شمارش معکوس برای حکم قصاص آرمان
تنها چند روز به پایان مهلت یک ماه آرمان باقی مانده و غریبه و آشنا برای نجات پسر اعدامی با در دست داشتن گلهای سفید جلوی خانه پدر و مادر غزاله جمع شدند تا شاید بتوانند از آن رضایت بگیرند
شهروند: چند روز به پایان مهلت یک ماههای که از سوی پدر و مادر غزاله داده شده، باقی نمانده و این پرونده جنایی هر روز به نقطه پایانش نزدیک و نزدیکتر میشود، خانواده آرمان به هر نحوی سعی دارند، رضایت اولیای دم را جلب کنند.
آنها روز پنجشنبه همراه عدهای از اقوام، آشنایان و دوستان آرمان به محل زندگی پدر و مادر غزاله رفتند تا شاید بتوانند، آنها را از تصمیمشان منصرف کنند. اما خانم شکوهی مادر غزاله و آقای شکور پدر غزاله از رودررو شدن با آنها خودداری کردند تا حضور چند ساعته حدود ٤٠ نفراز کسانی که خواهان گذشت این خانواده بودند، بینتیجه به پایان برسد.
خانواده مقتول قصاص میخواهند، این را مادر غزاله به «شهروند» میگوید. در مقابل، اما پدر و مادر آرمان هنوز امیدوارند که این پرونده به نحو دیگری مختومه شود. براساس آنچه پیش از این اعلام شده، مهلت قانونی آرمان یازدهم بهمن ماه به پایان میرسد. اما هنوز هیچ چیز بهطور قطعی معلوم نیست.
پدر آرمان وسط کوچه ایستاده بود تا مردم راه را گم نکنند. عدهای هم در قسمت جنوبی ساختمان بودند تا آنهایی را که از خیابان ظفر میآمدند، راهنمایی کنند. با اینکه سوز سردی میوزید، اما خیلیها خودشان را به آنجا رسانده بودند. قرار ساعت ٣بعدازظهر بود.
پدر آرمان تلفنش مدام زنگ میخورد، معلوم بود از پشت خط آدرس میخواهند، آدرس محل سکونت پدر و مادر غزاله را، همانهایی که حدود یک ماه پیش در حیاط زندان رجایی شهر درحالیکه آرمان فقط چند قدم با طناب دار فاصله داشت؛ به او مهلت دادند. همین مهلت هم امیدی شد برای نجات این جوان بیستوچهار ساله. امیدواری برای جلب رضایت هم باعث شد تا در یکی از سردترین روزهای زمستانی عدهای به خیابان ظفر بیایند.
چند پله سنگی طوسی رنگ که فرش قرمز باریکی تا نزدیکی در اصلی پهن شده بود و زن جوانی که دو دسته گل سفید داشت، به هر تازه واردی یک شاخه گل سفید میداد و او را به طرف در ورودی اصلی ساختمان راهنمایی میکرد. عقربههای ساعت ۴بعدازظهر را نشان میداد، تقریبا ۴٠ نفری آمده بودند. درواقع امید به نجات آرمان آنها را به آنجا کشانده بود.
نگهبان برجی که خانه پدر و مادر غزاله در آن است، به همه اعلام کرد که آنها خانه نیستند. کسی این حرف را باور نداشت. زن جوانی که خودش را یکی از اقوام آرمان معرفی میکرد، میگفت معلوم است که پدر و مادر غزاله نمیخواهند با ما رودررو شوند. باد سردی که در دالان باریک ورودی برج میپیچید، ایستادن را برای خیلیها غیرممکن کرده بود. پدربزرگ و مادر بزرگ آرمان که از همه مسنتر بودند داخل لابی برج رفتند؛ اما بقیه با شاخههای گل در دست مقابل ساختمان ایستادند.
معلم ابتدایی آرمان هم برای رضایت آمده بود
معلم کلاس دوم دبستان آرمان هم آمده بود، زنی حدود شصت ساله که خودش میگفت: تازه دوهفته است از ماجرای آرمان و غزاله باخبر شده: «من از طریق رسانهها خبر این حادثه را شنیدم. اما باورم نمیشد که آرمان همان شاگرد من است. وقتی با مطب خانم دکتر تماس گرفتم، تلفنی ماجرا را به من گفت. هنوز هم باورم نمیشود.»
