چرا فاز چهارم «ستاره» از دستور کار خارج شد؟
عضو هیئتمدیره پالایشگاه ستاره خلیج فارس با بیان اینکه اگر منظور از فاز چهارم، افزایش ظرفیت به مقدار ۱۲۰ هزار بشکه در روز است، تأکید میکند که هماکنون این هدف بیشازآن، در حدود ۱.۵ فاز با صرف هزینه اندک قابل دستیابی است.
خبرگزاری شرق: شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی دیروز اعلام کرد اجرای فاز چهارم پالایشگاه ستاره خلیج فارس در دل سه فاز دیگر صورت گرفته و ظرفیت این پالایشگاه تا پایان سال به ۴۸۰ هزار بشکه میرسد و ظرفیت توسعه بیشتر را ندارد.
این در حالی است که برخی کارشناسان معتقدند که هنوز بخشهایی از این پالایشگاه، ظرفیت توسعه بیشتری دارد و میتوان روی سرمایهگذاری در این بخش حساب کرد.
از سویی برخی از شرکتهای ایرانی برای آغاز پروژه فاز چهارم ستاره خلیجفارس اعلام آمادگی کردهاند و سؤال اینجاست که چرا باید فاز چهارم این پالایشگاه از دستور کار خارج شود؟
عضو هیئتمدیره پالایشگاه ستاره خلیج فارس با بیان اینکه اگر منظور از فاز چهارم، افزایش ظرفیت به مقدار ۱۲۰ هزار بشکه در روز است، تأکید میکند که هماکنون این هدف بیشازآن، در حدود ۱.۵ فاز با صرف هزینه اندک قابل دستیابی است.
او با بیان اینکه این پالایشگاه خصوصی است، میگوید: «سهامداران با توجه به بررسیهای اقتصادی فوق نسبت به توسعه تصمیمگیری میکنند و درصورتیکه با صرف هزینه کمتر بتوان توسعه را انجام داد، طبیعی است که راه کمهزینهتر را انتخاب کنند».
جلوگیری از اجرای فاز چهارم پالایشگاه ستاره خلیج فارس در حالی انجام میگیرد که برخی از طرحهایی که به گفته کارشناسان ظرفیت کافی برای توسعه ندارند، در اولویت قرار گرفته است.
پروژه پالایشگاههای سیراف در این دسته قرار میگیرند و این در حالی است که نباید توسعه را فدای تعصب کرد. شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی در بیانیهای که در این زمینه داده است، نوشته است: «هماکنون ظرفیت این پالایشگاه، روزانه ۴۵۰ هزار بشکه است که مطابق برنامه زمانبندی تا پایان امسال به ۴۸۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید».
در این بیانیه تأکید شده که با بهرهبرداری کامل از همه ظرفیتهای فرایندی درحالحاضر هیچگونه ظرفیت اضافی در پالایشگاه وجود ندارد؛ بااینحال، اغلب کارشناسان نظر متفاوتی در این زمینه دارند.
ظرفیت پالایشگاه خلیج فارس تکمیل نشده است
متاجی، عضو هیئتمدیره پالایشگاه ستاره خلیج فارس در گفتوگو با «شرق» میگوید: پس از راهاندازی هر واحد پالایشی، معمولا عملیات آزمایشی جهت ارزیابی در ظرفیت طراحی و ۱۰ درصد ظرفیت اضافی و حداکثر ظرفیت عملیاتی انجام میگیرد تا رفتار واحدها در ظرفیتهای فوق بررسی شود و چنانچه تنگناهایی یا اشتباهاتی در طراحی موجود باشد، شناسایی نشده و برطرف شده و نیز امکان افزایش بازدهی ظرفیت بالقوه مورد شناسایی واقع شود.
باتوجه به وجود امکانات زیربنایی در پالایشگاه ستاره خلیج فارس، بعد از پایان راهاندازی هر مجتمع پالایشگاه خلیج فارس، بحث افزایش ظرفیت یا فاز چهارم پالایشگاه مطرح شد و این هنگامی بود که هنوز زمان مناسب برای انجام عملیات آزمایشی نرسیده بود.
با توجه به طرح ایده افزایش ظرفیت، طبق معمول و روش جاری در صنعت نفت، مطالعات فنی- اقتصادی این طرح انجام شد و مشخص شد طرح فوق، با صرف هزینه ۳۲۰ میلیون یورو (بدون ایجاد دستگاههای بنزینسازی مربوطه) منجر به بهبود وضع اقتصادی پالایشگاه میشود. در همین زمان واحدهای پالایشی برای انجام عملیات آزمایشی جهت سنجش کارایی آنها توسط تیم مهندسی بهرهبرداری پالایشگاه آماده شد.
