شوهر خائن، سرنوشت رویا را به دستِ مرد خیابانی سپرد!
هنوز سه ماه از زمان ثبت عقد موقت نگذشته بود که به صورت یک طرفه و طبق شرطی که با او گذاشته بودم صیغه نامه را فسخ کردم و به خانه پدرم بازگشتم، اما وقتی هدایت متوجه این ماجرا شد با من تماس گرفت و ادعا کرد که باید تا پایان مدت عقد موقت با او زندگی کنم در غیر این صورت روزگارم را سیاه میکند...
روزنامه خراسان: زن ۳۱ ساله که به اتهام ضرب و جرح عمدی از همسر سابقش شکایت کرده بود درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: وقتی دیپلم گرفتم خیلی تلاش کردم تا وارد دانشگاه شوم، اما به دلیل این که مهارت تست زنی نداشتم و در برخی از دروس مانند زبان انگلیسی به شدت ضعیف بودم در آزمون سراسری پذیرفته نشدم و تصمیم گرفتم سال بعد برای ورود به دانشگاه بیشتر تلاش کنم، اما هنوز چند ماه به آزمون سراسری مانده بود که «شروین» به خواستگاری ام آمد.
من هم با نظر اطرافیانم تصمیم به ازدواج گرفتم. این گونه بود که در ۱۹ سالگی پا به خانه بخت گذاشتم و زندگی مشترکم با «شروین» آغاز شد تا این که متوجه شدم همسرم به مواد مخدر سنتی اعتیاد دارد، اما این موضوع را جدی نگرفتم و اعتیاد همسرم را از خانواده ام پنهان کردم.
چرا که معتقد بودم اگر همسرم به مصرف مواد مخدر صنعتی آلوده نشود حداقل به دیگران صدمهای نمیزند با وجود این همسرم در بیرون از منزل و با دوستانش رفتار مناسبی داشت، اما در منزل بسیار پرخاشگر بود و با هر بهانهای مرا کتک میزد من هم به خاطر سه فرزند کوچکم همه ناملایمات زندگی را تحمل میکردم تا این که روزی به ارتباط همسرم با زنان غریبه پی بردم.
این موضوع دیگر برایم قابل تحمل نبود چرا که یک زن هیچ گاه نمیتواند خیانتهای همسرش را نادیده بگیرد وقتی حقیقت ماجرا را از شروین پرسیدم او با عصبانیت مرا زیر مشت و لگد گرفت و پاسخم را نداد.
از آن روز به بعد اختلافات ما شدت گرفت به طوری که میترسیدم بر اثر کتکهای همسرم دچار ضربه مغزی شوم به همین دلیل تصمیم به طلاق گرفتم. خانواده ام نیز اگرچه در ابتدا مخالف طلاق بودند، اما وقتی فهمیدند که احتمال دارد این کتک کاریها به مرگ دخترشان منجر شود دست از مخالفت برداشتند این گونه بود که من از شروین در حالی طلاق گرفتم که حضانت سه فرزندم را نیز به او سپردم چرا که میدانستم مادر شروین آنها را دوست دارد و فرزندانم را بزرگ میکند.
از سوی دیگر نیز بعد از طلاق شرایط مناسبی نداشتم و از عهده مخارج فرزندانم برنمی آمدم خلاصه سرنوشت من با ثبت مهر طلاق در شناسنامه ام تغییر کرد و من در حالی دوباره با کوله باری از غم نزد خانواده ام بازگشتم که همواره دلتنگ فرزندانم بودم.
هنوز یک سال از این ماجرا نگذشته بود که روزی در خیابان با مردی به نام «هدایت» آشنا شدم. من که احساس میکردم باید پشتیبان و سرپناهی داشته باشم برای رهایی از تنهایی با هدایت وارد ارتباطی غیرمتعارف شدم تا این که او پیشنهاد ازدواج داد، ولی من هیچ شناختی از او نداشتم و میترسیدم دوباره مانند ازدواج اولم با شکست روبه رو شوم و سرنوشت بدتری پیدا کنم به همین دلیل به هدایت پیشنهاد کردم ابتدا به مدت یک سال به عقد موقت او درآیم تا با خصوصیات اخلاقی و رفتاری یکدیگر بیشتر آشنا شویم و در صورتی که با گذشت این مدت به تفاهم اخلاقی رسیدیم عقد دایمی کنیم.
