توقیف آثار نوح هراری و قفل بسته نقدها!
چاپ و انتشار کتابهای یوآل نوح هراری با اعلام رسمی اتحادیه ناشران توقیف شد. بهتر بگوییم نوح هراری توقیف شد، چراکه از این به بعد نه تنها هیچ یک از آثار ترجمه و انتشار یافته وی چاپ نخواهد شد، بلکه هرگونه توجه، نقادی صحیح به معنای دقیق- و فلسفی- کلمه و تحلیل اندیشهها و آثار و اعتقاداتش در آینده نیز متوقف خواهد شد.
روزنامه اعتماد: چاپ و انتشار كتابهاي يوآل نوح هراري با اعلام رسمي اتحاديه ناشران توقيف شد. بهتر بگوييم نوح هراري توقيف شد، چراكه از اين به بعد نه تنها هيچ يك از آثار ترجمه و انتشار يافته وي چاپ نخواهد شد، بلكه هرگونه توجه، نقادي صحيح به معناي دقيق- و فلسفي- كلمه و تحليل انديشهها و آثار و اعتقاداتش در آينده نيز متوقف خواهد شد. هراري كه فارغالتحصيل آكسفورد و اكنون استاد تاريخ در دانشگاه عبري زبان اورشليم و عضو رسمي آكادمي علوم رژيم صهيونيستي است، چهره نه چندان مهجوري در دنيا نيست.
اما به اندازهاي هم كه در ميان ما با جوزدگيهاي مرسوم و مختص خودمان مخلوط شده است، معروف نيست. از اينرو احساس ميشود ارتباط مستقيمي ميان شهرت سريع وي در ايران و توقيف ناگهاني و تعجبآور آثارش نيز وجود دارد، چرا كه به طرز عجيبي متفكران، دگرانديشان مختلف و متعددي اعم از هنري و ديني گرفته تا چهرههاي بيدر و پيكر فلسفي و سياسي كتابهايشان به كرات منتشر ميشوند كه اگر بخواهيم به شيوه كتابهاي هراري در خصوص توقيف آنها داوري كنيم، خيلي بعدتر نوبت به هراري خواهد رسيد.
هراري منظومه خاص و عالي و منحصربهفرد فكري نداشته و ندارد؛ يا به ترجيح خودش نيز در آثارش اينگونه نشان نميدهد. اما پركار و بسيار اهل مطالعه بوده و هست. چند كتابي كه به فارسي نيز ترجمه شدهاند- البته غير از 21 درس براي قرن21 و پول (سرمايه)- ماحصل مطالعات طولاني وي از متون دست اول ديني در موزههاي درجه اول جهان و مراكز بزرگ نگهداري اين متون تاريخي و اغلب مقدس بوده است كه شامل متون مختص به مسيحيت از حضرت عيسي(ع) تا ديگر قديسان مسيحي و اناجيل نزديكتر به كلام وحي و پيامبران الهي يهوديت (منتسب به عهد حضرت موسي(ع) تا پيامبران بعد از ايشان) در عصر سرگرداني قوم و همچنين خطابهها و آموزههاي واپسين پيامبران قوم بنياسراييل بالاخص عهد قديم، مزامير حضرت داود(ع) و نسخ به جاي مانده از الواح منتسب به زمانه حضرت داود و نوشتهها و امثال حضرت سليمان ميشود.
پس در اين ميان او را هر قدر هم گمراه بدانيم به همان ميزان ضروري است مسلح به سواد و دانشي باشيم كه بتوانيم ديدگاههاي خاص او و منظومه تفكرش را به نحوي بشناسيم و سپس بتوانيم نقاد درست و صحيح آن باشيم، چراكه در آيندهاي نه چندان دور اين استاد درس خوانده در دانشگاه رده اول جهان يعني آكسفورد كه حالا به اختيار خود در چند صدمين دانشگاه جهان (به لحاظ رتبهبندي علمي)...
يعني دانشگاه زبان عبري اورشليم مشغول به تدريس و تحقيق است، كتابهاي ديگري را خواهد نوشت كه اينبار ماحصل مطالعات و تحقيقاتش در باب اسلام، كلام خداوند قرآن كريم، منابع دست اول مانده از صدر اسلام و سپس متون دست اول آيين بودا، طريق شينتو و نيروانا و كليه مذاهب مخفي و خاص تبت و بنارس خواهد بود.
وقتي با چنين وضعيتي مواجه ميشويم ديگر بهطور قطعي مطمئن ميشويم؛ توقيف كتابهاي هراري تا مدتهاي طولاني در زمره كتابهاي مورد نياز و تحقيقي درجه اول محيطهاي آكادميك و مورد نياز محققان ما در حوزه اديان و فلسفه دين نخواهند بود، جز آنكه به شهرت اين كتابها بيفزايد و فروش آنها را چندين برابر كند كه هيچ ثمر ديگري نخواهد داشت، چراكه اگر به فرض مثال كتابهاي اين نويسنده مورد نياز محيطهاي آكادميك ما باشند نياز ضروري ما به مجموعه عظيم كتابهاي دست اولي كه ترجمه نشدهاند خود به خود كتابهاي هراري را به انتهاي صفي عريض و طويل ميبرد كه نشان از شدت نياز ما به متون دست اول معرفتي و تحقيقي در حوزه علوم انساني است.
