گفتگو با اشکان خطیبی به بهانه دو نمایشی که قرار است روی صحنه ببرد
مضحکه؛ دستمایهای برای نقد اجتماعی
«پزشک نازنین» و «چخوفخوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» دو نمایشی است که بناست با کارگردانی اشکان خطیبی از ۲۴ بهمن و فقط برای ۲ هفته و به ترتیب ساعت ۱۸: ۳۰ و ۲۰: ۳۰ در تماشاخانه سپند به روی صحنه برود.
روزنامه همدلی: «پزشک نازنین» و «چخوفخوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» دو نمایشی است که بناست با کارگردانی اشکان خطیبی از ۲۴ بهمن و فقط برای ۲ هفته و به ترتیب ساعت ۱۸: ۳۰ و ۲۰: ۳۰ در تماشاخانه سپند به روی صحنه برود. «پزشک نازنین» بر اساس نمایشنامه «نیل سایمون» با طراحی و کارگردانی اشکان خطیبی برای دومین بار است که از سوی او و هنرجویانش روی صحنه میرود. «چخوفخوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» هم بر اساس نمایشنامههایی از مایکل فرین، امید سهرابی و اشکان خطیبی با طراحی و کارگردانی خطیبی دومین نمایشی است که با هنرجویان او روی صحنه خواهد رفت.
بازیگران این ۲ اثر هنرجویان نوجوانی هستند که ۲ سال زیر نظر خطیبی در دوره آموزشی و تمرینی برای این اجرا آماده شدهاند. خطیبی که در طول سالهای گذشته زمان زیادی را صرف آموزش به هنرجویانش کرده، بهار و تابستان سال گذشته در ایرانشهر «نفرین قحطیزدگان» نوشته «ساموئل شپارد» را به روی صحنه برد و در آن نمایش هم یکی از نقشهای اصلی را به یکی از هنرجویانش در خانه بینالمللی بامداد سپرد.
با او به بهانه نمایش «پزشک نازنین» و «چخوفخوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» که بهزودی روی صحنه خواهد رفت، گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
درباره این دو اثر که یکی از آنها قبلاً روی صحنه رفته، واژه طنز و البته کمدی را بهکار بردهاند. از نگاه شما این دو اثر را باید در کدام ژانر تقسیمبندی کرد؟
هر دو نمایشی را که بناست به روی صحنه ببریم، میشود در زیرمجموعه ژانر «گروتستک» تقسیمبندی کرد. البته حال و هوای برشتی «چخوفخوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» بیشتر است و این حالت در نمایش «پزشک نازنین» کمتر است.
به ژانر گروتسک هم طنز سیاه میگویند و هم کمدی سیاه. با این توضیح این دو نمایش را با کدامیک از این دو اصطلاح میتوان همراه کرد؟
راستش من به گروتسک مضحکه میگویم. ما در این دو نمایش نقد اجتماعی را که البته تلخ هم هست، شاهد هستیم. مخاطب در این آثار به اتفاقاتی که روی صحنه میافتد، میخندد، اما حرفهایی که در این دو اثر زده میشود، حرفهای تلخی است. به همین دلیل ترجیح میدهم معادل فارسی مضحکه را برای گروتسک بهکار ببرم.
البته مایکل فرین که بخشی از نمایش «چخوفخوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» برداشتی از نمایشنامهای به قلم اوست، در لودهگری استاد است...
اتفاقاً باید این توضیح را مطرح کنم که وقتی کار را شروع کردم حتماً فرین مدنظرم بوده اما همه نمایشنامه را از نو نوشتم. برای نوشتن نمایشنامه «چخوفخوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» از دو نمایشنامه مایکل فرین وام گرفتم اما «بازرس کل» را کاملا از روی نوشته چخوف بازنویسی کردم. چهار، پنج صحنه هم در این نمایش وجود دارد که نوشته خود من است و یک صحنه را هم بر اساس نمایشنامه کوتاهی از والنتین نوشتم. آن بخشی را که بهعنوان جشن عروسی میشناسند، امید سهرابی از روی نمایشنامه اصلی چخوف برگردان کرده است.
بنابراین نمیشود این نمایش را بهطور کل برداشتی از اثری از مایکل فرین بهحساب آورد. همانطور که میدانید تعداد گروهی از هنرجویان من که بناست در این دو نمایش به روی صحنه بروند، زیاد است. در چنین شرایطی و البته با توجه به اینکه من در شیوه آموزشیام این نکته را مدنظر قرار میدهم، در نمایشهای اینچنین همه هنرجویان باید نقش داشته باشند. با این توضیح باید توجه کنیم که تعداد نمایشنامههایی که در آن بیستوپنج نقش به بالا وجود داشته باشد، خیلی کم است. بنابراین باید بگویم که من بر اساس توانایی گروهم و البته خواست آنها از نمایشنامهها و داستانهای کوتاه مختلف وام گرفتهام و نمایشنامههای تازهای را نوشتهام.