اما در این میان شرط کردم که در مدت عقد موقت حق فسخ صیغه نامه با من باشد او هم شرایط مرا پذیرفت و بدین ترتیب زندگی ما زیر یک سقف آغاز شد.
هنوز چند روز بیشتر از ثبت عقد موقت نگذشته بود که فهمیدم هدایت نیز مانند همسر اولم اعتیاد دارد، ولی باز هم با تکرار اشتباه اولم این موضوع را جدی نگرفتم و به رویش نیاوردم چرا که تلاش میکردم ازدواج دومم را حفظ کنم و برای هر موضوعی به دنبال طلاق نباشم، زیرا شکست در ازدواج اولم موجب شده بود منطقی فکر کنم و با هر ماجرایی مشاجره و درگیری درست نکنم.
اما وقتی به خاطر یک موضوع کم اهمیت دستش را روی من بلند کرد و کتکم زد با خودم اندیشیدم که ازدواج با او راه به جایی نمیبرد و سرگذشتی بدتر از زندگی اولم خواهم داشت به همین دلیل هنوز سه ماه از زمان ثبت عقد موقت نگذشته بود که به صورت یک طرفه و طبق شرطی که با او گذاشته بودم صیغه نامه را فسخ کردم و به خانه پدرم بازگشتم، اما وقتی هدایت متوجه این ماجرا شد با من تماس گرفت و ادعا کرد که باید تا پایان مدت عقد موقت با او زندگی کنم در غیر این صورت روزگارم را سیاه میکند، ولی من حرف هایش را جدی نگرفتم تا این که مرا تعقیب کرد و در یک خیابان خلوت به شدت کتکم زد و مبلغ ۱۰۰ هزار تومان به همراه گوشی تلفنم را از کیفم برداشت و گریخت.
شایان ذکر است به دستور سرهنگ زمینی (رئیس کلانتری سپاد مشهد) این پرونده توسط کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی کلانتری مورد بررسی قرار گرفت.
نظر کاربران
اون موقع مواد مخدر صنعتی کشف شده بود مگه؟
از اسم سوسولیش باید میفهمیدی مرد زندگی نیست
پاسخ ها
اسمش احتمالا اسم عربی بوده ولی تو خبرها اسم مستعار میزارن و همیشه برای اون آدم بده داستان اسم ایرانی میزارن! ضمنا شما مردم که ادعای وطن پرستی دارین حداقل به اسمهای اصیل ایرانی نگین سوسولی!
ایا شروین اسم اصیل ایرانی است ؟خخخخخخخخخخخ
لطفا به اسم انسانها احترام بگذارید بله شروین هم اسم اصیل ایرانی هست
اخه غضنفر چه ربطی به اسمش داره
یعنی هر چی علی اکبر حسین حسن هست همه خوبند
و باز هم شهر مشهد.....
پاسخ ها
جدا چرا مشهد اینطوری شده؟
چون خبرای روزنامه خراسان انتظار داری اتفاقات کدوم شهر باشه
زن بی کس و کار عاقبتش کتک خوردن تو خیابونه . خدا هیچ زنی رو بی برادر نذاره.
پاسخ ها
وقتی با یک مرد خیابونی آشنا میشه و ازدواج میکنه تو خیابون هم از اون مرد کتک میخوره دیگه
خخخخخخخخخخخ
باز هم مشهد
مشهدچه خبره؟؟یاامام رضاع.
پاسخ ها
برترین ها فقط حوادث مشهد رو منتشر میکنه ....
یکی مثل این همش با معتاد ازدواج کرده یکیم مثل دختر اشنامون کارگر کارخونه میگو پاک کنی بود صاحب کارخانه خوشش میاد میگیرش و چه خونه زندگی
پاسخ ها
حالا تو چرا زورت آورده؟نمیری از حسادت
حقت بوده طلاقت داده شوهره اولت هنوز دو روز نشده رفت سراغ هدایت.........
