سرمایهگذاران مالی در رویدادهای هنری
حضور اسپانسرهای مالی در عرصههای هنری در سالهای اخیر در کشور به حدی پررنگ شده که قابل مقایسه با قبل نیست. اگرچه این روزها به همت اختلاسگران و مفسدان اقتصادی، بیشتر حواشی این اتفاق در صدر اخبار قرار دارد اما گاهی هم باید یادآور شویم که حضور درست و نظاممند اسپانسرها، هم به سازوکار اقتصادی کشور کمک می کند و هم به نفع جریانهای هنری است. با این حال هنوز کسی در کشور نمیداند این «حضور درست و نظاممند» دقیقا چیست و چه ابعاد و چارچوبهایی دارد.
صبح نو نوشت: دیماه سال گذشته بود که جنجال حضور اسپانسرهای پرحاشیه بالاخره سازمان سینمایی را مجبور کرد که فهرست اسامی سرمایهگذاران و درصد سهم هر یک برای ۶۱ فیلم سال ۱۳۹۷ را منتشر کند. اگرچه این اتفاق در راستای شفافیت در حوزه اقتصاد صورت پذیرفت اما میتوان پرسید که انتشار نام یک شخص حقیقی تا چه اندازه میتواند در تغییر سازوکار اقتصاد هنر در کشور تاثیرگذار باشد درحالی که با انتشار این نام، منابع مالی تأمینکننده سرمایه یک رویداد هنری همچنان در پردهای از ابهام هستند.
این وضعیت البته در بسیاری از تئاترهای پرآوازه این روزها هم مشاهده میشود. «محمدصادق رنجکشان» یکی از این نامهای جنجالی است که با تئاترهای موسوم به «تئاتر لاکچری» مثل بینوایان و برخی پروژههای سینمایی دیگر بر سر زبانها افتاد.
«احسان رسولاف» نیز نام پرآوازه دیگری است که اغلب در تلفیقی از پروژههای سینمایی و هنرهای تجسمی شنیده میشود و «امیرحسین انصاری» هم که نامش کمتر شنیده شده، گهگداری در برگههای معرفی برخی نمایشها دیده میشود. این فهرست میتواند طولانیتر هم باشد اما با این همه، اعلام اسم یک شخص حقیقی اگر چه سرمایهگذار اثر هنری را معرفی میکند اما درباره منابع مالی انضمامی آن چیز معنیداری به افکار عمومی انتقال نمیدهد.
رابطه مخاطب هنر با اسپانسرها
در این فضا اما حضور شرکتهای تولیدی و هتلها در بحث اسپانسرینگ رویدادهای هنری، بیشتر قابل تأمل و تأیید است. اعلام نام یک شرکت تولید کالا یا صاحب آن، به سادگی میتواند به مخاطب حرفهای و حساس بگوید که برای تماشای یک فیلم، تئاتر یا کنسرت، در حال حمایت غیرمستقیم از کدام سازوکار فرهنگی یا اقتصادی است. مخاطب با مشارکت در این دست رویدادها، ضمن استفاده از یک قالب هنری با اهداف سرگرمی یا فرهنگی، در حال تحکیم بنیه اقتصادی اسپانسرها هم هست چرا که آنان اغلب به نوعی حضور اقتصادی خود را در آن رویداد هنری مشخص، به نمایش میگذارند و در واقع یا از طریق فروش مستقیم کالای خود یا تبلیغات مؤثر آن، به نوعی گردش مالی شرکتهای متبوعه را تقویت میکنند.
رابطه متقابل فعالان هنری و اسپانسرها
اینکه اصلاً چرا بعضی از شرکتها مایل به سرمایهگذاری در رویدادهای هنری هستند البته به اندازه رابطه برعکس آن واضح و بدیهی نیست. اغلب رویدادهای هنری، بهدلیل ضعف بنیه مالی، نیاز به اسپانسر دارند اما یک تماشاگر در وهله اول فکر میکند چرا مثلاً یک شرکت تولید نوشابه یا کالای خواب یا پوشاک، مایل است پول خود را در یک رویداد هنری سرمایهگذاری کند.
