دستگیری دخترِ پسرنما به جرم قتل
گفتوگوی خواندنی با دختری پسرنما که به فری طلا معروف بود را در خصوص قتل رئیس تعمیرگاه از نظر میگذرانید.
رکنا: گفتوگوی خواندنی با دختری پسرنما که به فری طلا معروف بود را در خصوص قتل رئیس تعمیرگاه از نظر میگذرانید.
ماموران وقتی پای در صحنه جنایت گذاشتند پی بردند این مرد که محمود نام داشت برخلاف همیشه شب را در تعمیر گاه خودرو میگذراند که به قتل رسیده است.
در گاوصندوق باز بود و در گوشهای یک کارد میوهخوری خونآلود روی زمین افتاده بود که مشخص میکرد قاتل بعد از جنایت و سرقت از گاو صندوق پا به فرار گذاشته است.
کارآگاهان دریافتند شاگرد مغازه که «فرشید» نام دارد و به «فری طلا» معروف است از زمان وقوع قتل ناپدید شده است.
پلیس توانست محتوای گاوصندوق را شناسایی کند و با به دست آوردن شماره سریال چند چک سرقتی از بانک بخواهد وصولکننده آن را در اختیار پلیس بگذارند.
سه سال از این ماجرا میگذشت که یک دختر جوان با آرایشی غلیظ وارد بانکی در شمال تهران شد.
این دختر با پشتنویسی یک چک، آن را به کارمند بانک تحویل داد هنوز دقایقی نگذشته بود که خودروی گشت پلیس جلوی در بانک توقف کرد و دختر شیکپوش را دستگیر کرد.
قاضی اسماعیلی شروع به بازجویی کرد:
چند سال داری و کجا زندگی میکنی؟
۲۲ سالهام و با پدر و برادر کوچکترم در یکی از شهرهای شمالی زندگی میکنم.
ازدواج کردی؟
خیر، من باید از پدرم که از دو پا فلج است نگهداری کنم و خرج زندگی به پای من است.
چه کار میکنی؟
خیاطی، رخت شویی و با آمدن به تهران سعی کردم جایی برای منشیگری پیدا کنم.
از کی به تهران آمدهای؟
این اولین بارم است که به تهران اومدم.
و ماجرای این چک؟
مگه چی شده این چک رو یه پسره به من داده تا باهاش جهیزیه بخرم و با هم ازدواج کنیم.
میشه بگی این پسره کیه؟
چطور حتماً میخواهید بروید سراغ اون بیچاره، شما بگید جریان چیه تا من هم بگم.
اون پسری که تو میگی احتمالاً همون قاتلی است که ما دنبالشیم؟
قتل! نه آقا اون پسره خیلی آقاست.
حالا میگی این آقای جنتلمن کیه؟
خودش میگفت اسمش فرشید است و توی همون شهر ما زندگی میکند.
توی تهران قرار بود اونو کجا ببینی؟
میگفت توی یه تعمیرگاه ماشین کار میکنه، قرار بود این چک رو وصول کنم برم شهرمون تا اون بیاد سراغم.
تو اگه ما رو کمک کنی، اون قاتله، دستگیرش میکنیم؟
من باورم نمیشه، فرشید و این حرفها!
به تو فرصت میدم تا فردا فکرها تو بکنی؟
من فکری ندارم بکنم، هیچی از فرشید نمیدونم همین!
قاضی پرونده با صدور قرار بازداشت رویا را روانه زندان کرد و ۲۴ ساعت بعد با دستور احضار قضایی این دختر که هیچ آرایشی به صورت نداشت در برابر قاضی ایستاد.
خب فکرها تو کردی؟
من گفتم، هیچی از فرشید نمیدونم.
یعنی اگر ببینی هم نمیشناسی؟
من یک بار بیشتر اونو ندیدم البته در تاریکی شب بود که اومد توی کوچهمون این چک رو به من داد.
پس چه جوری با هم آشنا شدید؟
تلفنی، البته فرشید میگفت منو دیده و پسندیده.
