در آرزوی دوران طلایی طنز تلویزیونی
با نگاهی به چهار دهه سریالسازی در قالب طنز، متوجه میشویم دهه ۶۰ و ۹۰ از نظر کمی و کیفی در پایینترین حد خود قرار داشتند و دهه ۷۰ و ۸۰ را میتوان بهشت طنزپردازان و مخاطبان دانست. هنوز هم برخی شبکههای تلویزیونی برای جذب مخاطب به بازپخش همان سریالها روی میآورند. مساله مهم دیگر در حوزه طنز، فضای نسبتا محدود آن در جامعه است.
روزنامه فرهیختگان: «به هم نخندیم، با هم بخندیم»، «خنداندن مردم ایران سخت است»، «مردم ایران افسرده شدهاند»، «مردم برای هر اتفاقی، جوک درست میکنند»؛ اینها جملاتی هستند که در سالهای اخیر درباره نسبت مردم و طنز بهوفور شنیده شده است. یکی از نمودهای این رابطه، ساخت برنامهها و سریالهای طنز در تلویزیون است. در اوایل دهه ۷۰ و پس از اتمام جنگ، بنابر توصیه مسئولان، ساخت سریالهای طنز در دستور کار قرار گرفت. البته در دهه ۶۰ نیز تعدادی سریال طنز ساخته شد که با توجه به محدودیت شبکهها و موقعیت خاص آن دوران، مورد استقبال شدید مردم قرار گرفت و حتی برخی دیالوگهای آن تبدیل به تکیه کلام شد.
دهه ۷۰ و ۸۰، بهشت طنزپردازان
با نگاهی به چهار دهه سریالسازی در قالب طنز، متوجه میشویم دهه 60 و 90 از نظر کمی و کیفی در پایینترین حد خود قرار داشتند و دهه 70 و 80 را میتوان بهشت طنزپردازان و مخاطبان دانست. هنوز هم برخی شبکههای تلویزیونی برای جذب مخاطب به بازپخش همان سریالها روی میآورند. مساله مهم دیگر در حوزه طنز، فضای نسبتا محدود آن در جامعه است. اواخر دهه 70، تعدادی از کارگردانان که دستی بر آتش طنز داشتند، اعلام خطر کردند که طنز در ایران با وجود محدودیتهای صنفی، جغرافیایی، قومیتی و جنسی پس از چند سال به بنبست میرسد و الان و در دهه 90 شاید به این نقطه رسیدهایم. عدم پذیرش برخی از شهرها، مشاغل و گویشها در برابر طنز و گشودن زبان اعتراض و گاه قهر و دلخوری، باعث میشود این دایره کوچک، محدود و محدودتر شود. امروز و در فضای عمومی جامعه جای خالی حداقل دو، سه اثر موفق طنز که حرف مردم را بزنند و فراتر از لودگی و شوخیهای سخیف مرسوم باشند، حس میشود. فیلمها و سریالهای طنز را باید بهعنوان یک فرصت نگریست، فرصتی که میتواند هم از اعتراض عمومی بکاهد و هم آینهای باشد برابر زشتیهایی که وجود دارد.در این گزارش تقسیمبندی سریالها براساس
آن چیزی است که در دستهبندیهای صداوسیما وجود دارد.
دهه ۶۰، روزگار خلوت طنز
این دوره متاثر از فضای پس از پیروزی انقلاب و دوران جنگ است. برنامهها و سریالهایی که ساخته میشود بازتاب همین دو اتفاق است. نسبت آیتمهای طنز به سریالهای طنز بیشتر است و شاه و خانوادهاش مهمترین سوژه طنزپردازان میشود. با آغاز جنگ، صدام هم به این موضوعات محدود اضافه میشود و کاریکاتور و عروسکهای آنها در مدارس و رسانههای معدود استفاده میشود. دهه فجر، اوج ظهور و بروز برنامههای طنز در دهه 60 است. هرکس هر آنچه داشت در تلویزیون نمایش میداد و کپیهای دستهچندم آنها هم در مدارس و مساجد اجرا میشد. با توجه به نبود منابع متقن و قابل استناد، آمار دقیقی از تعداد سریالهای طنز در این دهه در دست نیست، اما میتوان به نمونههای موفقی اشاره کرد که هنوز هم در خاطر متولدین دهههای قبل از 60 مانده است
دهه ۷۰، رویش طنزپردازی
«پرداختن به طنز و سرگرمی از نقاط قوت صداوسیما محسوب میشود و حجم آن باید همزمان با تقویت محتوا افزایش پیدا کند. مردم باید از دیدن برنامهها و فیلمهای صداوسیما دلشاد و با نشاط شوند و برنامههای طنزآمیز و سرگرمکننده به این مهم کمک میکند.» (اسفند 73)«در صداوسیما کمبود طنز احساس میشود. مقوله طنز غیر از مقوله فکاهی و تفریح است و طنزپرداز، سخن جدی را با شوخطبعی خود در لعابی لطیف و بیانی شیرین مطرح میکند و موجب ارتباط با مخاطب میشود.» (اردیبهشت 76)همین دو اظهارنظر از رهبر انقلاب در دهه 70 نشان میدهد ارادهای مبنیبر گرایش به ساخت آثار طنز بهطرز مشهودی وجود دارد.