او درباره علت حضورش در این جمع گفت: «من تازه چشمم را عمل کردهام، باد سرد برای چشمانم ضرر دارد، با وجوداین، وقتی فهمیدم که قرار است اینجا جمع شوند، خودم آمدم. حاضرم روی دست و پای این خانواده بیفتم و التماس کنم. میدانم آنها خیلی عذاب کشیدهاند، همه زندگیشان را از دست دادهاند، اما حرف من این است که با مرگ آرمان فقط یک خانواده دیگر عزادار میشود.»
با اینکه بیش از یک ساعت از شروع تجمع گذشته بود، اما تلفن پدر آرمان هنوز هم زنگ میخورد و او برای راهنمایی آنهایی که تازه به آنجا میرسیدند، فاصله ورودی برج تا خیابان اصلی را به سرعت طی میکرد و بعد از دقایقی همراه چند نفری که گلهای سفیدی در دست داشتند، به طرف در ورودی بازمیگشت.
او با اینکه تمایل زیادی برای صحبت کردن نداشت، اما در چند جمله کوتاه به «شهروند» گفت: «آرمان اصلا حال خوبی ندارد، انگار ١۵ سال پیر شده، بعد از آن روزی که تا پای چوبه دار و رفت و برگشت، دیگر آن آرمان سابق نیست. بعد آن اتفاق وقتی او را دیدم چند ثانیه طول کشید تا مرا شناخت. با این همه، اما امیدواریم که که خانواده شکور به جوانی آرمان رحم کنند و او را ببخشند.»
در همه این مدت مادر آرمان گوشهای ایستاده بود. او با چشمانی سرخ و نگران، به آنهایی که آمده بودند، خوشآمد میگفت و از حضورشان تشکر میکرد. او با چشمانی گریان و در حالی که تاب ایستادن نداشت چند کلامی هم به «شهروند» گفت: «ما چندسال است که زندگیمان زیرورو شده، نمیدانم آخر این همه سیاهی چه میشود.
فقط به خدا امید دارم تا دل این خانواده را نرم کند و از قصاص پسر من گذشت کنند.» کمی دورتر از جمع طرف درِ جنوبی برج چند جوان گل به دست ایستاده بودند. آنها دوستان دبیرستان آرمان بودند. یکی از آنها که نامش محمد است میگوید: «من و آرمان سهسال دبیرستان را باهم بودیم. از همه چیز او خبر داشتم، حتی ماجرای آشناییاش با غزاله را هم برای ما گفته بود، میدانم او را خیلی دوست داشت. وقتی شنیدم که بازداشتش کردند، شوکه شدم. هنوزهم باورم نمیشود که چنین کاری کرده باشد.»
احمدرضا هم با گفتن این جمله که آرمان پسر خیلی آرامی بود به «شهروند» گفت: «آرمان بسکتبالیست خوبی بود. در مدرسه همیشه اول میشد، اما همان موقع هم خیلی خوب بلد بود خشمش را کنترل کند. بیشتر آنهایی که بسکتبال بازی میکنند، با هم درگیر میشوند، زمین خوردن و دفاع کردن، تنه به تنه شدن، هرکدام از اینها برای شروع یک درگیری کافی است، اما آرمان هیچ وقت به علت بازی با هیچکس دعوا نکرد.
تازه اگر هم دعوایی میشد او سعی میکرد آن را تمام کند و بین بچهها را آشتی دهد.» بابک همکلاسی دیگر آرمان هم در تأیید صحبتهای دوستانش گفت: «با اینکه چند سالی است خبرهای آرمان را از روزنامهها و شبکههای اجتماعی دنبال میکنم، اما هنوز هم باورم نمیشود که او تا چند روز دیگر باید اعدام شود.
خورشید بیرمق پنجشنبه سوم بهمن داشت غروب میکرد و سوز سرما بیرحمتر از قبل میوزید. آنها که به امید گذشت و بخشش پدر و مادر غزاله مقابل خانه آنها تجمع کرده بودند، یکی پس از دیگری آنجا را ترک کردند. ظاهرا این تجمع هم نتوانست رضایت اولیای دم را جلب کند.
مادر غزاله: ما قصدی برای بخشش نداریم
مادر غزاله یک روز پس از این تجمع در گفتوگوی تلفنی به «شهروند» میگوید ما قصد مواجه شدن با هیچکس را نداریم: «میدانستیم که جلوی درخانه تجمع کرده بودند، قبل از این هم چندبار مراجعه کرده بودند، اما ما قصدی برای بخشش نداریم. ما فقط قصاص میخواهیم. ما این فرصت را به او دادیم تا حقیقت ماجرا را بگوید و ما را از بلاتکلیفی خارج کند و جای جسد دخترم را نشان بدهد، اما او هیچکدام از این کارها را نکرد.»