این عملیات نشان داد که افزایش ظرفیت در دو مرحله با تغییر شرایط عملیاتی و نیز با سرمایهگذاری اندک به ترتیب تا ۴۳۵ هزار بشکه در روز و ۵۴۰ هزار بشکه در روز قابل انجام است. متاجی در ادامه میگوید: بهاینترتیب با هزینه بسیار کم در حدود ۹۰ میلیون یورو، ۱۵۰ درصد یک فاز به ظرفیت پالایشگاه اضافه میشود.
از سوی دیگر باید توجه داشت که پس از راهاندازی اولویت اول، پرداخت دیون سرمایهگذاری است که باید به منابع تأمینکننده داده شود و درصورتیکه برای ایجاد فاز چهارم سرمایهگذاری انجام میشده امکان بازپرداخت وجود نداشت و این سبب بروز مشکلات فراوان اقتصادی برای شرکت و نیز بانکهای وامدهنده میشد.
با افزایش ظرفیت فعلی، نهتنها از بروز مشکل فوق جلوگیری شد بلکه باتوجه به افزایش سودآوری بازپرداخت وام نیز تسهیل میشود. این مسئول در پالایشگاه خلیج فارس ادامه میدهد: با توجه به اینکه واحدهای تصفیه و بنزینسازی تحت لیسانس هستند، معمولا در پالایشگاهها اینگونه واحدها دقیقا مطابق طراحی مورد بهرهبرداری قرار میگیرند.
کارشناسان و مدیران پالایشگاه ستاره خلیج فارس با افزایش ظرفیت واحدهای فوق نشان دادند که با شناخت دقیق علمی و فنی میتوان این واحدهای تحت لیسانس را نیز به دست نیروهای پرتوان داخلی، بهینهسازی کرد.
۱.۵ فاز ظرفیت کماکان باقی است
به گفته او، بهطور کلی اگر منظور از فاز چهارم افزایش پالایشگاه ستاره خلیجفارس، افزایش ظرفیت به مقدار ۱۲۰ هزار بشکه در روز است، هماکنون این هدف بیش از آن در حدود ۱.۵ فاز با صرف هزینه اندک قابل دستیابی است.
او درباره اینکه اولویت توسعه پالایشگاه ستاره خلیجفارس نسبت به طرحهای بالادستی دیگر چگونه است، میگوید: باید توجه داشت که شرکت یادشده خصوصی است و سهامداران با توجه به بررسیهای اقتصادی گفتهشده، برای توسعه تصمیمگیری میکنند و درصورتیکه با صرف هزینه کمتر بتوان توسعه را انجام داد، طبیعی است راه کمهزینهتر را انتخاب کنند. از سویی، با توجه به هزینه کمتر پالایشگاههای میعانات گازی نسبت به نفت خام، احداث پالایشگاههای جدید میعانات گازی نسبت به نفت خام برتری دارد.
به این معنا که در کنار توسعه ستاره خلیجفارس و رساندن ظرفیت آن به ۵۴۰ هزار بشکه در روز، پالایشگاههای سیراف نیز باید مرکز توجه قرار گیرد و سرمایهگذاران آن پالایشگاهها که تاکنون هزینههای زیادی را برای طراحی و آمادهسازی زمینی انجام دادهاند، اقدامات لازم برای کسب منابع مالی را برای ارائه کار انجام دهند و از حمایت دولت نیز برخوردار شوند.
ساخت پتروپالایشگاه اولویت دارد
علی شهرویی، کارشناس نفت و انرژی در این زمینه میگوید: در وضعیت کنونی اقتصاد ایران، پالایشگاهها چندان از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه نیستند و نرخ بازگشت سرمایه پایینی دارند. قطعا حرف درستی است که پروژه سیراف در اولویت نباشد. قطعا سرمایهگذاری که میخواهد در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی سرمایهگذاری کند، به نرخ بازگشت سرمایه نگاه میکند؛ این نرخ در پالایشگاهها عدد پایینی است و در پتروشیمیها بهتر است.
به همین دلیل، شاید تمایل به ساخت پتروشیمی در دهههای گذشته، بیش از تمایل برای ساخت پالایشگاه بوده است؛ اما باید توجه داشت که ساخت پالایشگاه در کشور نیز ضرورت دارد. او با اشاره به ضرورت ساخت پالایشگاه میافزاید: به دلیل شرایط تحریمی، فروش فراوردههای نفتی بسیار راحتتر از نفت خام است.
