واکنش یک روزنامه به جایزه شهاب: بدموقع بود
نشان «شوالیه» دولت فرانسه در مراسمی رسمی، پنجشنبه ۸ اسفند به شهاب حسینی بازیگر مطرح ایرانی اهدا شد. خبری مهم که در هیاهو و غوغای کرونا گم شد.
روزنامه ایران: نشان «شوالیه» دولت فرانسه در مراسمی رسمی، پنجشنبه ۸ اسفند به شهاب حسینی بازیگر مطرح ایرانی اهدا شد. خبری مهم که در هیاهو و غوغای کرونا گم شد؛ و شاید این خواست مخالفان - و نه منتقدان - شهاب حسینی بود که اهدای نشان عالی وزارت فرهنگ و هنر دولت فرانسه به این بازیگر مشهور ایرانی (نشانی که پیش از این به امثال کیارستمی، شجریان، شایگان، گلستان، ناظری و فرهادی اهدا شده بود) بازتاب آن چنانی در اخبار نداشته باشد.
فارغ از زمان نامناسب اهدای این نشان مهم در میانه انتشار اخبار ناخوشایند کرونا در سطح جامعه، این روزها عملاً شاهد سرریزشدن تقابلهای موجود بین «ما» و «آنها» از حوزه سیاست خارجی و اقتصاد به حوزههای دیگری همچون فرهنگ و سیاست هستیم؛ تقابلهایی که شاید بتوان آنها را از دستور کار دولت حول یک دال گفتمانی به نام «اعتدال» خارج کرد. این تقابلها را باید نشانههایی از گسیختگی در واقعیت موجود اجتماعی و برآورده نشدن انتظارها دانست؛ علامت هایی که فروریختن بدنه اجتماعی هنرمندان فقط یکی از نشانه های (سمپتومهای) آن است. این روزها در شرایطی نظاره گر تقابل گروههای مختلف با یکدیگر در عرصه فرهنگ هستیم که صفبندی گروههایی که هرکدام حقوق خود را مطالبه میکنند (و به تعبیری جایگزینی مخالفان با منتقدان) آسیبی جدی به پیکره فرهنگ و هنر در آینده وارد خواهد کرد.
آنچه در سالهای گذشته عملاً شاهد بودهایم، بیتوجهی به مطالبات به محاق رفته هنرمندان و اهل فرهنگی است که برای یک دهه، عملاً، جزو حذف شدگان بودند. شاید یادآوری آن بخش از تجربه مثبت عقبه اصلاحطلبی در دهه ۷۰ شمسی که اتفاقاً مربوط به فوران و گوناگونی و تضادهای مطالبات فرهنگی بود، به دولت مستقر، مفید باشد. دولت اصلاحات خوب میدانست که در قبال مطالبات گاه متضاد، باید موضعی شفاف اتخاذ کند و فرهنگ عرصهای نیست که بتوان در مورد آن مماشات و رضایت همه گروهها را جلب کند.
اما جدا از این خلق و خوی جنگ طلبانه، آشفتگی دیگری هم ما را تهدید میکند. اگر از منظر گفتمان بخواهیم موضوع را بررسی کنیم، میبینیم در قبال موضوعات و اتفاقات، برخوردی سینوسی میکنیم و انفعالی تصمیم میگیریم؛ درحالی که تصمیم گیریها در عرصه فرهنگ و هنر باید با درنظرگرفتن تمام جوانبِ امر صورت بگیرد و با منتقدان و خبرههای هنر ضمن اطلاع از این تصمیمها همفکری شود. ماجرای شهاب حسینی نمونه خوبی از این برخوردهای سینوسی و انفعالی است.
هنرمندی که با دریافت نخل طلای جشنواره کن برای بازی در فیلم «فروشنده»، به سمبل نسل پیشتاز هنرمندان جهانی ایران -«اَبربازیگری با چشمهای جادویی»- بدل شد؛ با یکی دو اظهارنظر علیه تحریم جشنواره فیلم فجر از سوی یکی از کارگردانان با سابقه، در لیست سیاه قرار گرفت و حتی عدهای «تاریخ مصرف» او را تمام شده دانستند! فارغ از این مجادلات و تقابلها، فراموش نکنیم که امروز در وضعیتی استثنایی به سر میبریم. شرایط کنونی بیش از هر چیز ضرورت ایجاد حرکت جمعی برای به دست گرفتن سرنوشت خود در سایر حوزهها را دوچندان میکند. اینکه چه کسی دروغ میگوید چه کسی راست، اهمیتی ندارد. به تعبیر اسپینوزا ملاک حقیقت، حقیقت است و ملاک دروغ نیز حقیقت است.
نظر کاربران
بدموقع نبودناحق بود
بدموقع نبودناحق بود
خیلی ناحق بود
پاسخ ها
شانسی بود
عجب تفسیر فلسفی!!!!!!