دهه ۸۰، دهه ثبات
اگر دهه 70، دوران درخشش آیتم و جوانان بود، دهه 80 دوران خودنمایی و دلبری سریالهای طنز است. سیاستهای کلان صداوسیما به سمت ساخت سریالهای طنز تغییر کرد و خطر هنرمندان محبوب هم با ممنوعالکار کردن آنها به خیر گذشت و دیگر جامعه منتظر سریالهای طنز با حضور بازیگران محبوب بود. در دهه 80 تلویزیون، گونه جدیدی از برنامههای تلویزیونی ارائه میشود که شاید بتوان از آن بهعنوان انقلابی در برنامههای طنز تلویزیونی و آغاز دهه استثنایی در این زمینه نام برد. «بدون شرح» به کارگردانی مهدی مظلومی، تولید سال ۱۳۸۱ است و پیشگام ورود تلویزیون به ساخت انبوه سریالهای طنز است. مجموعه «زیر آسمان شهر» دیگر سریال محبوب در آن سالهاست که با استقبال بینظیری روبهرو میشود. در این دهه، نسل جوانی که یک دهه قبل کار خود را آغاز کردهاند به پختگی و کمال رسیده و با همین نسل هر سال چند سریال شبانه از تلویزیون پخش میشود. این سالها دو گونه طنز در تلویزیون ساخته میشود؛
دهه ۹۰، پایتخت
همان تعداد بالای تولیدات و افزایش مخاطبان در دهههای 70 و 80 و همچنین مشکلات اقتصادی و تغییرات مدیریتی در تلویزیون باعث میشود که در دهه 90 با کاهش آثار طنز از لحاظ کیفی و کمی مواجه شویم. مهمترین نکته مهم این دهه، حضور سریال «پایتخت» است. محبوبیت پایتخت آنقدر بالا بود که تمام مدیران سیما روی آن سرمایهگذاری و به آن تکیه کنند. رضا عطاران بعد از حاشیههای سریال «بزنگاه» از تلویزیون به آغوش سینما و پول رفت. دهه 90 دوران ساخت سریالهای تازه است؛ سریالهایی که موفق میشدند و دیگر به بایگانی نمیرفتند و از عوامل خواسته میشد که سری بعدی آن را هم بسازند و خبری از خلاقیت و نوآوری هم نبود. سیروس مقدم و سروش صحت پرکارترین دهه 90 هستند.
بررسی طنزهای تلویزیونی در ایران و جهان و ریشهیابی آنها در تئاتر کمدی نقاط مختلف دنیا
از تئاتر روحوضی تا سریالهای سیتکام
میلاد جلیلزاده:روزنامهنگار/سیتکام (Sitcom) یا همان «کمدی موقعیت» (Situation Comedy) یکی از محبوبترین انواع طنزهای تلویزیونی در دنیاست که عموما جنبه بومی دارد؛ یعنی بیشتر برای مردم کشوری جذاب است که این کمدیها در آنها ساخته شدهاند. طنزهای تلویزیونی که فضای آنها در یکیدو محیط بسته و محدود، توسط تعداد مشخصی بازیگر، شبهای متعددی ادامه پیدا میکند، همان سیتکامها هستند. خیلی از اوقات در این کمدیها صدای نوار خنده میآید؛ البته در ابتدا این خندهها واقعی بودهاند و تماشاگرانی در پشت صحنه مجموعه وجود داشتند که این صدا متعلق به آنها بود. از همین جا میشود فهمید که سیتکام در حقیقت فرزند تئاترهای کمدی است. واکنش حضار در برابر متلکها و مطایبههای طنز یک نمایش، ممکن است در بسیاری اوقات بتواند به هنرمندانی که کار را اجرا میکنند جهت بدهد و مشخص کند که جذابیت واقعی در چه قسمتی برای مخاطب ایجاد میشود. تئاترهای کمدی ایران هم توانستهاند وامهای کلانی به مجموعههای سیتکام بدهند.
چند نمونه خارجی از سریالهای کمدی و سیتکام
سریال فرندز در ایران بیشتر برای آموزش مکالمه زبان انگلیسی، پیشنهاد میکنند که این سریال را ببینید. 10 فصل این سریال در 236 قسمت در فاصله ماه سپتامبر ۱۹۹۴ تا ماه می۲۰۰۴ از شبکه انبیسی پخش شد. در پخش اولیه این سریال، میانگین بینندگان برای هر فصل، حدود 15 میلیون نفر در آمریکا بوده، ولی همچنان در شبکههای مختلف در حال بازپخش است. این سریال 6 شخصیت اصلی دارد و قصهها حول ماجراجوییهای رمانتیک و کمدی و مشکلات شغلی شخصیتها میچرخد.
نظر کاربران
صدا و سیما، مفت گرونه. فقط غم غم و غصه و کسالت و بدبختی.
همین.
عجیبه چطور پاورچین و نقطه چین و شبهای برره و دورهمی و.... ندیدید؟واقعا مشکلتون با مهران مدیری چیه ؟
الان طنز ما شده فوق لیسانسه ها بازیگراش اینقدر بی مزه بی نمکن حاله آدم بهم میخوره سریالی که اصلا سر و تهش معلوم نیست
تلوزیون لیلقت نداره
چون توی دهه 70 و80 مردم خیلی آرامش روانی داشتن الان همه چی نابود شده