قاتلِ کریستالی: دیوارها گفتند زنت را بُکش!
مرد کریستالی که گلوی همسر ۲۵ ساله اش را در برابر دیدگان وحشت زده فرزندانش بریده بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت و در اعترافاتی وحشتناک راز چاقوی بیدسته در کنار جسد را نیز فاش کرد.
روزنامه خراسان: متهم ۳۰ ساله یک پرونده جنایی که سیزدهم مهر گذشته با قتل هولناک همسرش، هیاهوی عجیبی در مشهد به پا کرد، درحالی به بازسازی صحنه جنایت در حضور قاضی ویژه قتل عمد پرداخت که ادعا میکرد در «توهم کریستالی» غرق شده بود!
این مرد خطرناک که با درایت مقام قضایی و با تدبیری خاص، از چنگ مهاجمان عصبانی (بستگان مقتول) درون یکی از تابوتهای حمل جسد از محل وقوع جنایت فراری داده شده بود تا گزندی به وی نرسد، بار دیگر به خیابان حر ۸۲ انتقال یافت که ناگفتهها و جزئیات قتل هولناک همسرش را بازگو کند. «نعیم-الف» پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی کاظم میرزایی مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و با شرح مختصری از گذشته تلخ خود گفت: از سالها قبل مواد میکشیدم، مادرم ۱۰ سال به جرم مواد مخدر در زندان بود و پدرم نیز در یک حادثه قاچاق سوخت جان سپرد.
به همین دلیل من هم از راه خرید و فروش مواد مخدر روزگار میگذراندم تا این که به مصرف شیشه و کریستال (مواد مخدر صنعتی) آلوده شدم به طوری که روزگارم سیاه شد و چند بار به زندان افتادم. حتی چهار ماه از ازدواجم میگذشت که برای ۱۱ ماه تحمل کیفر، روانه زندان شدم.
متهم این پرونده جنایی که مدعی بود به خاطر توهم ناشی از اعتیاد، دست به ارتکاب چنین حادثه هولناکی زده است در ادامه اعترافاتش افزود: به دلیل مصرف کریستال دچار توهم میشدم به گونهای که احساس میکردم همسایگان مرا «هو» میکنند! خیال میکردم به من میگویند عرضه نداری با همسرت رابطه عاطفی داشته باشی!
از نگاه آنها میفهمیدم که مرا خاک بر سر میخوانند! خلاصه به همه چیز و همه کس بدبین بودم! البته همسرم نیز به من بها نمیداد و نمیتوانستم ارتباط عاطفی نزدیکی با او داشته باشم! همه این موارد مرا به کشتن او ترغیب میکرد! همه اطرافیانم نگران بودند چرا که بارها همسرم را کتک زده و او را تهدید به مرگ کرده بودم!
یک بار مادرم مرا تحویل کلانتری محل داد که ۹ روز بازداشت شدم مادرزنم حدود ۲۰ روز قبل از این حادثه، دست دخترش را گرفت و او را به زاهدان نزد خودش برد چرا که از رفتارهای من میترسید، ولی مادرم واسطه شد و او را به مشهد بازگرداند تا به زندگی مشترک با من ادامه بدهد. در همین هنگام مادرم نیز سه روز قبل از حادثه و برای انجام امور شخصی به زاهدان رفت در حالی که به مادرزنم قول داده بود تا نگذارد خون از دماغ دخترش بیاید!
مرد همسرکش ادامه داد: من بیکار بودم، اما همسرم در بیرون از منزل کار میکرد. آن شب وقتی خسته و کوفته از سر کار بازگشت به خاطر خستگی زیاد خیلی زود به خواب رفت. من هم که مانند همیشه پای بساط مواد مخدر نشسته بودم ناگهان در «توهم مواد» غرق شدم. انگار در و دیوار میگفتند «همسرت را بکش!»
در همین حال از سه فرزند ۷، ۹ و ۱۱ ساله ام خواستم تا آنها هم بخوابند، ولی فرزندانم فقط پتو را روی سرشان کشیده و خودشان را به خواب زده بودند!
حدود ساعت ۹ شب بود که تصمیم به قتل همسرم گرفتم از درون آشپزخانه کارد بزرگی را برداشتم و محکم به گلوی همسرم کوبیدم!
