کاش «لیسانسهها» در اوج خداحافظی میکرد
سروش صحت نویسنده و کارگردانی است که پیش از «لیسانسهها»، آثار طنز زیادی مانند «ساختمان پزشکان»، «پژمان»، «چک برگشتی» و... را ساخته است که با گذشت چندسال اگر هنوز هم آن سریالها را ببینیم، یک لبخند گوشه لبمان مینشیند.
خبرآنلاین: سروش صحت نویسنده و کارگردانی است که پیش از «لیسانسهها»، آثار طنز زیادی مانند «ساختمان پزشکان»، «پژمان»،«چک برگشتی» و... را ساخته است که با گذشت چندسال اگر هنوز هم آن سریالها را ببینیم، یک لبخند گوشه لبمان مینشیند.
اصلا چرا راه دوری برویم؟ بر میگردیم به فصل اول سریال «لیسانسهها» که سه سال پیش ساخته شد. سریالی که هم داستان داشت، هم نقطه شروع، هم نقطه اوج و هم پایانی که مخاطب را پای تلویزیون مینشاند. حتی فصل دوم هم کماکان این مشخصات را داشت اما چه شد که این کارگردان با «فوقلیسانسهها»، درچار افول ناگهانی شد؟
کسی که با موضوع و زیرکی مخاطب را میخنداند، حالا به جایی رسیده که تنها دستآویزش برای خنده مخاطب، شده هوتن شکیبایی که یا مانند دو فصل گذشته، دائم در حال عاشق شدن است، یا منتظر است تا آهنگی پخش شود و با آن دابسمش اجرا کند، یا دیالوگ فیلمهای معروف را با همان لحن بازگو کند. کارگردانی که حالا تنها راهش برای جلب مخاطب را دست انداختن بیش از حد موضوعاتی جدی مثل اعتیاد، تشکیل زندگی، شغل مناسب و مواردی از این قبیل میداند که واقعیت جامعه و دغدغه اصلی جوانان است.
وقتی داستان سریالی، یک سیر تحولی را در پیش میگیرد، خواننده یا بیننده منتظر اتفاقهای بزرگ و کوچک و متفاوت است، اما در فصل سوم هیچ اتفاق متفاوتی رخ نداد به جز آنکه حادثههای کوچک، یک مسئله را ایجاد میکردند و موضوع بیش از اندازه طول میکشید به طوری که انگار روایت زندگی روزمره است و نه یک سریال اسم و رسم دار چند فصلی. دست کم اگر به روزمرگیها پرداخته میشد و موضوعی برای خنده وجود داشت میتوانست این اندازه کِش پیدا نکند چرا که همین موضوع، داستان را به لودگی میکشاند.
برای مثال چرا کسی که میخواهد به سید خندان برود، باید ۳ یا ۴ قسمت در سریال باشد تا به مقصدش برسد؟ چرا یک زورگیری ساده باید محوریت اساسی داستان برای چند قسمت اول بشود و آخر هم تکلیفش نامعلوم بماند؟ چرا داماد و پدر زن، باید دائم در یک کشمکش بی محتوا باشند؟ کِش دادن و آب بستن به یک سریال طنز که میتواند بستر مناسبی برای آموزش، پیشگیری و یا حل بسیاری از معضلات باشد، تا کجا میتواند جالب باشد؟
آقای صحت مگر سریال نساختهاید؟ مگر محتوای فرهنگی که تولید میشود؛ چه کتاب، چه موسیقی و چه سریال، نباید آوردهای داشته باشد؟ آورده فصل سوم سریالتان که شنبه گذشته، ۱۶ آذر تمام شد، چه چیز بود جز به سخره گرفتن مسائل جدی و هجو بیش از اندازه آن موضوعات؟ به کجا رسیدهاید که نتوانستید در فصل سوم سریال، حق مطلب را به درستی ادا کند؟
آقای صحت، کاش یا سطح کیفی کارتان را ارتقا میدادید یا در همان نقطه اوج سریال از مخاطبان خداحافظی میکردید، چرا که بعد از دو فصلِ خوب «لیسانسهها»، توقعها از کارگردانی چون شما بیشتر از این حرفها بود.
نظر کاربران
همون اولیش هم بی مزه و لوس و مسخره بود چه برسه به اخریش
کدوم اوج؟لوس بازی مگه طنز میشه؟این طنز نیست
لودگی و دلقک بازی بود
آخ قربون دهنت که حرف دل مارا زدی. اسم فوق لیسانسه ها را باید میذاشتن فوق لوده ها
از همون اولم دری وری بود بابا، اگر به این میگین طنز، پس خانه به دوش و سه در چهار و خوش نشین ها و متهم گریخت چی بودن؟؟؟؟؟
پاسخ ها
هیچی اونام اسمشون طنز بود اینم طنز.ده دوازده سال پیش حال مردم کلا بهتر بود ولی حالا کلا بی حوصله شدن و سخت میخندن
درسته
لایک
من خوشم می آد ازشون. بامزن
کارگردان چک برگشتی سیروس مقدم هستن محض اطلاع
خداییش اخرش قشنگ بود که . دفاع ارشدش
واقعا سری سوم مفت و مزخرف بود
وحشتناک مسخره بود
چرا خداحافظی کنه . باید دوباره میومد و گند میزد و میرفت . هر چند که از اولش بی معنی و چرت بود ولی بهتر بود ادامه پیدا نمیکرد . ار سروش صحت بعید بود که همچین چرندی رو ادامه بده .
نسبت به طنزای دیگه این یکی بهتر بود.
ما که خوشمون اومد .دست اقای صحت وبازیگراش درد نکنه.
اخه تو این وضعیت خندوندن سخته. بعضی وقتا حالت خوب نیست به زمین و زمون گیر میدی .از جانب ما که دمشون گرم
لیسانسه ها نقطه اوجی نداشت از همان ابتدا بی محتوا بود.