دشواری های یک فرم!
طبق مصوبه مجلس در تبصره۲۱ قانون بودجه سال ۹۳ "خود اظهاری" تنها ملاک دریافت یارانه در سال آینده خواهد بود و دولت نیز موظف است فقط به اقشار "نیازمند" یارانه بدهد.
روزنامه خراسان در ادامه نوشت: مجلس تدوین راهکار و روش دقیق حذف اقشار پردرآمد را نیز به دولت سپرده است تا تیم اقتصادی روحانی ،ریش و قیچی را در دست خود داشته باشد، اما واضح است شرایط امروز با آذر ماه ۸۹ که گام نخست هدفمندی شروع شد تفاوت های بسیاری دارد و با توجه به پنهان بودن طرح دولت در این زمینه گمانه زنی ها و ابهامات بسیاری به چشم می خورد. نخستین ابهام در لزوم تعریف مجدد گروه های یارانه بگیر است.
طبق مصوبه مجلس و البته اظهارات دولتمردان یازدهم، این بار گروه هدف، تنها "نیازمندان" جامعه هستند و اقشار آسیب پذیر به عنوان یگانه قشر مورد حمایت مدنظر خواهند بود. به این ترتیب دولت باید پیش از هر چیز تعریف دقیق خود از گروه های نیازمند را روشن کند. ابهام دوم درباره نحوه تعیین نیازمندی و یا برخوردار بودن بیش از ۷۷ میلیون ایرانی است. این مسئله وقتی شکلی بحرانی به خود می گیرد که طبق اعلام دولت در حال حاضر حدود ۳۵۰ هزار نفر بیش از جمعیت کشور یارانه نقدی دریافت می کنند.
با تمام این تفاسیر دولت مجبور است معیاری مناسب را به کار گیرد تا ضمن حفظ اعتماد و البته آبروی مردم و بدون وارد شدن به حوزه شخصی زندگی افراد که از طرف رئیس جمهور ممنوع اعلام شده است، وضعیت دقیق مالی اقشار مختلف جامعه را محاسبه کند. تعیین کف درآمد برای دریافت یارانه این روزها، از دیگر موضوعات مطرح شده طرفداران بیشتری دارد و به این ترتیب دولت در فرم های خوداظهاری که بعد از تعطیلات نوروزی توزیع خواهدشد.
از مردم خواهد خواست تا میزان درآمد سالانه یا ماهانه خود را اعلام کرده تا در صورتی که صحت ادعاها ثابت شد نام خانوار در لیست یارانه نقدی باقی بماند اما در این بین یک ابهام باقی می ماند و آن وضعیت افرادی است که درآمد ثابتشان پایین است ولی از طریق ثروت منقول یا غیرمنقولشان گذران زندگی می کنند و معلوم نیست در بررسی ها وضعیت دارایی و اموال تملیکی مردم نیز مورد بررسی خواهد بود یا خیر.
بسیاری از کارشناسان اقتصادی شناسایی نیازمندان را کاری مشکل و بعضا غیر قابل حصول در زمان فعلی می دانند و معتقدند فرم های خود اظهاری به طور مشخص نمی تواند وضعیت درآمد افراد رامشخص کند و در واقع ساز و کار درستی برای ملاک پرداخت یارانه به افراد نیست،درادامه با اشکالات برخی کارشناسان در این مورد آشنا می شوید:
محمد هاشم پوریزدان پرست: بسیار دیده می شود که برخی افراد از اعلام شغل دوم و یا درآمد های جانبی و یا دارایی های خود به نحوی خودداری می کنند، بنابراین نمی توان خط فقر را براساس درآمد تعیین کرد و هزینه ای خواهد بود.
محمود جام ساز: واقعیت این است که عموم جامعه دارای درآمد ثابت و متغیر هستند همچنین برخی افراد از هیچ درآمدی برخوردار نیستند این در حالی است که هیچ آمار دقیق و واقعی از درآمدهای مردم به جز کارمندان دولت و یا کارکنان بخش خصوصی که بر اساس لیست حقوق مالیات پرداخت می کنند، وجود ندارد. اما کسانی مانند دستفروشان و یا افراد مشابهی که برای معاش خود و خانواده دست به هر اقدامی می زنند درآمد مشخصی ندارند. دولت همچنین قادر به شناسایی دلالان و کمیسیونر ها و یا صاحبان درآمد های بادآورده که مالیات پرداخت نمی کنند، نیست.
غلامرضا حیدری کردزنگنه: به دلیل آن که همه چیز ثبتی نیست و همچنین با پدیده ثبت دارایی افراد با نام اشخاص دیگر مواجه هستیم، اطلاع شفافی از مقدار دارایی افراد وجود ندارد.