قاضی وقتی با این ادعاها روبهرو شد، عکسی از فرشید را در لابهلای اوراق پرونده جستوجو کرد، وقتی آن را پیدا کرد دید فرشید در کنار مقتول و چند کارگر دیگر ایستاده است و میخندد، موهایی طلایی داشت و همین باعث شده بود به فری طلا معروف شود.
قاضی نیم نگاهی به دختر جوان کرد، رویا سر به زیر انداخته بود و ناخنهایش را به دندان گرفته بود.
خب چرا محمود را کشتی؟
من، چه حرفهایی میزنید اصلاً توی عمرم اونو ندیده بودم.
واقعیت را بگو؟
چه واقعیتی، شما دست از فرشید برداشتید و الان منو قاتل میدونید پس اون پسره چی میشه؟ چرا اونو پیدا نمیکنید.
اونو پیدا کردیم؟
کجاست، تا همین الان سراغ فرشید رو از من میگرفتید.
فرشید گفته تو محمود رو کشتی و اونو اغفال کردی؟
فرشید گفته، اون از این حرفها نمیزنه، شما دارید به من یک دستی میزنید.
تو چرا این قدر مطمئن هستی؟
چون میدونم شما فرشید رو دستگیر نکردید.
چرا دستگیرش کردیم!
کجاست؟ نشونش بدهید.
خودتی؟ تو فری طلایی؟
من؟
بله، دیروز با آرایشی که کرده بودی چهرهات فرق میکرد، اما حالا با این عکس که من از فرشید دارم هیچ فرقی نداری.
اشتباه میکنید!
تو اشتباه میکنی، با استفاده از جثه لاغری که داری، با پوشش پسرانه شاگردی میکردی و، چون شباهت به دخترها داشتی همه تو را فری طلا، صدا میزدند، اعتراف کن؟
محمود، حقش بود که کشته بشه.
چرا؟
اون راز من رو فهمیده بود و میخواست از آن سوء استفاده بکنه.
چه رازی؟
من اسم واقعی ام مهشید است، اما به خاطر این که نمیتونستم کاری دست و پا کنم مجبور شدم تیپ پسرانه بزنم.
چطور شد به این فکر افتادی؟
خیلی اتفاقی یه روز برای خندوندن داداش کوچیکم تیپ پسرونه زدم چند تا از دوستانم که همون موقع خونه ما اومدن اولش منو نشناختن، به خاطر همین به این فکر افتادم.
بعد چه کردی؟
هیچی، با تیپ پسرانه شدم شاگرد تعمیرگاه ماشین، خیلی اوضاع خوب بود با همه رفیق بودم و هیچکس نمیفهمید که من دخترم آقا محمود هی از من میخواست شناسناممو برای بیمه ببرم پیشش، اما من نمیبردم و هر روز بهانه میآوردم تا این که اون گیر داد اگه شناسنامه نبرم اخراجم میکنه!
چارهای نبود یه شناسنامه جعل کردم و دادم به مقتول اولش نفهمید تا این که روز قتل که مغازه رو تعطیل کردیم، اون نرفت و گفت میخواد شب رو توی مغازه بخوابه.
من خیلی ترسیده بودم، آخه ممکن بود بفهمه، به خاطر همین بهونه آوردم که میخوام برم خونه یکی از دوستانم، اما محمود نگذاشت و گفت باید توی مغازه بخوابم.
بعد از شام بود که مقتول مقداری مشروب خورد و بعد هذیون گوییاش شروع شد یه دفعه از زبونش شنیدم که به من میگه تو دختری و خوب فیلمبازی میکنی، باور کنید از ترس سرجام خشکم زده بود محمود که اومد سراغم من با التماس سعی کردم فرار کنم، چارهای نبود وقتی چشمم به کارد میوه خوری افتاد مجال ندادم و چند ضربه به مقتول زدم.
