خسرو معصومی: کارایی من بیشتر از «ظریف» است
خسرو معصومی کارگردان فیلم «کار کثیف» هرچند در تمام سالهای فعالیتش در سینمای ایران، فیلمسازی بیحاشیه بوده اما همواره زبانی گزنده و تندوتیز داشته و معمولا صراحتش در موضعگیری را قربانی ملاحظات و محافظهکاری نمیکند.
خبرگزاری مهر: خسرو معصومی از دغدغهها و نگرانیهایش در زمینه ادامه فعالیت در سینمای ایران میگوید. آنچه او را بیش از هر موضوع دیگری ناراحت کرده توقیف هفتساله فیلم قبلی دیگرش با نام «خرس» است؛ فیلمی که خودش میگوید در ستایش رزمندگان است اما بهصورت ناجوانمردانهای هفت سالی است که رنگ پرده به خود ندیده است. غم «خرس» تا آنجایی پیش رفته که او همیشه در مصاحبههایش پلی به این فیلم زده و دربارهاش صحبت کرده است همیشه انتهای صحبتهایش را به همین فیلم گره زده و حالا میگوید ناامید هم نیست.
آقای معصومی فکر نمیکنید سکانسهای خارج از کشور فیلم خوب از آب درنیامده است؟ شما این همه هزینه کردید و به ترکیه رفتید ولی ما هیچ نمای ضروری از آنجا نمیبینیم و اگر همان یک لانگشات سفارت آمریکا را هم نشان نمیدادید، اصلا میتوانستید در داخل ایران داستان را روایت کنید!
نه اینطور نیست. ما میبینیم آنها این مسیر را زمینی میروند و در این مسیر اتفاقاتی برایشان رخ میدهد. وقتی هم به آنکارا رسیدند، درهای سفارت آمریکا را دیدیم ولی آنجا به ما اجازه ندادند داخل سفارت برویم. در همین کشور خودمان وزارت امور خارجه حتی اجازه رفتن به ترکیه با گروه را نمیداد و میگفتند آنجا کودتا شده و ممکن است شما را بکشند! به خاطر همین حرفها بچههای گروه ما هم ترسیده بودند، در حالی که از این خبرها نبود و آدمهای زیادی وارد ترکیه میشدند. ما فقط ۶ روز زمان صرف کردیم و پیش سرکنسول ایران در شهر «ارزروم» بودیم، به آنها گفتیم وسایل ما در مرز است، بگذارید ما بیایم فیلم بگیریم اما واقعا اجازه نمیدادند، بهطوری که اگر مدیر تولید ما در ترکیه نبود اصلا نمیتوانستیم کارهایمان را انجام دهیم.
بنابراین میتوانم بگویم بسیاری از مسئولان فقط حرف میزنند و عمل نمیکنند، بهطوری که نه حجتالله ایوبی رئیس وقت سازمان سینمایی برای ما کاری کرد نه آقای ظریف وزیر امور خارجه چراکه آنها اصلا دغدغه این موضوعات را ندارند. فقط میخواهند بدانند سینما کجا به نفعشان تمام میشود و همانجا از سینما استفاده کنند، به همین دلیل همیشه راحتترین راه را انتخاب میکنند.
من فکر میکنم کارایی من فیلمساز از آقای ظریف در دنیا بیشتر است چون ما باعث معرفی ایران به دیگران میشویم. یادم است در زمان آقای احمدینژاد، وزیر امور خارجه وقت به یکی از مسئولان چینی برای کسب مدالهای زیاد در المپیک تبریک گفته بود، اما آن مسئول گفته بود من هم به خاطر اینکه یکی از فیلمسازان شما ۲ بار از جشنواره ما جایزه گرفته، تبریک میگویم. این نشان میدهد که ما سینماگران به صورت غیرمستقیم سفیر کشور هستیم اما اینجا کسی به ما کمک نمیکند.
شما در میان صحبتهایتان مدام به این موضوع اشاره میکنید که باید از سینمای اجتماعی حمایت شود اما فکر نمیکنید با این کار سینما دچار مصائب دیگری میشود و به آن انگ دولتی و حاکمیتی بودن را میزنند؟
نه، منظور من حمایت مالی نیست، بلکه منظورم حمایت معنوی است. من تا حالا شاید یکی دو بار از فارابی کمک مالی گرفتهام. حمایت معنوی این است که یک فیلم در زمان گرفتن مجوزها برای ساخت دچار هزار و یک مشکل نشود. برای مثال به همین «کار کثیف» در ابتدا پروانه ساخت نمیدادند و میگفتند وارد خط قرمزها شدهاید چون مشروبات الکلی جزء خط قرمزهای ماست، اما من به آنها گفتم حتی نام فیلم نشان میدهد که من با شما همسو هستم، در حالی که در ابتدا نام فیلم «عرق سگی» بود و من از روی اجبار و ندادن پروانه نام آن را «کار کثیف» گذاشتم. همین موضوع نشان میدهد که همیشه باید برای این مسئولان یک قدم برداریم تا آنها هم قدمی برای ما بردارند.
