تبارشناسیِ مجلس آینده در سایه نامزدها
انتخابات مجلس یازدهم با ۱۶ هزار و ۱۴۵ داوطلب نمایندگی، یک رکورد جدید به نام خود ثبت کرد.این آمار اینقدر نسبت به دوره قبل زیادتر است که عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان با انتشار مطلبی در فضای مجازی از ثبتنام افرادی که بدون آگاهی از وظایف نمایندگی، قانون اساسی و نیازهای کشور بیمحابا ثبتنام کردهاند انتقاد کرد.
جام جم نوشت: انتخابات مجلس یازدهم با ۱۶ هزار و ۱۴۵ داوطلب نمایندگی، یک رکورد جدید به نام خود ثبت کرد.این آمار اینقدر نسبت به دوره قبل زیادتر است که عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان با انتشار مطلبی در فضای مجازی از ثبتنام افرادی که بدون آگاهی از وظایف نمایندگی، قانون اساسی و نیازهای کشور بیمحابا ثبتنام کردهاند انتقاد کرد.
با اینحال فعالان سیاسی فراوانی هم در این دوره ثبتنام کردهاند که اگرچه خیلی از آنها را نمیتوان جزو چهرههای شاخص عنوان کرد اما از وزیر پیشین و نماینده ادوار و نماینده فعلی، در میان آنها کم نیستند.
حضور گسترده جوانان
یکی از ویژگیهای این دور از انتخابات، ثبتنام گسترده جوانان به عنوان نامزد است طوری که ۳ هزار و ۲۰۹ نفر در بازه سنی ۳۶ تا ۴۰ سال ثبتنام کردهاند و ۲ هزار و ۸۳۷ داوطلب هم از ۴۱ تا ۴۵ سال دارند.
از میان نامزدهای جوانی که ثبتنام کردند تعداد زیادی از چهرههای اصولگرا به چشم میخورند که از جمله آنها میتوان به وحید یامینپور، محسن پیرهادی، ابراهیم رسولی و علی خضریان اشاره کرد.
از جمله جوانان اصلاحطلب هم میتوان به افرادی چون حسین نقاشی و امیر آریازند اشاره کرد، اما با اینحال در مجموع به نظر میرسد اصولگرایان با جوانان بیشتری به میدان آمدهاند.
البته شاید چهرههای جوان بیشتری در میان اصلاحطلبان باشند که هنوز چندان به لحاظ گرایش سیاسی، شناخته شده نیستند و بعدا در صورت تایید صلاحیت و قرار گرفتن در یک لیست مورد حمایت اصلاحطلبان، مشخص میشود که در کدام طیف سیاسی حضور دارند. مانند اتفاقی که در انتخابات مجلس دهم و لیست امید افتاد.
اما علاوه بر جوانان اصلاحطلب، سایر چهرههای این جریان سیاسی نیز ظاهرا چندان به صورت سازماندهی شده در انتخابات حضور نیافتهاند. موضوعی که انتقاد چهرههایی چون محمد قوچانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران را به همراه داشته است. قوچانی در یادداشتی که در روزنامه کارگزاران نوشت، از بیبرنامگی لیدرهای اصلاحطلبان از جمله عارف برای انتخابات مجلس انتقاد کرد و نوشت: آقای عارف فکر کردند چون خودشان نامزد نمیشوند نیاز نیست در مقام رئیس شورای عالی اصلاح طلبان از دیگران دعوت کنند و دیگر بزرگان ...
وی همچنین از «بیکفایتی شورای عالی اصلاحطلبان در راهبری انتخاباتی آنان» انتقاد کرده و نوشته است: این روزها آن قدر علیه نهاد انتخابات و اصلاحات حرف زدند که خودشان هم ظاهرا از اصلاحات و انتخابات پشیمان شدند و توبه کردند و از سر بیخیالی و بیبرنامگی و به نظرم بریدگی ما را مقابل اصولگرایان جوان رها کردند. حتی اگر فکر کنیم مردم رای نمیدهند حق نداشتیم در برابر آرمانهای اصلاح طلبی این قدر بی مسئولیت و باری به هر جهت باشیم.
قالیبافی ها نیز آمدند
اما در جریان مقابل یعنی اصولگرا به نظر میرسد چهرهها با برنامهتر حضور یافتهاند بویژه طیف حامی قالیباف. محمدباقر قالیباف از ماهها قبل این برنامهریزی را کلید زد و در خرداد بود که با صدور بیانیهای از جوانان خواست خود را برای حضور در انتخابات آماده کنند. وی همچنین در تابستان ۹۶ از جریانی به نام نواصولگرایی با حضور جوانان گفته بود.
بر همین اساس حضور چهرههای جوان نزدیک به او در انتخابات و ثبتنام خودش در آخرین روز نامنویسی نامزدها را میتوان در قالب برنامهای دید که از مدتها پیش برای انتخابات پیشبینی شده بود.
در میان سایر جریانهای اصولگرا نیز رگههایی از حضور سازمانیافته دیده میشود به عنوان مثال اصولگرایان در قم با سه چهره شاخص خود یعنی مجتبی ذوالنور، احمد امیرآبادی فراهانی و علیرضا زاکانی به میدان آمدهاند. در حوزههای انتخابیه دیگر از جمله تهران هم چهرههای زیادی از طیفهای مختلف اصولگرا از جمله جبهه پایداری یا اصولگرایان تحولخواه حضور دارند.
