مصباح: نسل جوان، اعتقاد تقلیدی را نمیپذیرد
مصباح یزدی گفت:: فکر و اعتقاد دیگران را نمیتوان با زور و اجبار عوض کرد و نسل جوان امروز که به درستی برای کارهایش به دنبال دلیل میگردد، را نمیتوان قانع کرد که بر اساس تقلید، اعتقادی را بپذیرند؛ چه بسا برخی از آنها شیوه پدرانشان را اشتباه بدانند؛ شاید بعضی از ایشان معتقد باشند این همه جنگ و ویرانی و کشته و معلول شدن این تعداد انسان چه فایدهای داشت؛ آیا نمیشد راه کمهزینهتری را برای رسیدن به اهداف انقلاب انتخاب کرد؟
خبرگزاری ایسنا: رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت برخی از کسانی که خودشان دست اندرکار این انقلاب بودند و در پیاده کردن ارزشها و برقراری این نظام نقش داشتند، آن گونه که شایسته است، عمق ارزشهای انقلاب را درک نکردهاند.
آیتالله محمدتقی مصباح یزدی:
* برای ما ساده است که باور کنیم عامل اصلی در این انقلاب، دین بوده و رهبر آن نیز یک عالم دینی بوده که برای احیاء ارزشهای دین قیام کرده و از روز اول تا آخر، عمدهترین دغدغهاش اسلام بود؛ اما برای یک تاریخنویس و جامعهشناس دشوار است که باور کند یک روحانی مذهبی بتواند چنین انقلابی را رقم بزند و مردم نیز برای دفاع از دین جانشان را به خطر بیاندازند.
* (با تأکید بر اینکه کمتر کسی باور میکرد که این انقلاب به پیروزی برسد): احساس میکنم وظیفه دارم در روزهای پایانی عمرم مطالبی را درباره ارزشهای انقلاب بگویم که متأسفانه کمتر به آن توجه میشود و حتی برخی از کسانی که خودشان دست اندرکار این انقلاب بودند، و در پیاده کردن این ارزشهای و برقراری این نظام نقش داشتند، آن گونه که شایسته است، عمق این مطالب را درک نکردهاند.
* جامعه امروز ما در ادامه سیر تکوینی خود در دوران پرنشاط جوانی به سر میبرد؛ یعنی دوران طفولیت و خردسالی را پشت سر گذاشته و زمان رفتارهای کودکانه و هوسبازانهاش گذشته است؛ اما قرار نیست هرجوانی که سالم و قوی بود، صالح هم باشد؛ خیلی از افراد از نیروی بدنی و امکاناتشان سوء استفاده میکنند و جنایتهای عظیمی را انجام میدهند؛ در طول تاریخ بشریت هم نمیتوان برههای را نشان داد که همه مردم یا اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه صالح و درستکار باشند؛ بلکه شواهد تاریخی و مؤیدات قرآنی گواه عکس این مطلب است؛ اما کسانی که از استعداد و توانمندی برخوردارند و دلسوز خود ودیگران هستند، باید راه بهرهبرداری از این نعمتها را پیدا کرده و با صبر و حوصله راه صحیح را بپیمایند و دیگران را نیز در این مسیر با خود همراه کنند.
* فکر و اعتقاد دیگران را نمیتوان با زور و اجبار عوض کرد و نسل جوان امروز که به درستی برای کارهایش به دنبال دلیل میگردد، را نمیتوان قانع کرد که بر اساس تقلید، اعتقادی را بپذیرند؛ چه بسا برخی از آنها شیوه پدرانشان را اشتباه بدانند؛ شاید بعضی از ایشان معتقد باشند این همه جنگ و ویرانی و کشته و معلول شدن این تعداد انسان چه فایدهای داشت؛ آیا نمیشد راه کمهزینهتری را برای رسیدن به اهداف انقلاب انتخاب کرد؟
* حتی اگر پذیرفته شد که دین باید در امور اجتماعی و سیاسی دخالت کند، سؤال دیگری مطرح میشود این است که آیا روشی که جمهوری اسلامی در پیش گرفته، روش درستی است؛ و حتی اگر روش جمهوری اسلامی را در گذشته درست بدانیم، آیا در ادامه هم باید با همین شیوه جلو رفت، یا با تغییر شرایط باید به گونه دیگری عمل کرد؟ آیا امروز هم لازم است از شعارهای اول انقلاب حمایت کرد یا باید راههای دیگری را بیابیم تا ضرر کمتری داشته باشیم؟
* اگر بخواهیم نسل آینده ما اسلام انقلابی را باور داشته باشد و در این مسیر تلاش کند، باید پاسخ این سؤالات به خوبی برایش تبیین شود؛ مخصوصاً با توجه به اینکه دشمنان ما دائماً چنین سؤالاتی را به شیوههای مختلف مطرح میکنند و حتی اگر در ذهن جوانی این شبهات وجود نداشته باشد، دشمنان برای او این سؤالات را طرح خواهند کرد.
* بیان اینکه عدهای معتقدند دورانی که رهبر جامعه مطلبی را بگوید و دیگران هم بدون کم و کاست آن را بپذیرند، تمام شده است): در اینجا لازم است به این نکته توجه شود که یکی از حکمتهای صدور بیانیه گام دوم انقلاب این است که بدانیم اتفاقاً هنوز دوره انقلاب تمام نشده است؛ بلکه هنوز فقط یک گام از آن برداشته شده و این انقلاب دائمی خواهد بود؛ چون عامل آن امری فطری و تغییرناپذیر است؛ آن عامل با فراهم شدن شرایط، موجب ایجاد یک انقلاب شد، و ما باید آن شرایط را حفظ کنیم تا آن عامل همیشه اثر خود را ببخشد و هر گامِ آن ما را به ظهور نزدیکتر کند. البته باید توجه داشته باشیم که قرار نیست همگان با این سخنان قانع شوند.
نظر کاربران
بی خیال بابا