میثم هاشم خانی: دولت بهتر است (فرم های خوداظهاری)را به گونه ای طراحی کند که از یک طرف گزینه های متنوعی پیش رو داشته باشد (مثلا انصراف هر «سرپرست خانوار» از یارانه نقدی کل اعضای خانوار، انصراف فرد/خانوار از دریافت نیمی از یارانه نقدی برای مدت یک سال یا...)، چگونه می توان قضاوت منصفانهای ارائه کرد که یک خانواده مستاجر تهرانی با درآمد ماهانه یک میلیون تومان که ۷۰۰ هزار تومان آن صرف پرداخت اجاره بها می شود شایستگی بیشتری برای دریافت یارانه دارد یا یک خانواده صاحب خانه مقیم روستا که درآمد ۹۰۰ هزار تومانی (۱۰ درصد کمتر از خانوار قبل) دارد؟
مهرداد سپه وند: به جای خوداظهاری، دولت خود با تکیه بر اطلاعات ناقص فهرستی از افرادی که با معیار یا معیارهای خاصی شناسایی شده اند را بر گزیند. این معیار باید برای خانوارها کاملا قابل درک باشد. مثالی در این مورد، شناسایی بر مبنای کد پستی و جغرافیای سکونت است. دولت با آگاهی و اذعان به عدم قطعیت این معیار، خود معیار دومی را برای غربال دقیق تر معرفی می کند؛ مثلا سقف مشخصی برای متراژ واحد مسکونی نسبت به بعد خانوار یا ترکیبی از معیار ها.
محمدحسین شریف زادگان: این تنها ایران نیست که با کمبود بانک اطلاعاتی جامع مواجه است، در اغلب کشورهای جهان مسئله شناسایی افراد کم درآمد و آسیب پذیر وجود دارد. در ایتالیا یک موسسه دولتی مسئول انجام این مهم است. راه حل، استفاده از سامانه هدف گیری یا Targeting System است.
علی قنبری: خوداظهاری هم می تواند کمک کند، اما کار دقیقی نیست، زیرا به طور طبیعی امکان دارد افراد درآمد واقعی خود را اعلام نکنند، چون در سرشماری ها نیز به طور معمول نمی توان آمار دقیقی از درآمد افراد به دست آورد، بنابراین بهترین راه احصای اقشار نیازمند این است که از طریق نهادهای حمایتی، افرادی که نیازمند هستند، شناسایی شوند .
داوود سوری: تقاضا می کنم دولت به طور واضح بگوید مقصود از درآمد چیست؟ چند مثال می زنم:دو سرپرست خانوار را در نظر بگیرید که دستمزد و عایدی مشابه دارند؛ اما سرپرست اول، چهار نفر را تحت تکفل خود دارد و سرپرست دوم، تنها متکفل سه نفر است. آیا این دو خانوار از نظر درآمد یکسان هستند؟ آیا ملاک تنها درآمد سرپرست خانوار است یا درآمد به ازای هر عضو خانواده؟دو سرپرست خانوار را در نظر بگیرید که دستمزد و عایدی یکسانی دارند؛ اما همسر سرپرست اول نیز صاحب کار و درآمد است در صورتی که همسر سرپرست دوم تنها به امور خانه می پردازد.
آیا منظور از درآمد تنها درآمد سرپرست خانوار است یا درآمد کل اعضای خانوار؟ دو سرپرست خانوار را در نظر بگیرید که از درآمد و عایدی یکسانی بهره می برند؛ اما سرپرست اول مالک محل سکونت خود است و سرپرست دوم در ملکی استیجاری زندگی می کند. آیا درآمد این دو خانوار یکسان است؟ آیا نباید ارزش اجاری محل سکونت خانوار اول به درآمد او اضافه شود؟ دو سرپرست خانوار را در نظر بگیرید که هر دو مستاجر هستند و درآمدهای یکسانی نیز دارند؛ اما خانوار اول در ملکی با «رهن کامل» زندگی می کند و خانوار دوم در ملکی استیجاری.
آیا درآمد این دو خانوار یکسان است؟ آیا نباید ارزش اجاری محل سکونت خانوار اول به درآمد او اضافه شود؟ می دانیم که در مشاغل غیرمزد و حقوق بگیر عایدی فرد از تفاضل فروش کالا یا خدمات و هزینه های انجام شده به دست می آید. حال دو کشاورز را در نظر بگیرید که در یک سال فروش یکسانی داشته اند؛ اما کشاورز اول اقدام به خرید یک تراکتور کرده است، به طوری که عایدی او بسیار کمتر از کشاورز دوم شده است. آیا او مستحق دریافت یارانه است و کشاورز دوم نه؟
سید عبدالکریم هاشمی: ممکن است کسی با درآمد اندک باشد، اما با امکاناتی که در اختیار دارد توانایی تامین زندگی خود را داشته باشد و نیازی به دریافت یارانه نداشته باشد اما کسی با سطح درآمدی بالاتر هزینه ها و مشکلاتی داشته باشد که نیازمند دریافت یارانه باشد. ما باید درآمدها و هزینه های خانوار را توامان در نظر بگیریم. ممکن است خانواده ای بیمار صعب العلاج داشته باشد یا از نظر تعداد عائله شرایط خاصی داشته باشد و یا در محیطی زندگی کند که هزینه هایش بالاتر است. مثلا تعداد زیاد فرزندان تحت تکفل می تواند هزینه های یک خانواده را افزایش دهد.
