«روزهای بنزینی» و ترمیم دیوار ترک خورده اعتماد
روزهای بنزینی بهترین فرصت است که مسؤولان بتوانند، برای خود اعتماد بسازند و کاری کنند که مردم تصمیمها و حرفهای آنها را باور کنند.
عصرایران: مصطفی داننده- یکی از مهمترین نگرانیهای مردم بعد از تصمیم سران قوا برای سهمیه بندی و گران بنزین، رشد هزینههای زندگی است. آنها نگران تکرار روزهایی هستند که قیمتها دقیقهای سر به آسمان میسایدند.
نگرانی واردی است. تجربه مردم در این سالها نشان داده است که بالا رفتن قیمت دلار و بنزین به صورت مستقیم در زندگی آنها تاثیر میگذارد و قدرت خرید آنها را کمتر کمتر میکند.
روحانی در جلسه هیات دولت به این نگرانی واکنش نشان داد و گفت:« مردم اگر نگرانی دارند دستگاه های موظف یعنی تعزیرات، اتحادیه ها، بازار، وزارت صمت و بخش بازرگانی، همه باید نظارت دقیق کنند تا کسی از این امر سوء استفاده نکند.»
همه باید یک اصل را بپذیریم و آنهم اصل بیاعتمادی مردم به حرفهای مسؤولان است. کسانی که در قدرت حضور دارند نتوانستهاند در این سالها از اعتبار حرف خود دفاع کنند و سخنان آنها بیشتر شبیه «چکهای برگشتی» است که هیچ موجودی ندارد.
اینکه مردم نگران سرنوشت زندگی خود هستند، به خاطر همین بیاعتمادی است. در همین روزهای بعد از گرانی بنزین هم میبینیم که قیمتها حالت صعودی به خود گرفتهاند که البته بخشی از آن ناشی از فضای پرالتهاب این روزهاست.
ماجرای بنزین بهترین فرصت برای مسؤولان؛ وقتی میگوییم مسؤولان یعنی دولت، مجلس، قوه قضاییه و ... برای ترمیم دیوار شکسته شده اعتماد میان خودشان و مردم است.
مردم در روزهای پیش روز اگر ببیند که قیمتها نسبت به روزهای قبل از سهمیه بندی و گرانی بنزین، تغییری نکرده است و آنهایی که وعده دادهاند به وعدههای خود عمل کردهاند، قطعا به مسؤولان اعتماد میکنند و پشت تصمیمهای آنها خواهند ایستاد.
اما اگر آش همان آش باشد، کاسه همان کاسه و وقتی سبد خرید به دست میگیرند و بازار میروند و از فروشندهها سوال کنند که چرا قیمت این اجناس گران شده است و آنها بگویند:« به خاطر گرانی بنزین» دیوار ترک خورده اعتماد به صورت کلی فرو خواهد ریخت.
روزهای بنزینی بهترین فرصت است که مسؤولان بتوانند، برای خود اعتماد بسازند و کاری کنند که مردم تصمیمها و حرفهای آنها را باور کنند.
مردم دیگر به این نتیجه رسیدهاند که «حرف» دردی از کشور دوا نخواهد کرد. به قول معروف به «عمل کار برآید به سخندانی نیست»
مسؤولان به این نکته توجه کنند، بعد از سال 96 و رشد عجیب قیمتها به اندازه کافی کمر مردم را خم کرد، آنها تحمل بار اقتصادی دیگری را ندارند. پس لطفا اگر شده، جلوی هر مغازه فردی را بگذارید تا اجازه ندهد قیمتها افزایش پیدا کند، این کار را انجام بدهید تا هم برای خود اعتبار جمع کنید و هم به مردم فشار وارد نشود.
نظر کاربران
سلام,اینجا شهرک بعث,از شهرکهای ماهشهر توی خوزستان است.ما محاصره شدیم.شهر خالی از آذوقه شده,ماشینها خالی از بنزین.راه های ارتباطی کامل بسته شده و تا یک ساعت پیش کشته داده.چرا مسئولان شرایط بححرانی را جدی نمیگیدند.یکی به داد ما برسه.
زرشکککککک
اصلا اعتمادی نمونده که بخواد ترک بخوره از بس دروغ گفتین
مردم از دست دولت تبخیر امید له شدن
مردم از دست دولت تبخیر امید له شدن
دولت با دروغ های مکرر هیچ اعتباری بین مردم ندارد
قربون دهنت ولی چشممون آب نمیخوره
دیوار اعتماد نشکسته، الان دیگه فروریخته.
دیواری دیگه وحود نداره
گرانی سوخت ینی گرانی ده برابری همه چیز همه چیز ها
همش تا وقتی ادامه داره ورسیدگی میکنن به گرون نشدن که انتخابات به خوبی تموم بشه بعد دوباره آش همون آش وکاسه هم همون کاسه به قول شما
چه دل خجسته ای داری تو
حالا ما زنده شماهم زنده ببینید اگر قیمت ها چند برابر نشد هرچی خواستید به بگید
ترک خورده بود. الان فرو ریخت. دیگه هم درست نمیشه
ترک خورده بود. الان فرو ریخت. دیگه هم درست نمیشه