این سؤال سادهای نیست و البته اغلب اسپانسرها هم در درجه اول برای انتخاب از میان انبوه فیلمها و تئاترها و کنسرتها و هنرهای تجسمی، دقیقاً به همین سؤال فکر میکنند و دنبال جوابش میگردند. بیشتر این اسپانسرها غیر از تبلیغات انتظار دارند که کاراکتر فرهنگی خود را با ورود به فعالیت اسپانسرینگ در عرصههای هنری در چشم مخاطب درست ترسیم کنند. در واقع در کشورهای سرمایهداری، این «اعتبار هنری» برای شرکتهای اقتصادی، عنصر تعیینکننده و تاثیرگذاری در رقم زدن روابط حرفهایشان است.
اسپانسرینگ؛ شرکتها یا اشخاص حقیقی؟
در کشور ما متاسفانه یا خوشبختانه، این بعد از سیستم سرمایهداری چندان رشد نکرده است و سازوکاری هم برای آن وجود ندارد. از یکسو برای سالمسازی اقتصاد هنر، بهتر است که فعالیتهای اقتصادی تولیدی یا خدماتی جاپای محکمتری در این حوزهها پیدا کنند و هنرمندان هم ترجیح دهند که از این منابع شفاف برای تأمین مالی فعالیتهای هنری خود استفاده کنند؛ از سوی دیگر اما این ارتباط منقطع است و اغلب کسبوکارهای خرد راهی برای پیدا کردن ذائقه فرهنگی و هنری خود ندارند. به علاوه هنرمندان نوپا یا متوسطالحال نیز جز منابع دولتی، راهی برای تأمین سرمایه خود نمیشناسند یا نهایتاً به سمت منابع مبهم و غیرشفاف هدایت میشوند.
کدام شرکتها در تئاتر و موسیقی و تجسمی فعالاند؟
با تمام اینها در سالهای اخیر تقویت رویکرد خصوصیسازی باعث شده که این ارتباط اگرچه غیرساختارمند اما تا حدودی شکل بگیرد. نام «هاکوپیان» بهعنوان یک شرکت تولید پوشاک آقایان، نامی قدیمی و آشناست اما در سالهای اخیر بیشتر در کنار رویدادهای هنری شنیده میشود.
این شرکت فروردین سال گذشته با طراحی و تولید لباس ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک تهران در حوزه موسیقی مشارکت داشت و چیزی باقی نمانده تا با شروع اجرای تئاتر موزیکال «اشکها و لبخندها» دوباره بهعنوان اسپانسر در یک مصداق معین هنری در عرصه تئاتر مجدداً دیده شود.
شرکت «اکتیران»، تولیدکننده مبلمان اداری و تجهیزات نمایشگاهی هم اخیراً علاقهاش را به مشارکت در رویدادهای هنری نشان داده است و این روزها، بهعنوان اسپانسر نمایش «مارلون براندو» همراه با هنرمندان روی صحنه تئاتر حضوری پنهان دارد. «جینوورا» هم شرکت تولید نوشابههای بدون گاز است و در همین ایام، به عنوان حامی مالی نمایش «وانیک» با تئاتر همراهی میکند.
حوزه هنرهای تجسمی البته بیش از تئاتر و موسیقی و سینما، مورد توجه اسپانسرهای بینالمللی قرار دارد. «بیمه ایران» و «جواهرات گوهربین»، از جمله شرکتهای مطرح داخلی هستند که رویداد «حراج تهران» را حمایت مالی میکنند. «آب معدنی دماوند» هم بهعنوان حامی مالی داخلی سرشناس «تیرآرت» در حوزه هنرهای تجسمی مشارکت دارد؛ اما نام برخی شرکتهای بینالمللی دیگری در حمایت از این دو ایوِنت مهم هنرهای تجسمی ایران دیده میشود.
برخی هتلها همچون هتل «اسپیناس پالاس» و هتل «پارسیان آزاد» نیز علاقهمندی خود را به حضور در اسپانسرینگ رویدادهای هنری نشان دادهاند. ذکر این نکته هم لازم است که اغلب شکل حضور این حامیان مالی در رویدادهای هنری نیز متفاوت است و بسیاری از آنان با سرمایهگذاری مستقیم مالی، مشارکت نمیکنند بلکه در بیشتر اوقات، تأمین بخش مرتبط با حرفه تولیدی خود را برای آن رویداد برعهده میگیرند اما در قبال آن هزینهای دریافت نمیکنند.
ارسال نظر