نظر کاربران
حق با مادر غزاله است
پاسخ ها
لذتی که در بخشش است در انتقام نیست .
انتقام شاید یه لحظه التیام بخش باشه ولی بخشش یه عمر آرامش بخش است .
چه مملکت مرد پرست و مرد دوستی داریم متاسفانه
عزیزانی که با گل دم در خونه مادر طفلک غزاله جمع می شید و می خواید از رو ببریدش حواستون باشه که دارید از یک قاتل حمایت می کنید. ایشالله که این قاتل آزاد شد اول دخل بچه های خودتونو بیاره. آمممین
من اگه جای مادر غزاله بودم از خانواده قاتل که آدرس من رو تو شهر پخش کردن شکایت می کردم که اینم بیاد رو پروندش
حق با مادر غزاله هست ولی بخششش هم خیلی خوبه ولی باید زمان ببره تا دل طرف سرد بشه
درسته کاملا حق با خانواده غزاله است
باید آرمان جای جسد را میگفت این یک ماه
فرصت برای آرمان وقت طلایی بود که جای جسد را بگه تا شاید خانواده غزاله رضایت میدادن .اما برا هیچکس روشن نیست که آرمان بخاطر چی وچه کسانی هیچ حرفی از جسد غزاله نمیگه تا شاید خودش نجات پیدا کنه .این پرونده پراز ابهام است .واقعا اگه آرمان غزاله را کشته وجسدش را نابود کرده چرا هیچ حرفی نمیزنه ؟؟؟بازم بجز خدا وآرمان از اصل ماجرا خبر نداره .
خدا به راه راست هدایتمون کنه الهی آمین
بچاپپپپپپپ برترینها ممنونم
کاملا درسته من اگر بودم هرگز رضایت نمیدادم جنایتکار باید قصاص شود؛
لعنت بهشون مزاحمت شما واسه این خانواده خجالت آوره بمیرید لطفا
لعنت بهشون مزاحمت شما واسه این خانواده خجالت آوره بمیرید لطفا
پاسخ ها
برای این ایجاد مزاحمت باید پرونده قضایی تشکیل شود
کاملا موافقم,این که نمیشه یه عده بیان جونه دوس دخترشونو بگیرن بعدش یه عده بیان واسه رضایت ادایه تنگارو در بیارن.والا آقا قتل کردی جزاشم بکش.اون دختر بدبخت حق زندگی داشت,اصلا اگه اعدام نشه چجوری دیگه میخواد با عذاب وجدان زندگی کنه.یه خانواده رو بدبخت کرد,میره سراغ یکی دیگه
تو دنیای ما تو کشورای مختلف اگه کسی آدمیو بکشه و بعد تکه تکه کنه اعدام هم نکنن تا آخر عمر زندانی تیمارستان میشه تازه اگه خودش همکاری کنه و اعتراف! اینا دیگه از اروپا هم جلو زدن در روشن فکری اعدام حقشه کم روانی نداریم تو این مملکت
خدا روح غزال شاد کنه تو هم سعی کن دل این خانواده را شاد کن ای جوان گناه داره درست دختر تو هم رحمت خدارفت ولی اون اتفاقی بود حالا تو رحم داشته باش فردا اگه این کار کردی عذاب وجدان میگیری تا اخر عمرت همش ناراحتی
پاسخ ها
دختر جوان شان را با بی رحمی تمام از دست داده اند . حداقل اش قصاص است
فقط یه دقیقه خودتون جای مادر و پدر غزاله بزارید...تنها فررندشون با بیرحمی کشته شده و حالا حتی یه قبر ندارن که بالاسرش ناله کنن...پدر و مادر ارمان پولدار هستن و تو این ۶ سال از سر غرور یه بار نیومدن...چی شده حالا اومدن
اینهمه افراد قتل میکنند و قصاص میشوند اما چنین قر و قمبیلی براشون راه نمیفته
شک نکنید که ننه و بابای این پسره قاتل به بالاها وصلند که چنین نمایشی به راه انداخته اند
پاسخ ها
دقیقا
