مادرزن پایِ چوبه دار، دامادش را بخشید
زنی که خواهان قصاص دامادش بهخاطر قتل پسرش بود، در آخرین لحظات بدون هیچ چشمداشتی داماد خود را بخشید و به او زندگی دوباره داد.
شرق: زنی که خواهان قصاص دامادش بهخاطر قتل پسرش بود، در آخرین لحظات بدون هیچ چشمداشتی داماد خود را بخشید و به او زندگی دوباره داد.
این بخشش در آخرین روزهای آذرماه در محوطه زندان اتفاق افتاد و مادرزن این مرد میانسال وقتی التماسهای دامادش را دید، بهخاطر دختر و نوهاش از خون فرزند خود گذشت کرد و اجازه داد قاتل پسرش بدون پرداخت پول بهعنوان دیه به زندگی بازگردد.
متهم که حسن نام دارد، در زمان قتل ۴۵ ساله بود. او در دادگاه ارتکاب قتل را انکار کرد و درباره حادثه گفت: من پس از تولد فرزندم به همراه همسرم راهی خانه خودمان شدم. برادر همسرم هم به خانه ما آمد. همسرم به دلیل دردی که داشت، بیتابی میکرد و من از او خواستم که تا بهبودی کاملش این شرایط دشوار را تحمل کند.
من درخواست خودم را با صدای بلند به او گفتم و نگران از مشکل همسرم روی زمین نشسته بودم که صالح شروع به فحاشی به من کرد و گفت: چرا با خواهرش بلند حرف زدهام. بعد هم او که هیکل تنومندی داشت، ناگهان از پشتسر به من حمله و مرا با مشت و لگد مضروب کرد. من بهشدت غافلگیر شده بودم و قدرت واکنش نداشتم.
لحظهای مرگ را جلوی چشمانم دیدم و با خودم خداحافظی کردم. برادرزنم به این کتککاری بسنده نکرد و لحظاتی بعد مرا به آشپزخانه کشاند و درحالیکه روی سینهام نشسته بود، مرا با مشت بهشدت مضروب کرد.
من دیگر توان تحمل نداشتم و قدرت واکنش هم از من سلب شده بود که ناگهان او با یک کارد سرش را شکافت، بهطوریکه خون همه صورتش را پوشاند. او سپس با چاقو به سراغ من آمد و من که در معرض کشتهشدن قرار داشتم، از روی زمین کارد آشپزخانه را برداشتم تا شاید او از من بترسد.
متهم در ادامه گفت: ما با هم گلاویز شدیم و من درحالیکه با دستهایم کمرش را گرفته بودم، نفهمیدم چطور چاقو به بدنش فرو رفت و نقش بر زمین شد. برادرزنم قصد کشتن مرا داشت، اما من قصد قتل نداشتم و او را نکشتهام.
هیئت قضات پس از آخرین دفاع متهم وارد جلسه شور شدند و در نهایت برای او به درخواست مادرزنش که، ولی دم محسوب میشد، حکم قصاص صادر کردند.
پس از آن در ادامه مراحل قانونی رسیدگی به پرونده، دیوانعالی کشور نیز رأی صادره را تأیید کرد و در نهایت پس از استیذان قرار بود این حکم در آخرین روزهای آذرماه در محوطه زندان به اجرا درآید.
روز اجرای حکم داماد که خود را در چندقدمی مرگ میدید، به مادرزنش التماس کرد و درحالیکه تنها چند قدم با مرگ فاصله داشت، مادرزن او که تنها اولیایدم بود، حاضر شد از خون فرزند خود بگذرد تا شاید دختر و نوهاش روزگار بهتری را در پیش داشته باشند. بهاینترتیب متهم به سلول خود بازگردانده شد.
نظر کاربران
'''''' لطفا '' بعضی '' افراد' مغرض'' با بخشش ' داماد 'از طرف مادر' زن ' از خطر '' اعدام' خرده '' نگیرند!
پاسخ ها
با اینکه من اگر کسی مرتکب قتلی بشه نظرم اینه که عواقب عمل خود را بپذیرد اما به این زن درود می فرستم که چنان عاطفه را زیر پا گذاشته تقریباً و عقل و خرد را جایگزین آن نموده، صدها و هزارها درود بر این زن فرهیخته،
الحق مشخصه پسره مشکلی نداشته.برادر زنش اهل قمه کشی,بوده
خدا عوض خیر به همه مادرها بده ان شا الله
تو همهی قتلها ، چاقوی قاتل یهویی و ناخواسته رفته تو سینهی مقتول . یا وکیلاشون یکین یا رسمش همینه که اینو بگن .آدم هم خندهش می گیره هم حرصش. طرف یا میگه شیشه کشیدم حال خودمو نفهمیدم یا میگه نفهمیدم چی شد، چاقو دست طرف بود چاقو رو ازش گرفتم که یهویی رفت تو سینهش ...
غلط کرد ........
آقایون جز قتل کار دیگه ای هم بلدین
داشته اینو میکشته. مگه واکنشش دفاع مشروع حساب نمیشه؟ چرا قصاص؟
اگه همینطور که نوشته قضاوت کنیم برادر زنه هم مقصر بوده اگه کتک زده شکایت میکردن از راه قانون جلو میرفتن ،اون قاتل هم اگه کتک خورده باز از طریق قانون جلو میرفت البته اگه میتونست در بره .خدا انشا ا این موقعیتها واین درد سرا برا کسی پیش نیاد سخته.تصمیمم مشکل
از خودش دفاع کرده قصاص دیگه واسه چی