با توجه به اینکه در متن کوتاه منتشر شده درباره این دو اثر و زیر عنوان نمایش «چخوفخوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» نام مایکل فرین بهعنوان یکی از کسانی که از نمایشنامههایشان برداشتی اتفاق افتاده، آمده بود، میخواستم بدانم که این برداشت از «درام» فرین اتفاق افتاده یا از روی «عطسه» او؟
عطسه در نمایش «پزشک نازنین» اجرا میشود، بنابراین در «چخوفخوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» از آن برداشتی اتفاق نیفتاده است. در این نمایش درام بهعنوان اثری که از آن برداشت داشتهایم، حضور دارد و همانطور که گفتم «بازرس کل» را از روی نوشته چخوف خودم برگردان کردهام. «تخم اجنبی» هم یکی از نمایشنامههایی است که از آن برداشت کردهایم.
ظاهراً خانه بینالمللی بامداد تهیهکنندگی این دو نمایش را بر عهده دارد. تهیهکنندگی «نفرین قحطیزدگان» را هم این موسسه به عهده داشت؟
نه. تهیهکننده آن نمایش خودم بودم. خانه بینالمللی بامداد تهیهکننده اجرای قبلی پزشک نازنین را بر عهده داشت. خانه بینالمللی بامداد همیشه به حمایتی اینچنینی از هنرجویانش علاقهمند بوده و در این نمایش هم بهعنوان تهیهکننده حضور دارد.
چرا تصمیم گرفتید این دو نمایش را فقط برای دو هفته روی صحنه ببرید؟
این دو نمایش از یک سوی در ایام آخر سال قرار است روی صحنه برود و اغلب هنرجویان من، مشغول امتحانات پایان سال خودشان هستند. از سوی دیگر ایجاد هماهنگی بین بیش از ۵۰ نفر برای من کار سختی است. بههرحال این کار سختیهای زیادی دارد. در دفعه قبلی هم که پزشک نازنین را به روی صحنه بردیم، بنا بود فقط ۱۰روز اجرا داشته باشیم، اما استقبال تماشاگران باعث شد این نمایش حدود یک ماه روی صحنه برود. البته من امیدوارم همین تعداد اجرا کافی باشد، اما اگر مخاطبان استقبال زیادی از این دو کار داشته باشند، ممکن است تا یک هفته اجرای این دو اثر را تمدید کنیم.
با توجه به اینکه هر اتفاق و رویدادی در اوضاعواحوال امروز ایران تعبیرهای متفاوتی پیدا میکند، این دو اثر را تا چه حدی میشود متأثر از شرایط روز جامعه دانست؟
من ترجیح میدهم مخاطبان خودشان به دیدن این دو نمایش بیایند و برداشت خودشان را از تماشای این آثار داشته باشند، اما بههرحال طبیعی است که هر کاری امروز انجام میدهیم تحت تأثیر شرایطی است که در آن زندگی میکنیم. این نکته را هم باید بگویم که من بههیچعنوان به دنبال سنجاق کردن حدود ۵۰ نفر هنرجوی نوجوان به سختیهای امروز جامعه ایران نیستم.
همه آینده و شوقوذوق این بچهها به این دو نمایش گره خورده است. از طرف دیگر آنها سن و سالی ندارند که من بخواهم تلخیهای روزگار را بهکارشان سنجاق کنم. این نکته را هم باید بگویم که همه مردم ایران امروز ناراحتاند، بچههای گروه هم ناراحتاند، اما فکر میکنم تنها نقطه روشن در زندگی آنها همین دو اجراست. فکر میکنم این بچهها نباید در بازیهای سیاسی امروز و اتفاقات ناگوار اکنون جامعه ایران قاطی شوند.
بعد از روی صحنه رفتن «نفرین قحطیزدگان» که اولین اثر روی صحنه رفته در ایران نوشته «ساموئل شپارد» بود، از علاقهمندی برای کارگردانی اثر دیگری از او هم سخن گفتید. آیا در روزها و ماههای آینده برنامهای برای اجرای اثر دیگری از سم شپارد ندارید؟
آن زمان که با هم گفتوگو کردیم فکر میکردم مجوز انتشار «دل کنده» از شپارد را که خودم ترجمهاش کرده بودم، خیلی زودتر از اینها صادر کنند، اما این اتفاق نیفتاد. اگر این اثر روانه بازار کتاب شود که آن را روی صحنه خواهیم برد، اما اگر این اتفاق نیفتاد با امید سهرابی روی نمایشنامه «غرب حقیقی» که قبلاً ترجمه شده کار خواهیم کرد تا بتوانیم آن را روی صحنه ببریم. البته امیدوارم فرصت و جانی باقی بماند برای انجام دادن این کار.
در آینده در زمینه تئاتر چه برنامهای دارید؟
من بیش از نیمی از سال را درگیر کار کردن با هنرجویانم هستم و باید نمایشنامههایی را کار کنم که آنها بتوانند با آن روی صحنه بیایند. اگر در این میانه فرصتی پیدا شود برای خودم کار خواهم کرد، اگر نه که هیچ. بهتازگی درگیر هنرجویان بزرگسال هم شدهام و درگیریام در مقایسه با قبل بیشتر هم شده است. این نکته را هم در پایان این گفتوگو باید اشاره کنم که منتظر حضور شما و بقیه اهالی مطبوعات برای تماشای این دو نمایش هستم.
ارسال نظر