فقط یه سوال.معلمی که ۱۵سال پیش آرمان دانش آموزش بود چطوری ارمانو بخاطر داشت. الان استاد دانشگاهمون ترم که تموم میشه موقع جلسه امتحان میان بالا سرمون میگن تو با من درس داشتی؟؟تو کلاساتو اومدی؟؟کجا می نشستی من یادم نمیادت
پاسخ ها
اول همان معلم را دستگیر کنید که چنین دانش آموزی را تربیت کرد:
واقعا چگونه باید کمک کرد ازطرفی خانواده غزاله خانم در بسیاری زیادی را تحمل کردند که خیلی طاقت فرسا وازار دهنده هست از طرفی اعدام آرمان مشکلی را حل نخواهد کرد اصلا مقصر اینگونه حوادث چه کسانی هستند جامعه خانواده ؟واقعا راه پیشگیریی از تکرار این فاجعه های دردناک را چطور باید اعمال کرد واقعا قضاوت کردند در این گونه مواقع بسیار سخت میباشد خدواند خودت یاری کن که شاهد اینگونه اتفاقات نباشیم
پاسخ ها
یکی از راه های پیشگیری همینه که شاخه گل به دست نریم در خونه ی مقتول برای اینکه به قاتل رحم کنن و بقیه هم به امید رحم و شفقت مردم دست به جنایتای مشابه بزنن و با خودشون بگن لابد ما هم بخشیده میشیم
چی چی اعدام این پسر جوان که مثل برادر فولادزره دیو است، باید اعدام بشه یا حبس ابد که عدالت برقرار شده باشه، او را بکشید یا یک سی سال زندان به او بدهید و کمتر خانواده دختر را آزار دهید،
اعدام فقط اجرای عدالت است
ارمان چرا طناب دار رو دیده حاضر نیست جای جسد رو بگه یا واقعا یه جانی خطرناکه،یااینکه طناب دار اونو از حالت طبیعی خارج کرده،ب قول پدرش ارمان منو نشناخت،
چرا واقعیت و جای جسد روو نمیگه آرمان ملت رو مچل خودش کرده زودتر اعدامش کنند کثافت بیشعورو
پدر و مادرش هم خودشون رو بزارن جای پدر مادر غزاله
درد والدین غزاله هزار بار سنگینتر از درد این هاست چون حتی خبر از جنازه بچه شون هم ندارن
پاسخ ها
گفتن حقیقت اصل کار ووجدان است شاید جای دفنش مرحمی بردل خونینشان باشد
آرمان باید همدستانش را معرفی کند .
او با این کارا میخواهد ، هم خودش وهم همدستانش را نجات بدهد .
پاسخ ها
فک کنم پدر و مادر ارپان تو قایم کردن جای جسد با ارمان همکاری کردن چون اگه جسدی وجود داشت پزشک قانونی فرق ضربه وارد کردن و از پله افتادن راحت میفهمیدن
خودشونو بذارن جای پدر مادر غزاله. ..
تک فرزندشون حتما قبر هم نداره....
خواهشا یکم درکشون کنین
چه جالب زده کشته میگن ببخش
اگر ماجرا برعکس بود چی
چرا کسی خودش جای خانواده مقتول نمیذاره
فقط اعدام
این همه خانواده مقتول را تحت فشار نگذارید..فقط اعدام
یعنی چی ؟؟ کجای کار رنگ بخشش داره که تجمع کردین و بخشش میخواهید اول اعتراف از ارمان بگیرید که چه بلایی سر دخترمظلوم اورده ومادرش را ازبلاتکلیفی نجات بدین بعد تقاضای بخشش کنید
خدایا هیچ پدر و مادری به این روز نیفتن . هر چهار پدر و مادر روزهای سختی دارن .
خدایا ما رو با فرزندان مون آزمایش نکن .
پاسخ ها
امین یارب العالمین
سلام ودرود برهموطنم خانواده غزاله خدابيامرزه دخترم غزاله
پدرومادر غزاله عزيز با رفتن آرمان نوجوان که اشتباهي کرده ميدونيم ،،، آرامش نيست !!!!! ببخش به خداي غزاله بسپار من مادرم درکت ميکنم ولي دربخشش آرامشيست که درانتقام نيست خواهشا گذشت کنيد عزيزان من
پاسخ ها
.