او ناگهان جیغی کشید و ساکت شد، ولی فرزندانم که این صحنه را میدیدند با ترس و وحشت پتو را به طرفی انداختند و به سوی مادرشان دویدند! با حالتی عصبانی و خشمگین آنها را به بیرون از منزل راندم. آنها نزد برادرم رفتند که در همسایگی ما زندگی میکرد. وقتی فرزندانم در بیرون از خانه بودند چنان با کارد گلوی همسرم را بریدم که تیغه آن از کنار دسته شکست و به همین دلیل دسته شکسته چاقو در زیر جسد و از دید من پنهان مانده بود!
هنوز خون از پیکر همسرم جاری بود که برادرم به همراه فرزندانم رسید و اجازه ندادند تا از منزل خارج شوم! بعد از آن هم همسایگان ماجرا را فهمیدند و پلیس نیز به صحنه آمد. وقتی در میان هیاهو و همهمهای که در محل وجود داشت، متوجه شدند که برخی از بستگان همسرم با داشتن سلاح سرد و گرم احتمالی قصد ورود به منزل را دارند، با دستور قاضی مرا درون یکی از تابوتهای خالی خودروی نعش کش (حمل اجساد) خواباندند و به پلیس آگاهی بردند!
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است در آغاز بازسازی صحنه قتل که سرهنگ بهرامزاده (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) نیز حضور داشت، ابتدا کارآگاه جمالی (افسر پرونده) به تشریح خلاصهای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و در برابر دوربین قوه قضاییه گفت: ساعت حدود ۲۲ شب سیزدهم مهر، ماجرای این جنایت در دستور کار قرار گرفت.
جسد مربوط به زن ۲۵ سالهای به نام «نازنین» بود که با گلوی شکافته در کف پذیرایی قرار داشت. همسر این زن که در محل وقوع قتل، دستگیر شد در همان بازجوییهای اولیه به قتل همسرش اقرار کرد و گفت: پرونده اش را بستم! آبروی مرا برده بود! او به من بها نمیداد و برخی افراد در خانه ام دوربین کار گذاشته بودند تا از مسائل خصوصی زندگی ام فیلم بگیرند! من هم در خواب گلویش را بریدم طوری که تیغه چاقو شکست!
شایان ذکر است، با پایان بازسازی صحنه جنایت، قاضی کاظم میرزایی دستور انتقال متهم به زندان را صادر کرد تا بررسیهای بیشتر در روند دادرسی این پرونده جنایی ادامه یابد.
نظر کاربران
عجب ادم فکر میکنه یه داستان تخیلی ولی افسوس که واقعی این مواد چه کرد با این جوانها و چرا بعضی ها با این که میدونن طرف محتاد هست چرا اخه بهش زن دادن خدایا یا اخرتت رو زود برسون یا یه زلزله ای بلای اسمانی برسون این ملت یا بیدار بشن یا کلا نابود اصلا زمین رو از بین ببر شرمنده دوستان عصبی شدم ..
پاسخ ها
دوستان عزیز دختر یکی از اقوام ماهم به دست شوهر معتادش با گلوله کشته شد اگر با اینجور آدمها گیر کردید تا خانوادتون رو داغ دار نکردن خودتون زودتر دست بکار بشید نابودشون کنید علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
زن بدبخت هم باید بچه بزاد هم کار خونه هم کار بیرون و این نرهای بی خاصیت ول بگردند و معتاد بشن و زن بکشند.اینها رو چرا نمی فرستید جنگ؟ فقط در جنگ میشه توحش نرها رو کنترل کرد
آره بخدا بااینکه خودم نر هستم ولی راضی هستم همچین نرهایی رومثه ماده ...بکنی
به جومونگ
ادب داشته باش بامعرفت
راست میگه یه مدت خیلی ها میگن ما هم شنیدیم.
این کثیف فقط ادام یا سنگ سار
خدا هم تو ادم کش رو لعنت کنه و هم اون مادر احمق و جاهلت رو که اون زن بیگناه رو که از سر کار خسته و کوفته اومده خونه تا برای تو معتاد مفنگی
و بی عرضه پول بیاره اینجور جووون مرگش کردی ..
خدا نسل شما رو از رو زمین برداره ...خدایا پناه میبرم به تو ....
خیلی آشغالی مرتیکه بیشعور .حالم بد شد از خوندنش .بیچاره بچه هاش
بازهم مشهدچه خبره
پاسخ ها
مشهدافتضاحه..پراز جنایتکارودزدوقاتل شده..
خدامرگت بده وحشی.همون درودیوار چرانگفتن خودتو بکشی؟ بی غیرت حرومزاده.حیوون باحیوونیش به همنوعش رحم میکنه توازحیوون هم پست تری.
