عذرخواهی ستاره سابق تیم ملی از مردم به دلیل عجیب
باید بیشتر با کوبیاک کری میخواندم و درگیر میشدم؛ از مردم عذرخواهی میکنم، من فکر میکنم حق مطلب ادا نشده است!
ورزش سه: پوریا فیاضی یکی از ستاره های نسل طلایی والیبال ایران بود که بعد از عدم حضور در لیست ولادیمیر آلکنو برای المپیک توکیو از بازی های ملی خداحافظی کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که پوریا تنها ۳۰ سال سن دارد و به نظر می رسد خیلی زود این تصمیم را گرفته است.
پوریا این روزها مشغول شغل رستورانداری است و از طرف دیگر خود را برای شروع فصل جدید لیگ برتر والیبال آماده میکند. به همین بهانهها گفت و گوی جالبی در رستوران خودش با او ترتیب دادیم که در اینجا می توانید بخش های جذاب آن را بخوانید.
*پوریا فیاضی و رستورانداری!
خیلی از بازیکنان ورزش های مختلف در کشورمان شغل دومی دارند. دوست داشتم از قبل بتوانم یک چنین جایی را داشته باشم. به پیشنهاد دوستان در منطقه یوسف آباد یک ملک قشنگ بود که ما روی آن کار کردیم تا مردم از آن استفاده کنند. کار بسیار سختی است ولی جذابیت خودش را هم دارد اینکه هر روز قشرهای مختلف مردم را میبینی جذاب است. فکر میکردم سختیهایش کمتر از این باشد ولی کار قشنگی است.
*خداحافظی زودهنگام پوریا از تیم ملی
دوبار وقتی در آمادهترین حالت ورزشیام بودم زانویم آسیب جدی دید و متاسفانه دو بار جراحی کردم و بنا بر پیشنهادی که پزشکم داد فهمیدم بعد از دوبار عمل جراحی، پایم توانایی ۱۰ ماه بازی فشرده را ندارد و نهایتاً ۶ ماه از سال و بتوانم این پا را آماده رقابتهای سنگین نگه دارم. تصمیم گرفتم این فشار را از رویش بردارم. تیم ملی فشار خودش را دارد و باید پاسخگو باشیم. مجبور شدم در جوانی این تصمیم را بگیرم.
*آلکنو برای المپیک روی من حساب باز کرده بود
در صحبتی که با الکنو داشتیم ایشان روی بنده حساب باز کرده بودند که در المپیک کمکشان بکنم ولی متاسفانه این دو بار مصدومیت، یکیاش دقیقا قبل از المپیک اتفاق افتاد. بدشانسی من بود که بیماری کرونا آمد و آن تیم آماده نتوانست در المپیک ۲۰۲۰ شرکت کند. المپیک عقب افتاد و بازیکنان یک سال، دو سال پیرتر شدند و فشار زیادی رویشان بود. من تمام تلاشم را کردم ولی پایم آماده مسابقات نشد.
*درس بزرگی از بازی کنار انگاپت گرفتم
تایم کمی کنار انگاپت و نیمیر بودیم. نیمیر سبک بازی متفاوتی دارد و ماشین امتیاز گیری است. ولی انگاپت یک فوق ستاره عجیبی است. استعدادی که در این آقا من دیدم یک چیز ناب بود. قابلیت تصمیم گیری در تمام لحظات داشت و واقعاً فرانسه را قهرمان المپیک کرد. وقتی در مورد تیم حرف میزنیم سخت است که بگوییم یک نفر کاری را انجام داده ولی او واقعا مثل یک شیر در تیم ملی فرانسه میجنگید و توانست تیمش را قهرمان کند. قشنگترین چیزی که کنارش یاد گرفتم این بود که با اینکه یکی از بزرگترین بازیکنان دنیا بود در کار کنار دستیهایش دخالت نمیکرد و با جملات کوتاه سعی میکرد بلافاصله روی کار خودش تمرکز کند. تجربه فوق العاده و جذابی بود.
*ببخشید که با کوبیاک به اندازه کافی درگیر نشدم!
ایشان(کوبیاک)بازیکن ارزشمندی برای لهستان بود. پ سوپراستار و افسانه مملکتش است. همیشه در تیم هایی که بازی کرده تعیین کننده بود بوده؛ آن بازی که درگیر شدیم شرایط فشرده بود اما بازی دوهیچ باخته را توانستیم ۲ بر ۲ کنیم. در آن لحظات فشار روانی زیاد است. او دو ست بود که داشت روی اعصاب ما راه میرفت و ما تحمل میکردیم اما فکر میکنم خوب جایی سرویس من به سمتش رفت. باید بیشتر با او کری می خواندم و درگیر میشدم؛ از مردم عذرخواهی می کنم! من فکر میکنم حق مطلب ادا نشده بعد از این اتفاق باید خیلی بیشتر از اینها کری میخواندم.
*باندبازی در تیم ملی کذب است
وقتی حرفی را میشنوم اول دقت میکنم از دهان چه شخصیتی بیرون میآید. اگر صحبت از کسی باشد که به والیبال اشراف دارد و حداقل یک قدم مثبت برای والیبال برداشته باشد به حرفش گوش میدهم. تیم ما استثنایی نتیجه میگرفت، قهرمان آسیا بود، جزو رتبههای تک رقمی دنیا بود، در فینال لیگ قهرمانان حاضر شد و مدال سوم جهانی را گرفت، تیمهای اینطوری بلاخره یکجا زمین میخورند! شما نمیتوانید بازیکنی را با باند بازی به تیم ملی ببری چون مردم متوجه میشوند. اینجا خانه خاله نیست که طرف بخواهد با رفاقت و باندبازی به تیم ملی بیاید و فقط باشد. آن زمان بازیکنان هر موقع انتخاب میشدند با کیفیت بودند. مربیهایی که آمدند نیز مربیهایی نبودند که بخواهند به حرف بازیکن گوش دهند؛ آنها خودشان صاحب سبک بودند. این قضیه از ریشه کذب است. شاید من به عنوان بازیکن تیم ملی به سبک بازیکنی دیگر علاقه داشته باشم چون با او راحتم ولی دلیل نمیشود بروم نظر بدهم، چنین چیزی وجود ندارد.
باید نسبت به این پیراهن پاسخگو باشید یک بازی ایران و آمریکا میلیونها بیننده دارد و نمیتوانی بیایی در زمین فقط راه بروی.
*زمان خداحافظی فیاضی از دنیای والیبال
من در این سن تازه یاد گرفتم چگونه با بدنم رفتار کنم. چیزی برای اضافه شدن به تجربه والیبالی من وجود ندارد. من این چیزهایی که تا الان یاد گرفتم را فقط با یک بدن آماده میتوانم پیاده بکنم. این بدن من است که این اجازه را به من خواهد داد یا نخواهد داد که تا چه زمانی بتوانم والیبال بازی کنم. یاد گرفتم که باید مراقب بدنم باشم و فکر میکنم با یک بدن آماده و بدون مصدومیت تا ۳۷ یا ۳۸ سالگی بتوانم بازی کنم.
ارسال نظر