چرا «قدیس» به پدیدهای بحثبرانگیز تبدیل شد؟
مستند «قدیس» که چهارشنبه شب از شبکه سوم سیما روی آنتن رفت حاشیههای بسیاری به همراه داشت. از واکنش به محتوای آن و نوع نگاهش به زندگی حرفهای و شخصی احمد شاملو گرفته، تا اعتراض سازندهاش نسبت به پخش نسخه کوتاه شده فیلمش در تلویزیون.
ایران نوشت: مستند «قدیس» که چهارشنبه شب از شبکه سوم سیما روی آنتن رفت حاشیههای بسیاری به همراه داشت. از واکنش به محتوای آن و نوع نگاهش به زندگی حرفهای و شخصی احمد شاملو گرفته، تا اعتراض سازندهاش نسبت به پخش نسخه کوتاه شده فیلمش در تلویزیون. حاشیههایی که بهنظر میرسد سازنده فیلم بیشتر در شکلگیریشان مقصر باشد تا خود صداوسیما.
اولین بار نبود که صداوسیما بزرگان فرهنگ و هنر این مملکت را آماج انواع تهمتها و اتهامات واهی و بیاساس قرار میداد. خاطره برنامه «هویت» را هنوز از یاد نبردهایم که در آن طی چند قسمت، انواع افتراها ، تهمتها و تحریفها به بزرگانی همچون زرینکوب، شایگان، پهلوان، پورداوود و شاهرخ مسکوب و بسیاری دیگر نسبت داده شد. در این برنامهها صحبتهای این چهرههای فرهنگی را تحریف کردند و از آن نتیجهای گرفتند که خود سازندگان برنامه میخواستند. نتیجهگیریشان از این تحریفها این بود که چنین افرادی، همگی از عوامل نفوذی غرب هستند.
البته جامعه هم متوجه شد که چنین تحریفهایی فقط در پرتو یک نوع رویکرد بدخواهانه نسبت به فرهنگ ایرانی انجام شده است. این برنامه اولین و آخرین نبود و پس از آن هم چندبار چنین برنامههایی ساخته و پخش شد که البته هیچکدام شان مورد اقبال قرار نگرفت؛ چرا که این شخصیتهای فرهنگی طی سالها فعالیت و تلاش بیوقفه در حوزه فرهنگ و هنر و ادب آثار مهمی منتشر کردهاند که همچنان مورد وثوقند و منابع و مراجعی مهم برای دانشجویان و استادان و نویسندگان نسلهای مختلف هستند.
در مورد فیلمی که چند شب پیش از شبکه سوم پخش شد هم باید بگویم که اولین اشکال در عنوان و هویت این فیلم بود. فیلم مستند، اصول و قواعدی دارد که سرپیچی از این اصول و قواعد ما را از سندیت یا همان مستندبودن جدا میکند.
شما در فیلم مستند باید منابعتان را بیان کنید نه اینکه حرفهای کسی مانند گلستان، براهنی و خود من را از جاهایی دیگر و از مصاحبههایی با کسان دیگر بیاورید؛ آنهم بهصورت تکهتکه و منقطع. ما با این برنامه و فیلم حرف نزده بودیم و چنین کاری یک تحریفآگاهانه و غیرحرفهای است. من نه تنها با نقد آرای کسی مخالف نیستم، بلکه از این موضوع استقبال میکنم و بهنظرم بزرگترین و پرنفوذترین شاعران و نظریهپردازان ما باید مورد نقد قرار بگیرند و در پرتو همین نقد و بررسیهاست که میتوانیم به جایگاه واقعی آنها برسیم و از این طریق راهی برای آیندگان و شناختشان باز کنیم.
این فیلم، اما نقد نبود. طبیعی است که شاملو بهعنوان یکی از چهرههای مطرح چندین دهه ادبیات ایران کارنامهاش بهعلت دورههای مختلف کاری و زیستِ پرتلاطم و متناقض قابل تحلیل، نقد و بررسی است. با تأکید میگویم نقد و نه تحریف و بین این دو فرق و فاصله بسیار است. این فیلم نقد نبود و اتفاقاً اگر پخش آن از تلویزیون با هدف تخریب و چهره زدایی انجام شد کاملاً نتیجهای برعکس داد.
تلویزیون باید از نتیجه این اقدامات درس عبرت بگیرد و اگر میخواهد واقعاً نقد کند با کارشناسان و اهل فن، بهصورت بیغرض پای گفتوگو و حرف بنشیند. این روشها، روشهای نخنمایی است که پیشتر در نقاط مختلف دنیا امتحان شده و نتیجهای بر عکس داشته است. میخائیل بولگاکوف، پاسترناک، آنا آخماتوا و تسوتایوا و... توسط برخی تئوریپردازان عامل خارجی معرفی نشدند؟ اما نتیجه این شد که بعد از هفتاد سال محبوبیت و مقبولیتی بیانکار پیدا کردند.
خود من در چند زمینه منتقد آقای شاملو هستم. اما انتقادم را با ذکر منبع، حفظ حریم و حرمت مطرح میکنم نه با تحریف و وارد شدن به حوزه زندگی شخصی و خصوصی او، که نه کار ماست نه وظیفه ما و نه در چارچوبهای اخلاقی میگنجد.
نظر کاربران
جریان اصولگرا از شاملو کینه دارن این مستند ها برنامه ها چیز جدیدی نیس