خیلی از چهرهها نیز هستند که ممکن است پس از تایید صلاحیتها و قرار گرفتن در کنار هم، مشخص شود از سازماندهی خاصی برای انتخابات برخوردار بودهاند؛ از جمله برخی چهرههای نزدیک به محمود احمدینژاد.
ریشهیابی رفتار اصولگرایان و اصلاحطلبان
نگاهی به چهرههایی که برای انتخابات ثبتنام کردهاند و گزارشهایی که از حوزههای ثبتنام نامزدها منتشر شد اینگونه القا میکند که اصولگرایان انگیزه بیشتری نسبت به اصلاحطلبان برای حضور در این دور از انتخابات دارند. مهمترین شاهد این ادعا همان نکتهای است که در یادداشت قوچانی به آن اشاره شد و عملا اقدام قابل توجهی از سوی شورای عالی اصلاحطلبان برای انتخابات انجام نشد و محمدرضا عارف، رئیس این شورا نیز ترجیح داد در این دور خود را در معرض رای مردم قرار ندهد. همچنین آنطور که مصطفی کواکبیان، نماینده تهران و عضو فراکسیون امید گفته، از مجموع ۱۲۰ نفر اعضای فراکسیون امید، حدود ۳۰ تا ۴۰ نفر از آنان برای انتخابات آتی ثبتنام نکردهاند. در چنین فضایی مهمترین چهرههایی که از جریان اصلاحطلبی در انتخابات آتی حضور یافتهاند افرادی چون مجید انصاری، مسعود پزشکیان و کواکبیان هستند.
درباره چرایی بیانگیزگی اصلاحطلبان برای انتخابات اسفند، دلایل زیادی وجود دارد که شاید یکی از مهمترین آنها شرایط اقتصادی امروز کشور باشد. اصلاحطلبان، حامیان اصلی روحانی در انتخابات ۹۲ و ۹۶ بودند و اگرچه پس از انتخابات ۹۶ و وخامت اوضاع اقتصادی کشور تلاش کردند با انتقاد کردن از دولت، راه خود را از دولت جدا کنند اما به نظر میرسد جامعه چندان اعتقادی به این جدایی ندارد و بیشتر به دنبال پاسخگویی جریان اصلاحطلب درباره شرایط فعلی کشور است. گرانی بنزین در هفتههای گذشته و نارضایتی عمومی از این اقدام نیز بر وخامت اوضاع اصلاحطلبان افزوده است.
در این شرایط چهرههای اصلاحطلب در صورت حضور در انتخابات باید در مقام پاسخگویی باشند و همین مساله انگیزه آنها را برای این حضور کاسته است. فعال نبودن تشکیلات اصلی اصلاحطلبان برای انتخابات نیز بر بیانگیزگی نامزدهای این جریان افزوده است.
اما در سوی دیگر در جریان اصولگرا، تقریبا همین مواردی که باعث بیانگیزگی اصلاحطلبان شده، اصولگرایان را برای انتخابات آتی امیدوارتر کرده است و چهرههای این جریان امیدوارند با توجه به عملکرد دولت و فراکسیون امید مجلس، کار چندان دشواری برای انتخابات نداشته باشند بهویژه اینکه پیروزی در این انتخابات میتواند مقدمه و پلی برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ باشد.
شانس کدام جریان بیشتر است
در مجموع بر اساس چهرههایی که از جریانهای مختلف سیاسی برای انتخابات ثبتنام کردهاند میتوان پیشبینی کرد اصولگرایان شرایط بهتری از اصلاحطلبان در انتخابات آتی داشته باشند و یا حداقل بر اساس مولفههای روی کاغذ، چنین است. موضوعی که حتی خود اصلاحطلبان نیز به آن اذعان دارند و قوچانی در یادداشت خود در این باره اینگونه مینویسد: این " آغاز یک پایان " است. " آغاز پایان اصلاح طلبان" خسته و نااستواری که فقط در زمین هموار میتوانند سیاست ورزی کنند. ما به یک شکست نیاز داریم تا به خود آییم و اصلاح طلبی را اصلاح کنیم.
البته برخی تحلیلگران نیز معتقدند امیدواری زیاد اصولگرایان به پیروزی در انتخابات ممکن است کار دست این جریان سیاسی دهد و اتفاقی را که در برخی دورههای انتخابات ریاستجمهوری برای آنها افتاد رقم بزند.این اتفاق چیزی نبود جز انشقاق در داخل جریان اصولگرایی که در انتخابات ۹۲ شاهد آن بودند و در برخی دورههای انتخابات مجلس هم با کثرت لیستهای انتخاباتی، نمود یافته است. این آفتی است که در مقاطع مختلف هرگاه یک جریان سیاسی، رقیب خود را دست کم گرفته به آن دچار شده است و بر این اساس باید منتظر بود و برای پیشبینی دقیقتر درباره چگونگی حضور جریانهای سیاسی در انتخابات و چشمانداز مجلس یازدهم منتظر آینده بود.
نظر کاربران
مجلس حلقه به گوش نیازی به نیاز شناسی داره؟
فاتحه اصلاح طلبی در زمان کنشهای سیاسی سالهای اخیر، درحال خوانده شدن بود.
بعد از انتخابات، خدا بیامرزد.
اصولگراها منفورتر از همیشه هستند..
اصلاحات هم عمرش تمام شد