با همه این سختیها ما شاهد فیلمهای اجتماعی خوبی هستیم که به اتفاقات روز واکنش نشان دادهاند و اتفاقا پرفروش هم هستند.
بله، هرچند فیلم من در این مجموعه نفروخت، اما حالا شاهد استقبال مردم از فیلم «شبی که ماه کامل شد» ساخته نرگس آبیار و «سرخپوست» ساخته نیما جاویدی بهعنوان فیلمهای اجتماعی هستیم. پیش از این فیلمها هم مردم از چند فیلم اجتماعی دیگر استقبال خوبی کرده بودند. هرچند من میگویم باید از سینمای اجتماعی حمایت شود ولی اصلا منظورم این نیست که کمدی نسازیم.
تا آنجایی که یادم است همیشه در مصاحبههایتان به مافیای اکران اشاره کردهاید؛ فکر میکنید اگر برای همین «کار کثیف» سالنهای زیادی در اختیار داشتید، میتوانستید به فروش بهتری برسید؟
بله مسلم است. ما همیشه عقلمان در چشممان است همین که در خیابان30 تا بیلبورد از یک فیلم میبینیم فکر میکنیم چه فیلم خوبی است اما میبینیم نامش «زهرمار» است و محتوای آنچنانی هم ندارد! هرچند سازندگان «زهرمار» هم از همکاران من هستند ولی خودتان کلاهتان را قاضی کنید. کدام فیلم بهتر است؟ اما میبینیم که «زهرمار» بیشتر از فیلم من فروخته است چون امکانات بیشتری دارد. این تفاوتها را چه کسی باید پیدا کند؟ من هم اگر تبلیغات بیشتر داشته باشم تماشاچی بیشتر فیلم من را میشناسد.
اخیرا مصاحبهای کرده و گفته بودید کمپانی نتفلیکس قصد خرید «خرس» را داشته ولی به دلیل نداشتن مجوزها این اتفاق رخ نداده است؛ این ادعا صرفا یک بازی رسانهای بود یا ماجرای دیگری داشت؟
کمپانی نتفلیکس واقعا میخواهد «خرس» را بخرد، ولی این فیلم پروانه نمایش ندارد و نمیشود آن را به این کمپانی فروخت، چون فیلم توقیف است و من دلیل توقیف ۷ ساله آن را هنوز نفهمیدهام؛ فیلمی که در آن رزمنده در اوج قرار دارد و ایثار میکند. البته من فکر میکنم ما بخشی از ضربهها را از مدیرانی میخوریم که عافیتطلب هستند یعنی میزشان بر تفکر یک فیلمساز ارجعیت دارد.
از سوی کمپانی نتفلیکس به من پیغام دادند و گفتند به ترکیه بیا تا با هم قرارداد ببندیم. به همین منظور من پیش علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی بهعنوان صاحب فیلم رفتم و گفتم تلاش کنید تا فیلم پروانه بگیرد، آن را بفروشید و دلار بگیرید، چراکه این چیز بدی نیست.
اگر فیلم مال خودم بود آن را بدون پروانه میفروختم اما حالا اگر فیلم پروانه بگیرد طبق قرارداد بینالمللی سه درصد یعنی یک درصد به خاطر نگارش فیلمنامه و دو درصد به خاطر کارگردانی فیلم به من تعلق میگیرد، ولی فیلم برای من نیست و برای بنیاد سینمایی فارابی است. نمیدانم چه کسی گفته «خرس» نباید پروانه بگیرد. ما حتی به آقای داروغهزاده معاون سابق ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی دهها نامه دادیم ولی به یکی هم جواب نداد، این در حالی است که «خرس» درباره آسیبهای جنگ است.
نظر کاربران
آره جون عمه ت
این دیگه کیه ؟؟؟؟
هوبج هم جزء میوه ها شده ؟؟؟؟!!!!!!!!
نفر مایید ظریف ظریف است.
دارید چرن میگی خجالت بکش تو هم پرو شدی
فیلم های مسخره ای دارید انتظار دارید پخش شوند
آقای معصومی یادت باشه برا خودت هر روز یه شونه تخم
مرغ نه تخم تمساح بشکنی چون که تو دیگه خیلی حیفی
اگه چش بخوری ضمنا" منیت آفت شیطانی است.