دختری در اوایل جوانی آنهم با این بی رحمی سلاخی شده است. فقط اعدام می تواند کمی عدالت را برقرار کند
نمیدونم چی بگم از یه طرف مادر غزاله حق داره از یه طرف جوونی آرمان اگه حقیقتی پنهان مونده بهتره بگه شاید گذشت کردن
پاسخ ها
وقتی نمیدونی چی بگین چرا کامنت میزاری
اقا دخترمردم کشته،حتی نمیگه که با جنازه اش چکار کرده ،کجابرده،کجاانداخته ،چگونه نابودش کرده اسیدریخته،اتش زده،معلوم نیست ،انوقت یک مشت ادم رفتن درخونه انها می خواهندرضایت بگیرندبچه خودشان بود رضایت میدادند.
خودمون رو بزاریم جای پدر پمادر غزاله بعد دهنمون رو باز کنیم
جمع کنید این مسخره بازیارو
هرگز نباید ببخشید من نمیفهمم چرا جای قاتل و مقتول عوض میشه؟چرا قاتل مظلوم جلوه داده میشه و مقتول کاملا به دست فراموشی سپرده میشه؟همه بازیگران میشن کاسه ی داغ تر از آش. مثل لاله سحرخیزان زن بیگناهی که به هیچ جرمی بدست زن هرزه ی کثیفی مثل شهلا جاهد کشته شد بعد همه راه افتادن دنبال رضایت گرفتن از خانواده ی سحرخیزان. مادر غزاله لطفا رضایت نده. بزار به درک واصل بشه آرمان
خدایا خودت داوری کن که هردوخانواده راضی باشن
خداشاهدهبایدقصاصبشه
'''''' آیا با قصاص 'آرمان '' غزاله '' زنده خواهد شد? آیا نمی دانید'لذتی که در بخشش است''در انتقام نیست'''
پاسخ ها
اگر خانواده غزاله لذت نخواهند باید کی را ببینند
در این پرونده جایی برای بخشش وجود نداره.آرمان باید به دار آویخته بشه تا جنایت های دیگری به وقوع نپیونده.
چرا باید رضایت بدن یه هیولا بیاد بیرون یه دسته گل دیگه رو پرپر کنه ..
جالبه که این قاتل هنوز حتی محل جسد رو هم اعلام نکرده. بعد تقاضا داره به خاطر آدمکشی مجازات نشه
چراخانواده آرمان برای شما افرارکه تقریبا۴۰نفرفعلاباگل آمده ای مهم است ولی غزاله دختربیگناه که حتی جسدش معلوم نیست کجاست وپدرومادربیچاره عزادارخودتان راجای خانواده غزاله قراردهید
رها کن تا رها شی
پاسخ ها
لااقل جای جسد دخترش رو بگه...خیلی نامرده....
چرا پسره جای جسد دختره رو نشون نمیده.
نباید همین یکماه رو هم فرصت میدادن
فرصت دادن که جای جسد رو بگه..بازم نگفت...حقشه قصاص شه
عکس خانم معلم پیر!!!!!!!کاشکی منم شاگردش بودم
پاسخ ها
نمکیه
فقط اعدام. قصاص
رها بوده که زده همه رو کشته
پاسخ ها
محمد جان نگو
چرا جای جسد نمیگه
وااای از این مردم احساساتی و جـوگیـر ما،..... اگر زده بود بچه ی تورو کشتـه بود و حتی حاضر نبود جای جسـد رو بگه، آیا رضایت میدادید؟؟
باید اعدام بشه تا عبرتی باشه برا بقیه
خوب چرا جای جسدو نمیگه
معلوم نیس چه بلایی سر جسد اورده که اعدام براش اسونتره.خدا لعنتش کنه سگ صفتو
دهنتو وا کن یک کلمه بگو غزاله یا جسدش کجاس
اونوقت ریسه کشی کن فک و فامیل ببر تجمع دم خونش
اعدام کمترین مجازاتش هست
کسی که دخترمردم راکشته جسدش معدوم کرده بایداول جای جسدنشون خانواده اش بده بعدا بره برا رضایت
هرچی خدا بخواهد وهرچی که خدا میدونه
سخنی با مادر آرمان خانم دکتر لطف کن برو ملاقات پسرت بگو واقعیت ماجرا را بگه ....که دختر مردم را سلاخی کرده جسد را چه کرده؟ چه بسا بصورت هولناکی ......ازبین برده باشه ! روشن شدن تکلیف جسد خواست قاونی وشرعی مادر غزاله هست ؟ بعدش دعا کنید خدا دل این مادر را نرم کند نباید میرفتید درب منزل از طریق روزنامه حرف میزدید بهتر نبود؟
بخدا کافر اگر بود به رحم امده بود
زین همه ناله که من پیش تو کافر کردم
میگن
احساس سوختن به تماشا نمیشود اتش بگیر تا بدانی چه میکشم
داغ فرزند خیلی سخته حق با مادر غزاله عزیز میباشد
ولی گذشت و مردانگی را باید از درخت اموز
که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمیداره
اگر جای دفن غزاله عزیز را گفت مادر مهربان
غزاله در خویش نظر کن
التماس دعا
لعنت بو اون کسایی که بادسته گل دنبال رضایتن.وقتی او جانی حتی حاضر نیست جای جنازه رو لو بده بخشش چه معنی داره.
