درسی از ماجرای سیاستمداران و سلبریتیها
روزنامه همدلی در سرمقاله امروز خود در مطلبی با عنوان درسی از ماجرای سیاستمداران، مداحان و سلبریتیها نوشت: سیاست اگر در کشور ما هنوز نتوانسته است که پیشوند «علم» را برای خود داشته باشد، اما در جهان معاصر به آن به دیده یک دانش برای مدیریت تحولات داخلی و خارجی کشورها نگریسته میشود و سیاستمداران یا خود این دانش را در دانشگاهها کسب کردهاند یا دانشآموختکان دانشگاهی را به مشاوره و خدمت گرفتهاند.
روزنامه همدلی در سرمقاله امروز خود در مطلبی با عنوان درسی از ماجرای سیاستمداران، مداحان و سلبریتیها نوشت: سیاست اگر در کشور ما هنوز نتوانسته است که پیشوند «علم» را برای خود داشته باشد، اما در جهان معاصر به آن به دیده یک دانش برای مدیریت تحولات داخلی و خارجی کشورها نگریسته میشود و سیاستمداران یا خود این دانش را در دانشگاهها کسب کردهاند یا دانشآموختکان دانشگاهی را به مشاوره و خدمت گرفتهاند.
در کشور ما به خصوص در سالهای پس از انقلاب و رسیدن روحانیون به مناصب سیاسی گویی این موضوع رنگ باخته است؛ چرا که با وجود حضور انبوه روحانیون در مناصب سیاسی، بدون آن که دانش آن را به صورت آکادمیک کسب کرده باشند، این موضوع خود به خود منتفی شد و هر کسی فکر میکند که میتواند با هر استعداد و دانشی خود را در مناصب سیاسی جاگیر کند و البته عمدتا نیز موفق میشوند.
در این میان فارغالتحصیلان دانشگاهی علم سیاست یا باید بیکار باشند یا با چند واسطه به مردان سیاسی مشاوره دهند. اما در سالهای اخیر برخی از چهرههای سیاسی که روش جذب افکار عمومی را نمیدانند، تلاش بسیار کردهاند که این کمبود را با نزدیکی به بعضی چهرهها و کمک گرفتن از ظرفیتهای آنان جبران کنند. محمود احمدینژاد اگر با مداحان شروع کرد، اما نامزدهای بعد از او با کسانی آغاز کردهاند که «سلبریتی» خوانده میشوند. افرادی که به مدد رسانه توانستهاند خود را به عموم مردم بشناسانند و در زمینهای صاحب جایگاه شوند. اکنون مداحان و سلبریتیها به افرادی تاثیرگذار در جمعآوری آرای مردم تلقی میشوند.
تا اینجای کار مشکلی نیست. مساله از جایی آغاز میشود که این چهرهها با نگاه سطحی خود به عالم سیاست، میخواهند که بیش از یک «رای جمع کن» شمرده شوند و خواهان نقش بیشتری در روند سیاسی هستند. از همین منظر و البته بدون داشتن تخصص و سواد کافی، پنداشتههای خود را به میدان میآورند و البته با همراهی هواداران خود. اما در عمل این پنداشتهها به کار اداره جامعه نمیخورد و اختلافشان با کسانی که از آنان حمایت کردهاند به زودی آشکار میشود و خود به معضلی تازه در اداره جامعه بدل میشوند. از همینروست که هم مداحان و هم سلبریتیها به افرادی طلبکار از چهرههای سیاسی مورد حمایت خود تبدیل میشوند و با تشدید اختلافات، به مخالفان همانها بدل میشوند.
آنچه که میتواند درسآموز شود به خصوص برای سیاستمداران این است که به دنبال شرکایی آشنا با دانش سیاست باشند. آنها هستند که پس از پیروزی حتی اگر سهمخواهی کنند، سهمی از جنس سیاست میخواهند، نه خواستههای عجیب و غریبی که گاه نسبتی با سیاستورزی ندارد.
ارسال نظر