الفاظی غیر محترم خطاب میشود. بسیاری از مردم چه فوتبالی و چه غیر فوتبالی حق دارند بپرسند چطور چندین ساعت از برنامههای تلویزیون در ساعات شلوغی به انتخابات فدراسیون فوتبال اختصاص داده میشود اما نصف آن هم به مشکل بیآبی مردم همدان نمیپردازد؟ مردم حق دارند متعجب باشند از اینکه رسیدن خانه به متری ۵۲ میلیون تومان فراموش شده اما تلویزیون یک ساعت گیر داده به سیبیلهای فردی که در مجمع انتخابات به صورت تلفنی با فلاحتی عضو کمیته بدوی فدراسیون حرف میزد.
در پایان جا دارد یک بار دیگر تاکید شود که انتخابات هشت شهریور با توجه به اتفاقاتی که رخ داد، یک انتخابات پرابهام بوده و فردی که به ریاست انتخاب شده مورد تایید همه جامعه فوتبال نیست. اما واکنش اگزجره صداوسیما به این انتخابات به هیچ عنوان نمیتواند به حساب منافع مردم و فوتبال گذاشته شود. صداوسیما هر وقت حق پخش تلویزیونی را به باشگاهها واگذار کرد میتواند داعیه دفاع از فوتبال داشته باشد. هر وقت برنامههای صداوسیما به صورت مساوی به تمام مشکلات مردم پرداخت، میتوان قبول کرد که دقایقی از این برنامهها نیز به انتخابات فدراسیون فوتبال بپردازد.
ارسال نظر