میتوانیم نفت خام را به فراورده تبدیل کرده و سپس آن را صادر کنیم؛ اما برای آنکه بتوان به هر دو موضوع رسیدگی کرد و هم نرخ بازگشت سرمایه را بالاتر برد و هم از خامفروشی جلوگیری کرد، ساخت پتروپالایشگاهها شاید راهحل مناسبتری باشد.
او با بیان اینکه ساخت این پالایشگاهها محصول عملکرد یک دولت نیست، تصریح کرد: بین پالایشگاههای داخلی در سالهای اخیر، پالایشگاههایی ساخته شده و به بهرهبرداری رسیدهاند که نسل جدید آنها، غالبا از سال ۸۵ با برنامهریزی محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت سابق، در مجموعه پالایش و پخش انجام شدهاند.
پالایشگاه شازند، پالایشگاه ستاره خلیجفارس، پالایشگاه بندرعباس و برخی واحدهای جدید پالایشگاههای تبریز و اصفهان از این دسته محسوب میشوند و اغلب آنها در دولتهای گذشته پیشرفت نسبتا خوبی داشتند که دولت جدید سر کار آمد و آنها را تکمیل کرد و به عرصه تولید رساند.
شهرویی درباره عملکرد پالایشگاه ستاره خلیجفارس ادامه داد: راهاندازی این پالایشگاه یکی از اقدامات خوبی بوده که در این مدت انجام شده و به ثمر نشسته است. این پالایشگاه اگر امکان توسعه و افزایش ظرفیت داشته باشد، قطعا باید آن را در اولویت قرار داد. به نظر میرسد برخی فضاهای این پالایشگاه امکان افزایش ظرفیت را دارد که نیازمند بررسیهای دقیق است و قطعا انجام شده و طرح توسعه آن را در چهار فاز تعریف کرده است.
خصوصیسازی، پالایشگاههای سیراف را قربانی کرد
او با تأکید بر اینکه باید بررسی کارشناسی انجام شود که توسعه فاز چهارم این پالایشگاه و توسعه دیگر پالایشگاهها، کدام صرفه اقتصادی بهتری دارد تا آن را در اولویت قرار داد، میگوید: در مباحث توسعه باید تعصب را کنار گذاشت و با توجه به اینکه کسی طرحی را پیشنهاد داده، آن را در اولویت قرار نداد و هر طرحی را که صرفه و صلاح اقتصادی بهتری برای کشور دارد، در اولویت قرار داد.
متأسفانه پالایشگاههای سیراف در جذب سرمایه موفق نبودند و شاید یک دلیل عمده، آن بود که پالایشگاهها پراکنده و مربوط به بخشهای مختلف با مالکیتهای متفاوت بودند؛ وقتی آنها را پراکنده میکنید، امکان تجمیع توان برای ساخت آنها و اعطای گارانتی برای سرمایهگذاری در آنها را از سرمایهگذار میگیرید و هماهنگیها در آن سخت میشود.
این کارشناس با تأکید بر اینکه طرح سیراف را باید مجدد ارزیابی کرد، تصریح میکند: باید صرفه اقتصادی آن را دوباره ارزیابی کرد و اگر صرفه اقتصادی دارد، به آن ادامه داد و اگر خیر، آن را تعطیل کرد تا سرمایه بیشتری برای آن هزینه نشود که بعدها به آن برسیم که اشکالاتی داشته که به آنها توجه نکرده بودیم.
شهرویی با بیان اینکه مشکلات عمده صنایع پالایشی در ایران، پراکندگی آنهاست، میافزاید: مالکیتهای پراکنده در هلدینگهای مختلف بدون هیچ وحدت رویه و انسجام که پیامد خصوصیسازی نادرست آنها بوده است و جای آن دارد که نقشه راهی برای بازگرداندن و هماهنگکردن آنها در مسیری بهینه ترسیم شود تا شاید بتوان در آینده چیزی شبیه هلدینگ خلیجفارس را در بحث پالایشگاههای کشور ایجاد کرد تا اینکه بتواند وحدت رویهای هم در عملکرد داخلی داشته باشد و هم در بازارهای بینالمللی اعتبار و برندی بینالمللی کسب کند. با توجه به آنها، فراوردههای کشور در آینده افزایش مییابد و حتما داشتن برند بازرگانی بینالمللی بهصرفه خواهد بود.
نظر کاربران
امان از حرص و طمع دلاررررررر ، میگم فعلا نیاز نیست ، بعدا او میگه خیلی هم نیاز داری ، خبر نداری ! خلاصه اینکه مجبورت میکنن وام زیاد بگیری ، ورشکسته بشی ، به عنوان اهن قراضه هپولی هپولیت می کنند مثل بقیه ! اینه اوضاع !