جمشید پژویان: این که هر خانوار در چه استان یا چه شهری و یا حتی در چه محله ای زندگی می کند بر روی هزینه ها تاثیر گذار است. کسی که در تهران در منطقه ای مثل نیاوران یا در منطقه ای در منتهی الیه شرق یا جنوب شرق تهران زندگی می کند هزینه های متفاوتی را متحمل می شود.
علی فرح بخش: مسئله دهک بندی به لحاظ اقتصادی مسئله ای پویا است نه ایستا؛ یعنی خانواری که بر مبنای این معیار در ماه فروردین در دهک سوم قرار گرفته، ممکن است در ماه اردیبهشت در دهک بالاتر یا پایین تری قرار بگیرد. بنابراین این طرح نیازمند یک سیستم جامع اطلاعات همزمان(online) است که هر ماهه بتواند اطلاعات تمام خانوارها را محاسبه کند.
علی میرزاخانی: واقعیت های آماری اقتصاد ایران نشان از آن دارد که وجود سه دهک ثروتمند متفاوت با هفت دهک دیگر در ایران توهمی بیش نیست. ویژگی هایی که برخی صاحب منصبان برای این سه دهک ثروتمند توهمی بیان می کنند، برای نیم دهک و با تسامح بسیار زیاد حداکثر برای یک دهک قابل انطباق است.
یوسفیان ملا: بدون تعارف بگویم که مردم به دولت اعتماد ندارند و به نظرم دولت با ارائه اظهار نامه برای شناسایی نیازمندان به جایی نمی رسد، الان اگر قرار باشد تعداد طیور خانوارها سرشماری شود هیچ خانواده ای تعداد مرغ و خروس هایش را درست اعلام نمی کند چه برسد به اینکه میزان درآمد و دارایی هایش را اعلام کند. بنابراین دولت از جمع آوری اطلاعات مالی مردم از طریق خود اظهاری به جایی نمی رسد و بهتر است برای پرداخت یارانه، اقشار مختلف و مشاغل را مدنظر قرار دهد.
محمدرضا فرهادی پور: ملاک پرداخت یارانه باید چه باشد؟ یک سقف درآمدی مشخص؟ سکونت در یک منطقه خاص؟ شهری یا روستایی بودن؟ مالک یا مستاجر بودن؟ چند اتاق داشتن؟ آب لوله کشی داشتن یا نداشتن؟ برق داشتن یا نداشتن؟ و غیره.
بدون مشخص کردن معیار پرداخت یارانه، دولت هیچ اقدام مثبتی در فاز هدفمندسازی یارانه ها از پیش نخواهد برد. شاید برخی از معیارهای فوق برای بعضی خوانندگان عجیب به نظر برسد: مثلا داشتن یا نداشتن توالت و آب لوله کشی و دسترسی به برق، داشتن یا نداشتن درمانگاه بهداشتی و مواردی از این دست، اما واقعیت این است که اینها مشکلاتی هستند که مردم در مناطق مختلف کشور با آنها دست به گریبانند. اگر معیار پرداخت یارانه تعداد اعضای خانواری باشد، باید یک شرط مهم در این زمینه وجود داشته باشد. مثلا وقتی خانواری برای دریافت یارانه ثبت نام می کند نباید بتواند تعداد اعضای خانوار را حداقل تا چند سال به روز کند! زیرا در این صورت خانوار انگیزه دارد مدام بر تعداد اعضای خانوار بیفزاید.
احمد توکلی: در فرم های خوداظهاری، وضعیت کمی و کیفی خانوارها دیده نشده است به عنوان نمونه یک خانواده دو نفره در شهر بجستان خراسان رضوی با یک میلیون تومان درآمد ماهانه می تواند زندگی معمولی در شهر خود داشته باشد ولی اگر فردی همان درآمد را در تهران داشته باشد دخل و خرجش با هم نمی خواند.
نظر کاربران
همه این مسائل صحیح اما راهکار چیست زیرا من خانواده ای رو دیدم که تحت پوشش کمیته امداد است و بیوه میباشد و دو دختر دانشجو دارد اما سبد کالا به او تعلق نگرفته با این وضع ... و دوما این همه تورم رو چکار میکنید گیرم یارانه نگرفتیم با تورم دنبال یارانه چه کنیم آنوقت معامله دوسر ضرر است بنا بر این هیچ کس از یارانه انصراف نمی دهد و تا پای خون از حق خود دفاع میکند اول تورم رو کاهش دهید و به سال 88 برسانید سپس حقوق رو به فوب خلیج فارس برسانید و خدمات دولتی و بیمه و درمان را کاهش دهید و سپس به فکر حذف یارانه باشید