چگونه رسانه ملی از مشروعیتِ نظام میکاهد؟
گاهی بهنظر میرسد برگزاری همایشی با عنوان «نقش صداوسیما در مشروعیتزُدایی از نظام» ضروری است.
خبرآنلاین: گاهی بهنظر میرسد برگزاری همایشی با عنوان «نقش صداوسیما در مشروعیتزُدایی از نظام» ضروری است.
چه بسا رسانۀ ملّی هدفِ خزندهترین شکل «نفوذ» قرار گرفته است. هرچه هست، کاملاً روشن است که فراگیرترین رسانۀ انحصاری کشور، خواسته یا ناخواسته در جهت سلب اعتماد عمومی و تشدید شکاف «دولت-ملّت» گام برمیدارد.
مرور و داوریِ خوشبینانۀ عملکرد صداوسیما (بهویژه در زمینۀ طرح چالشهای اصلی اقتصادی-اجتماعی و مبارزه با فساد)، آشکارا نشانگر آن است که فعالیتهای این رسانه جزیرهای بوده و کمتر تابع طرحی کلان، اندیشیده و علمی است.
پرسشهای بیپاسخ
برای نمونه، بر خلاف رسانههای غیردولتی، صداوسیما بهعنوان رسانهای انحصاری و دولتی/حکومتی، نمیتواند صرفاً به طرح مشکل و آسیب بپردازد و به آشفتگی بیشتر دامن زند. بیان و تکرار آسیبها و مفاسد اقتصادی بدون آنکه ثمرۀ ملموسی داشته باشد، بیتردید اثراتی مخرّب - و حتی معکوس - بر مخاطبان دارد.
تکرار مأیوسکننده و ملالآور کاستیها و مفاسد (درجازدن رسانه)، مخاطب را به این نتیجه میرساند: «مسؤولان پاسخگو نیستند»، «فساد گسترده و مهارناپذیر است»، «راه برونرفتی وجود ندارد»، «مفسدان روئینتن هستند»، «نمیتوان به اصلاح سیستم امیدوار بود» و ...
مثلاً، وقتی پخش گزارش کوه/ساحل/جنگلخواری و ویلاسازی غیرمجاز با تخریب محیط زیست در مناطق ممنوعه (مثل حاشیه رودخانه)، مانع و از بینبرندۀ چنین مفاسدی نیست، و حتی مسؤولان محلی رسماً اعلام میکنند قدرت مقابله با متخلّفان را ندارند، تکرار و بازتولید چنین گزارشهایی چه خیر و خاصیتی برای مخاطبان دارد؟
یا در دهۀ اخیر بارها رسانۀ ملّی به تخلّف بانکها در بنگاهداری (برای نمونه، ساختوساز مسکن) پرداخته است، اما این معضل تا کنون حل نشده است. اگر صرفِ آگاهیبخشی دربارۀ آسیب به رفع آن کمکی نمیکند، بیانش برای مخاطب عامِ رسانه - جز ناامیدی و آشفتگی - چه سودی دارد (آنهم برای مخاطبانی که احتمالاً قربانی این معضل هستند و فشار افزایش قیمت اجاره بها، مسکن و زمین را تحمّل میکنند)؟ آیا رسانه داریم که صرفاً رسانه داشته باشیم یا رسانه داریم تا سبب کاهش آسیبها شود؟
نکتۀ تأملانگیز اینکه از یک سو، بخشی از حاکمیت گریبان میدردکه ظلم/فسادِ سیستمی نداریم، و از سوی دیگر، رسانۀ ملّی آشکار و نهان ضدّ ضربهبودن مفسدان و مهارناپذیری آنان را به نمایش میگذارد.
داماد آمریکایی!
رسانۀ ملّی بارها تناقض، بیدردی و فاصلهگرفتن مسؤولان از مردم را نشان داده است (از مصاحبه حداد عادل گرفته تا توضیحات معصومه ابتکار دربارۀ اقامت فرزندانانشان در آمریکا و این آخری که گفتگوی معاون وزیر ورزش و جوانان با ضیا بود).
صداوسیما به عنوان رسانهای دولتی و انحصاری، نمیتواند هم ژستِ منتقد قدرت بگیرد، و هم آن را تقدیس نماید. به بیان دیگر، رسانۀ ملّی در مقابل حاکمان این جرأت و جسارت را ندارد که به نمایندگی از مخاطبان، گریبانشان را بگیرد و قانعکننده نبودن پاسخ آنان را اعلام کند. با این وصف، آشکارکردن فاصلۀ نجومی دنیای مخاطب از حاکمان چه سودی دارد؟ البته این نقص رسانۀ ملّی جبران میشود، اما به دست سایر رسانهها (رسانههای بیگانه و شبکههای اجتماعی)!
خلاصه، «مشروعیت» از جنس توانایی ایجاد «باور» نسبت به مطلوبیت حکومت و «کارآمدی» آن است و «رسانه» مانند تیغ دو دم، نقش مؤثّری هم در مشروعیتبخشی و هم مشروعیتزُدایی دارد.
نظر کاربران
کشور رو دارند کیسه میکنند