چه کسی «ناصر عبداللهی» را کشف کرد؟
واحدی گفت: گفت: من در اولین سفرم به بندرعباس با ناصر عبدالهی آشنا شدم. اعیاد شعبانیه بود و ایشان شعری برای حضرت ابوالفضل(ع) خوانده بود. آن زمان هنوز موسیقی پاپ خیلی جا نیافتاده بود و مسئولیت روی آنتن رفتن این برنامه هم با من بود. دلشوره داشتیم اما دل را به دریا زدیم و آهنگ پخش شد. خدا را شکر جواب داد و مورد استقبال قرار گرفت.
در ابتدای این مراسم شکرینیا به بیان بخشهایی از زندگینامه واحدی پرداخت و گفت: برای تهیه و انتشار کتاب «واحدی در سفرها؛ به اینجا و به آنجا» تمام زحمات بر عهده خود آقای واحدی بوده و حتی نشر آن هم توسط انتشارات واحدی انجام شده است.
در ادامه این مراسم، واحدی نیز در سخنانی گفت: از حدود ۱۵ سال پیش که سفرها را شروع کردیم، هر ماه یکبار یا ۶ ماه یکبار افرادی که من را می شناختند میگفتند ای کاش این سفرها را بنویسی. همین موضوع باعث شد تا به نگارش خاطراتم فکر کنم.
وی ادامه داد: در همین زمینه چند نویسنده هم اقدام به نگارش کردند، خیلی هم خوب نوشته بودند اما واقعیت این است که احساس کردم حسی که در کلام من وجوددارد، در این جملات نیست و در حقیقت آنها متعلق به من نیستند. به همین دلیل خودم اقدام به نگارش کردم. ابتدای کتاب هم اقرار کردم که نویسنده نیستم و آنچه نوشتهام، مواردی است ک در ذهنم میآمد و من هم تایپ میکردم.
مجری برنامه سفرنامه صبا اظهارداشت: کمی که نوشتم، تصمیم عوض شد و این بار مانند آلبوم نوشتم. عکسها را انتخاب کردم و مطالب مربوط به آنها را نوشتم. در کتاب بر مبنای زمان هم جلو نرفتهام چون گفتم شاید جوانترها که با برنامههای آخر من را میشناسند، به این شیوه ارتباط بهتری با کتاب برقرار کنند.
در جلد اول کتاب، فقط به ۴ سفر رسیدهایم چون بیوگرافی و بقیه موارد هم بود.
واحدی در بخش دیگری از سخنانش به ماجرای انتخاب نام اقبال اشاره کرد و توضیح داد: اسم اصلی من محمدعلی است. اما در گذشته پدرم که روحانی است و برادران و عموهایم که با فدائیان اسلام همکاری میکردند، زندانی بودند. عموها و برادرانم همراه با شهید نواب صفوی اعدام شدند. قرار پدر و برادر دیگرم هم اعدام شوند که همان مقطع اتفاقاتی روی داد و آنها از زندان آزاد شدند. چون آزادی آنها با تولد من مقارن شده بود، به من گفتند اقبال.
این مجری برنامههای تلویزیونی در ادامه سخنانش درباره سفرهایی که رفته، گفت: ما آن زمان حدود ۲ میلیون کیلومتر سفر کردیم. خوشبختانه جز یک حادثه که پایم پیچ خورد و شکست، هیچ اتفاقی برای کسی نیافتاد و خونی از دماغ کسی نریخت.
وی اظهارداشت: البته این را هم بگویم که قرار بود من با هواپیمای سی ۱۳۰ که سقوط کرد و بچههای خبرنگار شهید شدند، به چابهار بروم، ولی آن زمان به خاطر مشکل قلبی که داشتم در بیمارستان بستری شدم و به جای من شهید خیرخواه رفت.
وی درباره ماجرای حضور ناصر عبداللهی در یکی از برنامههای تلویزیونیاش گفت: من در اولین سفرم به بندرعباس با ناصر عبدالهی آشنا شدم. اعیاد شعبانیه بود و ایشان شعری برای حضرت ابوالفضل(ع) خوانده بود. آن زمان هنوز موسیقی پاپ خیلی جا نیافتاده بود و مسئولیت روی آنتن رفتن این برنامه هم با من بود. دلشوره داشتیم اما دل را به دریا زدیم و آهنگ پخش شد. خدا را شکر جواب داد و مورد استقبال قرار گرفت. یادم هست که آن زمان وزیر امور خارجه با صداوسیما تماش گرفت و گفت ویژه برنامههای شما از ابوموسی یکسری از مسائل علیه جزایر ایرانی را خنثی کرد.
وی همچنین در پاسخ به سوالی که کتاب شما شبیه سفرنامه نوشته شده چرا اسم آن را سفرنامه نگذاشتهاید؟ پاسخ داد: ابتدا خواستم بنویسم سفرنامه ولی فکر کردم شاید با سفرنامههای کلاسیک مقایسه شود. ولی این کتاب سفرنامه هم هست. البته نقشه راه ترسیم نکردهام چون نمیخواستم احیانا چیزی بنویسم که واقعیت نداشته باشد.
واحدی افزود: این کتاب را از سفرنامه مشهد آغاز کردهام و البته در جلدهای بعدی به مشاغل هم میپردازم. چون فکر میکنم یکسری از مشاغل وجود دارند که کسی به آنها توجهی ندارد و دیده نمیشوند.
وی درباره جلدهای بعدی کتاب نیز گفت: من برای تهیه این کتاب اسپانسر ندارم و امیدوارم چون به عدد ۴۰ علاقه دارم، این مجموعه را در ۴۰ جلد تمام کنم. البته جلد اولی که منتشر شده، آزمون و خطاست. امیدوارم در هر فصل بتوانم یک جلد آن را منتشر کنم که چیزی حدود ۱۰ سال به طول میانجامد.
وی در پایان گفت: استفاده از مطالب این کتاب به هر نحوی که باشد؛ آزاد است و هیچ گونه منعی ندارد.
واحدی در کتاب «واحدی در سفرها؛ به اینجا و به آنجا» که ۲۰۰صفحه دارد، مجموعهای ماندگار از خاطرات، عکس ها و تصاویر خود از سال ها فعالیت در حوزه اجرای برنامه، ایرانگردی و برنامه صبح بخیر ایران را با زبانی عامیانه، شیوا و روان همانند اجراهای ماندگارش گردآورده و با چاشنی صدها عکس به خواننده ارائه می دهد.
واحدی در این کتاب همچنین اصل و نسب، دوران کودکی، پیشینه اجراهای خود، حضور در جبهه های ایران و بعلبک لبنان را برای نخستین بار همراه با عکس هایی از آن دوران به تصویر کشیده است.
نظر کاربران
خدا بیامرزش خیلی خوب می خوند.
یادش بخیر برنامه سفر نامه صبا.....!