حق با مادر غزاله ست . باید اول اعدامش کرد بعد جسدش را بسوزانند.
این آدم جانی غزاله را کشته بعدش جنازه شو آتش زده چیزی برای گفتن نداره اول اعدام .بعد جنازه شو بسوزانید
چرا جای جسد رو نمیگە پس اعدامش کنن لااقل جای جسد رو بگو کە کمی دلشان ارام بگیرە اگر هم اتش زدی ببرشان کە معلوم بشە
من موافق بخشش و مخالف قصاص هستم اما وقتی خودمو جای پدر مرحومه میزارم بخشش برام سختتر از قصاصه .
حداقل باید صادقانه توضیح بده و ابهامات رو برای خانواده غزاله روشن کنه
خب مادر غزاله هم حق داره،ارمان چرا نمیگه جسد غزاله روچکارکرده
اعدام حقشه
چند سال گذشته ولی هنوز جنازه پیدا نشده
مادرش گفت اگه واقعیت بگه و بگه جنازه دخترم کجاست میگذرم ولی حاضر نیست بگه
اگر بدونید چقدر حال میده قاتل بچه ات رواعدام کنید مادر غزاله رحم نکن. لحظه شماری میکنم. اعدام قاتل پسرم رو ببینم
خانواده غزاله فقط در قبال بچه خودشون مسئول نیستن با رضایت دادن این جرئت رو میدن که هرکی هرکاری دلش خواست بکنه بعد با مظلوم نمایی و گریه و زاری رضایت بگیره
آهای روشنفکرای بی درد که اونجا متمرکز شدید! آیا یه مادر حق نداره بفهمه جسد بچش چی شده که نیست!
گل گرفتید واونجا تظاهرات کردید بخوره تو سرتون اون گلها
حق بامادرغزاله هست ولی آیا غزاله بااعدام آرمان برمیگرده حداقل شمابخشنده باش مادر غزاله درد دخترش حس میکنه میدونه چقدر داغ سخته بخدا لذتی که توبخشش هست توتقاص نیست کاش میبخشید به فاطمه زهرا
با سلام . خیلی جالبه ، فرزند خانواده ای را از بین برده و تا ابد آنها را داغدار نموده ، جناب قاتل اینقدر مغروه حاضر نیست که بگه چه بر سر جسد فرزند مردم آورده و تقاظای بخشش هم دارند //
با سلام . خیلی جالبه ، فرزند خانواده ای را از بین برده و تا ابد آنها را داغدار نموده ، جناب قاتل اینقدر مغروه حاضر نیست که بگه چه بر سر جسد فرزند مردم آورده و تقاظای بخشش هم دارند //
داستان چیه ؟؟؟
از پدر و مادر غزاله خواهشمندم ک آرمان ببخشن. روح غزاله هم شاد باشه
دختر مردمو کشته بعدش تکه تکه کرده,رضایتم میخواد این روانی؟؟؟این باید آرزو کنه زودتر اعدام بشه وگر نه چجوری یک عمر با عذاب وجدان میخواد زندگی کنه,البته اگه وجدان داشت که اینکارو نمیکرد
خدا لعنت کنه پسره را اون انسان نبود حقش اعدام
دوستان اگر کسی جواب این ابهام رو میدونه بگه.چرا از طریق همون دوربین چک نمیشه ببینید جسد همونجا مونده و باماشین زباله رفته یا دوباره اومدن ساک رو برون
چرا از دوربین باز چک نمیشه ببینن کسی جسد رو بردلشته یا نه
به نظرم باید قصاص بشه این دختره را کشته هیچ چنان دشمنی داشته که جسدشو هم تحویل خونوادش نداده کافر هم اینجوری نمیکنه. بیشرف