چرا سرقت کردی؟
برای رد گم کنی بود، میخواستم دیگر فرشیدی در کار نباشد و همه فکر کنند اون بعد از قتل فرار کرده باور کنید دست خودم نبود از اون شب کابوس نمیگذاره بخوابم.
پولها رو چه کار کردی؟
یه خیاطی توی شهرمون راه انداختم، چون چرخ خیاطیهایی که داشتم خراب بودند اومدم تهران تا با خرد کردن این چک که فکر نمیکردم ردیابی بشه، چند تا چرخ خیاطی بخرم.
این دختر پسرنما وقتی توانست ثابت کند به خاطر دفاع از حیثیت دست به قتل زده است از قتل عمد تبرئه شد.
نظر کاربران
اون عوضی که مرد باید حواشو داشتی تو که فهمیدی این دختر باید ببینی دردش چی که این تیپ زده نیاز داشته خواسته امنیت داشته باشه خواسته پول دربیاره بازم دمش گرم ی دختر اونم تو شغل مردونه
پاسخ ها
دستش درد نکنه آدم بی شرف را باید کشت کسی که بویی از انسانیت نبرده به یک دختر بی پناه که خواسته شرافتمندانه زندگی کنه رحم نکرده حقشه که بمیره یک رزدل خوک کثیف کمتر انشاالله هرگز آمرزیده نشه
درود بر این دختر پسر نما
لطفا درباره پسرهای دختر نما هم گزارش تهیه کنید
کلا عاشق دخترهای پسر نما و پسرهای دختر نما هستم و آنها را می ستایم
درود بر همه این عزیزان
با سپاس
پاسخ ها
گزارش رو ولش کاشکي براي اين بنده هاي خدا شغل مهيا کنن که اينقدر گرفتاري نکشن واقعا براي مسئولين اين مملکت بايد تاسف خورد
لابدکرم ازخودت بوده
پاسخ ها
شما انگار خیلی دخترا بهت بی محلی میکنن که انقدر دلت پره و همه جا اونها رو مقصر میدونی آره غضنفر؟
تخیلی
پاسخ ها
شما مالیخولیا داری همه چی رو تخیلی می بینی
احسند به حیمی که این دختر بدختو از قتل عمد رها کرد والله تو کشورهای پیشرفته اگه قاتل ثابت کنه دفاع از خود جرمی نداره
پاسخ ها
کاش براي دخترها کار مناسب فراهم کنن
حیدر
حیمی چیه ؟؟؟؟؟که من متوجه نشدم !!!!
اون صاحب تعمیرگاه ادم عوضی بوده کشته شدن حقش بوده این دختر باکارکردن توی تعمیرگاه غیرت خودش رونشون داده باحیا بوده کارگ)ی کرده که از پدر ومادرش مواظبت کنه صابکارنباید به روش میاورد که دختره باید حقوقش رواضافه میکرد این دختراز تنها موجودیش ناموسش دفاع کرده حیا داشته وگرنه راه های دیگه روهم برای پول دراوردن بلد بوده
این خبر مال خیلی سالهاپیش است من دردهه70 درروزنامه خوانده ام
پاسخ ها
راست میگی بهش میخوره مال اون دوره باشه. آخه قضات امروز به خودشون زحمت رسیدگی و بررسی حق و ناحق نمیدند. کشتی؟ اعدامی، حالا چه دفاع از خود بوده یا نبوده.
وبازم شاهدتهران هستیم
خدا رو شکر
خدا رو شکر دختر بیچاره تبرئه شد.
پاسخ ها
دمت گرم شیر زنی به مولا این خانم باید تبرعه بشه که از شرافت خودش دفاع کرده وخدالعنت کنه چنین نامردایی روکه به ی دختر بی دفاع نظر دارن
خدابهش رحم کرده شاتس آورده ...
فقط چون دختره حتما حق با اونه و برای پول و دزدی کسی رو که بهش کار داده نکشته. نباید حتما استاد باشی و به دخترا نمره بدی
دختره فاسدقصاص شود.
پاسخ ها
چشم امر دیگه