پس قاعده توقيف كتابهاي نوح هراري چيزي جز لطف مضاعف در حق كتابهايش و نيز شهرت افزونش در ميان ما در پي نخواهد داشت. از فردا قاچاق و مخفي فروشي كتابهايش به چند برابر بيشتر در كنارههاي بازارچه كتاب و ميدان انقلاب آغاز ميشود. چاپخانههاي مخفي و از قضا فعال، كار پر و پيماني مييابند و به تعداد بسيار بالا و البته غيرمجاز كتابهاي هراري را چاپ ميكنند و خيل قابل توجه جماعت كتابنخوان صرفا بر مبناي جوگرفتي ذاتي ما كه پيشتر گفتم، از خريداران فعال و پر و پا قرص اين كتابها خواهند شد. هيچ نظارت جدي را نيز نميتوان اعمال كرد و اين طبيعي است. درواقع اتحاديه ناشران صرفا با يك حكم نه چندان بخردانه، كمك به ايجاد تحولي ولو نسبي در بازار كتاب ميكند بدون آنكه به فكر ناشران اصلي آثار مورد نظر باشد كه چه ضرر جبرانناپذيري را متحمل خواهند شد.
عجيب آنكه اگر هيچ اقدامي در اين سطح و سطوح در خصوص آثار هراري به عمل نميآمد و مانند همان چهلواندي كشوري كه آثار هراري به زبانشان ترجمه شده بود در ايران نيز روال به همين صورت پيش ميرفت، با توجه به ظرفيت بالاي نقادي تحليلي و شناختشناسي ويژهاي كه در محيطهاي فكري و پژوهشي كشور در خصوص امور ديني و دينداري متناسب با شناخت مقتضيات زماني، تحقيقات جامعي كه در باب معرفتشناسي در خصوص دينداري در عصرنوين ميشاسيم، نه تنها به بهترين وجه و طريق ممكن آثار هراري مورد نقد و ارزيابي قرار ميگرفت، بلكه هيچ ترس و نگراني نيز از آيندهاي باقي نميماند كه بناست فاز جديد تحقيقات و مطالعات اين نويسنده پس از تاليف منتشر شوند.
پس بيراه نيست و نخواهد بود اگر بپذيريم بسيار زود تصميم گرفتيم و بدون هيچ هزينهاي از براي آقاي محقق و نويسنده موجب شهرت بزرگ و قابل تاملش در ايران شديم. نكته پاياني اما مهمترين نكته است! اينكه به چه دليل هراري توقيف ميشود؟ به ظاهر هيچ دليل موجه و منطقي وجود ندارد. ظاهرا تابعيت رژيم صهيونيستياش علت اين تصميم نيست كه در اين صورت بايد به نوبه خودش اولين كسي باشد كه از جامعه جهاني مطالعات يهوديت و خاخامها يا مدافعان تشكيل اين رژيم، تكفير و حتي طرد شود.
از سوي ديگر سخنانش درباره ريشههاي دين يا تكامل انساني هم به نظر نميرسد علت واقعي اين تصميم بوده باشد، چراكه بخش قابل توجه و مشابهي از عقايدش پيشتر توسط يكي از دينپژوهان معاصر ايراني طرح شده بود و بسيار پيشتر از اين موارد، امتداد نظريههاي داروين دقيقا نشان از دنبالهروي طولي هراري به طريق او را نشان ميدهد.
پس چه علت مهم ديگري ميتواند وجود داشته باشد كه به شهرت يكشبه اين نويسنده و استاد دانشگاه در رشته تاريخ و ثروتمند شدن برخي كاسبهاي بدون مجوز حوزه نشر در تهران و خسران بسيار و شايد ورشكستگي چند ناشر رسمي بينجامد؟ اينبار پاسخ با شماست.
نظر کاربران
حرام است. حرام.
من یه کتاب ازش دارم الان مطالعه میکنم... یه چیز کلی بگم بنظر من هر کتابی خوبه و ارزشمند، چون شما بعد از خوندنش هیچ چیزی از دست ندادید بلکه احتمالا یه سری چیزهای جدید هم یاد گرفتید که شاید حاصل سالها مطالعه و تجربه و تحقیق و آزمایش یک یا چندین و چند هزار نفر باشه.. و در آخر چیزی که مهمه اینه که همه ی ما عقل داریم و تصمیم نهایی با خود آدمهاست . ممنوع کردن فرد و کتاب به این معنیه که اعتقاد دارن به ضرر هست...حالا به ضرر کی و چی؟ این مهمه..