پاسخ ها
کاربر مهدی عزیز و محترم مگه شرح حال او را نخوندی، باز اینجا وضع اقتصادی خانواده پدری خوب نبوده، ولی میخواسته هزینه زندگی بچه های شروین را بدهد که جای تعجب دارد،
بازم مشهد !
کاش در تیتر زنی خیانت نمیکردید !!!!!
من نخوندم ولی از تیترش بنظر میاد فقط حال خراب کن باشه
پاسخ ها
تیتر هیچ ربطی به متن نداره،طبق معمول
تو رو خدا حالم بهم خورد انقدر از مشهد نوشتید
باید تمام معتادانی که ترک نمی کنند رو اعدام کرد .انگل جامعه هستند.
خوشم میاد اکثر این عوضیا بچه م زیاد دارن الهی خدا ازتون نگذره
این داستان یک چیز عادی هست که حد اقل چهل درصد خانواده ها تو ایران در گیرش هستند
پاسخ ها
بخش جالب داستان این بود که گفت چون مهارت تست زنی نداشتم کنکور قبول نشدم خداییش من اینجاش خیلی خندیدم چه مسخره مگه ما هم مهارت تست زنی داشتیم که رفتیم دانشگاه چقدر بهانه های الکی خوب خودت خواستی ازدواج کنی مگه مجبورت کردن
علی برکت ا... بازم مشهد.!!●ماشالا مشهد شده سلطان خلاف●
بابا پرچم دار بزن زنگو.!!!!!!
باز داستان دیگری از خراسان. الانه که شروع بشه مشهد مشهد!؟ بازم مشهد
وقتی از روی احساسات تصمیم بگیری عاقبتش همین میشه ...
آخه احمق آدم از یه مرد معتاد دست بزن دار سه تا بچه می یاره!!!
پاسخ ها
دقیقا! این که میدونسته شوهرش چطور آدمیه و با این حال سه بچه به دنیا آورده از اون خیلی آدم بدتریه
مادره اونو باید شوهر داد
ابله اون زنی هست که تن به ازواج میده اونم دوبار از اولی چه خیری دیدی که دوباره رفتی و همون اشتباه رو تکرار کردی شما زن ها که بدون مرد امورات تون نمیگذره حق تون هست کتک بخورید تحقیر بشید خاک بر سر تون که هنوز نفهمیدین انسان هستین و میتونین روی پای خودتون واستین و این نامرد های الدنگ رو وارد زندگی تون نکنید
خاک بر سر زنهایی مثل تو که بدنبال هوی وهوس راه می افتند برو کار کن وزندگی خوبی برای خودت در کنار خانوادت بساز تو خوب زندگی کن خواستگار خوب خواهد آمد
پاسخ ها
کاش خدا یه عقلی به امثال شما میداد
زنِ احمق ،،،، حقته
انصافا مشهد ی تنه جور کل ایرانو تو فساد و فحشا جرم و جنایت میکشه
...
توجه کردین بیشترین فحشا و جنایات در اخبار داغ در مشهد هستش
منظورش از ارتباط نامتعارف دقیقا چیه
مشهد = شهر فساد
از من میشنوی خودت انقدر این چیز اون چیز نکن
این نامردرا اعدام کنید
اصلاتواین مملکت چی درست وخوبه که روابط زن وشوهرهاباشه. واقعاکه نابودشدیم
پاسخ ها
من و همسرم که زندگی خوبی داریم تو ایران
چند فرزند هم داریم
برترین ها خیلی تابلو هست که این موارد رو فقط از مشهد انتخاب میکنی و منتشر میکنی!! کمی خجالت بکش از این رفتارهات
صحبتی از مرد دیگری غیر از شوهرش نبود! مرد خیابانی دیگه از کجا اومد!؟
آقا این چه تیتریه برا این خبر زدین مردخیابانی ؟