پاسخ ها
'''''' مرد کریستالی ''' دیوار ها گفتند ' فرزندانت را نکش !
چه خانواده شایسته ای داشته
تف بر وجدانت نامرد کثیف.
خانوما حتما باید کشته بشین تا دیر نشده از شوهرایی که موادمخدر صنعتی مصرف میکنند جدا شید چون هر لحظه مرگ در کمینتونه. این نامرد کثیف میتونه درس عبرت بشه واسه زندگی خفت بارتون. مهر حلال کنید و جونتون عزیزتره
پاسخ ها
آیا این وحشی جانی را میشه انسان حساب کرد؟؟؟؟؟بیشرف خدا لعنتت کنه که با اون وضع اون زن بدبخت را کشتی اونم جلوی چشمان فرزندانش .بیغیرت وبی عرضه بودی که اون بدبخت میرفت کارمیکرد میاورد وتوهم خرج موادت میکردی تازه انتظار داشته که بهش توجه کنه بااون وضع مفنگی اخه تو سرت به مواد همیشه مشغول بوده دیگه وحشی اون زن از تو به عنوان یه شوهر چه دلخوشیهایی دیده که بهت توجه نکرده؟؟؟؟باید این موجود وحشی از رو زمین محو بشه
طلاق بگیریدوتنهایی زندگی کنیدبخدابهتره..اقلا امنیت دارین خانومای محترم شمارابخداتادیرنشده طلاق بگیرید.
به جومونگ
اصلااینجور ادما انسان حساب نمیشن که بخواهیم با اونا ازدواج کنیم .حیف نیست وقتمون عمرمونو بازندگی کردن با این وحشیها تلف کنیم .
چرا این جنایتکاران وقتی دچار توهم میشوند خودشان را نمی کشند همسرشان را می کشند؟؟؟؟؟!!!!! این دروغ بزرگی است برای فرار از مجازات
این بررسی بیشترتون منو کشته
این قاضی هم خوب بلده از حیوان جانی درنده محافظت کنه.
این بررسی بیشترتون منو کشته.
اینطور حیوونارو زجر کش کنید که یک بیگناه رو نکشند
نمیدونم چرا از در و دیوار الهام نمیشه که برو کار خوبی انجام بده یا الان وقت نماز شبه، فقط دستور قتل صادر میشه!
منظور اینکه به زور خواب باشی ، باس یادت باشه یه روز بال داشتی ، دست بسته جلو قلدر ، مملکت قل و بلبل
چرا معتادها ازدواج می کنن
اصلا معتاد نباید داخل ادم حساب کرد
معتاد لیاقت هیچیو نداره
برترینها !!!!!!!!!
انشالله خدا هدایت ت کنه !!!!!!
این.دیکه حیوان بتره
دیوارها گفتن !!!!!!!!!!!
آشغال نامرد کثافت ، اون زن نبوده فرشته بوده که تو آشغال تو خونه مواد مصرف کنی اونم بره صبح تا شب کار کنه
از آخرم چنین کاری کنی ،
البته مقصر در و دیوارها بوده باید در و دیوار محاکمه بشه
صدبار اعدامهمبرای این گرگ وحشی کمه
خدا اینها انسانند
چرانظرمیدیم شماثبت نمیکنیداخه مگه دروغه چراازیک مردشیشه ای بایدسه تابچه بدبخت بدنیابیاره
یاابوالفضل
وااااای
وای خدای من خیلی حالم بد شد بچه های بیچاره شاهد چه قتل وحشیانه ای بودن..خدا لعنت کند مردهای عوضی مثل این آشغال
پاسخ ها
آره بخدالعنت برنره شیشه ای..اقلاتریاک میزدبهتربودبخدا..
راست میگه که دیوارها گفته زنت رو بکش.آدم کریستالی مغزش سالم نیست.
۲۵بار اعدامش کنید..بسوزونیدش وخاکسترش رابربادبدیداین کثافت رو..گناه داشته این زن بیچاره که مجبوربوده حتی بیرون ازخونه کارکنه وبده این آشغال بخوره..
این لجن ها رو باید تدریجی در حوض اسید بفرستند تا اسید بند بند بدنش رو بخورد و دلخور حل کند تا درس عبرتی برای دیگران شود که زن زحمتکش شان رو نکشند
قاضی باید فضا را باز می گذاشت تا برادر هایش اون رابکشند .. ...