تب تند تکرار؛ سریالهای بهار ۹۸ سیما زیر ذرهبین
سه ماه از سال ۹۸ گذشت و مطمئنا با شروع فصل تابستان، صداوسیما باید سرگرمیهای متنوعی را برای بینندگانش به همراه داشته باشد، اما حتی تبلیغاتی هم برای برنامههای تابستانه در صداوسیما نمیبینیم.
فرهیختگان: سه ماه از سال ۹۸ گذشت و مطمئنا با شروع فصل تابستان، صداوسیما باید سرگرمیهای متنوعی را برای بینندگانش به همراه داشته باشد، اما حتی تبلیغاتی هم برای برنامههای تابستانه در صداوسیما نمیبینیم. در این گزارش، سریالهایی را بررسی میکنیم که در این سه ماه از تلویزیون پخش شد تا ببینیم مدیران و سریالسازان تلویزیون چقدر توانستند با قصههایشان اوقات مخاطبان تلویزیون را خوش کنند. اگرچه انتقادات از همان نوروز ۹۸ به سریالهای تلویزیون شروع شد که قصهها و طراحی سریالها تکراری است و انگار حرف تازهای ندارند.
نون. خ
سریال نون. خ، سریالی به کارگردانی سعید آقاخانی بود؛ سریالی که دوربینش را از تهران بیرون برده بود و قصهاش را با بازیگران کردزبان تعریف میکرد. به همین خاطر بود که از همان ابتدا میگفتند قرار است این سریال فضایی شبیه قصههای «پایتخت» را ترسیم کند، ولی اینبار نه در شمال کشور که در غرب ایران. سعید آقاخانی، حمیدرضا آذرنگ، علی صادقی، هومن حاجیعبداللهی، فریده سپاه منصور، نعیمه نظامدوست، سیاوش مفیدی و سیروس میمنت از جمله بازیگران این سریال بودند. قصه «نون. خ» اگرچه با مشکلات اقتصادی نورالدین یا «نوری» شروع میشود، اما در ادامه فضایی خانوادگی پیدا میکند.
این چندمین سریال نوروزی سعید آقاخانی است، با این حال میتوان از آن با عنوان تجربهای جدید در کارنامهاش یاد کرد؛ تجربهای که نابازیگرها و بازیگران غیرمشهورتر را در کنار بازیگران حرفهای قرار داده بود و توانست استعدادهای خوبی را هم در این مجموعه به مخاطب و عرصه تلویزیون معرفی کند. توجه به اتفاقات روزمره مثل دستگیری سلاطین اقتصادی در قشرهای مختلف یک دلیل دیگر جذابیت این سریال بود. فیلم نتوانست به موفقیت سریال پایتخت در جذب مخاطب برسد، ولی به نسبت دیگر سریالهای نوروزی بهتر عمل کرد.
زوج و فرد
سریالی که ابتدا اسمش «مر قانون» بود و بعد به «زوج و فرد» تغییر پیدا کرد. سوژه آقازادگی و بازنشستگی مدیران، دستمایه ساخت این سریال شد و میتوان گفت انتخاب چنین سوژهای برای طنز، میتوانست سریال را به نقطه اوج برساند. علیرضا نجفزاده در اولین تجربه کارگردانی خود، سراغ بازیگرانی رفته بود که قبل از این هم در سریالهای دیگر بازی کرده بودند. همین مساله باعث شد این انتقاد مطرح شود که بازی بازیگرانی همچون یوسف تیموری، مرجانه گلچین، مهران غفوریان و هدایت هاشمی تکرار بازیهای قبلیشان است.
ابتدا اسم محمدحسین لطیفی بهعنوان کارگردان این سریال مطرح شد، اما بعد تهیهکننده اعلام کرد لطیفی مشاور ساخت این سریال است. نکته دیگر در مورد این سریال شوخیها و کنایههای سیاسی بود که کمتر دچار تیغ سانسور شد و همین باعث شد مخاطب با آن همراه شود. حتی تکهپرانیهای این سریال در فضای مجازی پخش میشد و باعث دیده شدن بیشتر این سریال شد.
بر سر دوراهی
دوباره تیم حامد عنقا و بهرنگ توفیقی، این بار در نوروز ۹۸، با سریالی جدید به شبکه دو آمدند؛ سریالی که ابتدا اسمش را «تنگنا» عنوان کردند و بعد «سادهدلان» و آخر هم به «بر سر دوراهی» رسیدند. منتقدان سریال میگفتند اتفاقات این سریال فقط در فیلمنامه رخ میدهد و در دنیای واقعی امروز مردم جایی ندارد، اما عنقا درباره سریالش میگوید: «قصه از قبل وجود داشت و ما پیش از شروع کار دیدیم این قصه آن کار موفقی که بخواهیم پایش بایستیم، نیست و بعد از گذشت چند روز از پیشتولید قصه را با نام سادهدلان کنار گذاشتیم. من قصه جدیدی را طراحی کردم و نوشتم؛ نتیجهاش بر سر دوراهی شد. جنس این کار با آثار سالهای اخیر من متفاوت است و کمی به فضای فیلم انتخاب که سالها پیش نوشتهام، نزدیک شد و یک اثر جدی و عاشقانه است.»
شرایط خاص
شلوغی کنداکتور شبکه سه باعث شد پخش این سریال به سال ۹۸ بیفتد. این سریال به کارگردانی وحید امیرخانی ساخته شد و به قول کارشناسان، مثل این است که او عکسی از کامبیز دیرباز در «اخراجیها۱» را جلوی چشمش گذاشته و سریالش را ساخته است. «شرایط خاص» یک مجموعه بدون کیفیت بود که صرفا از طریق بازی با مضامین اجتماعی و باورهای اعتقادی و دینی میخواست تماشاگر را سرگرم کند، اما چون از نظر ساختار هنری و داستانهای پراکنده و تکراری قابلیت و توانایی جذب مخاطب را نداشت، ناموفق بود. یکی دیگر از نقاطضعف این سریال، ریتم داستان آن است؛ ریتمی کند و در برخی موارد صحنهها تکراری و پس و پیش تدوین شده است و همینها مخاطب را دچار سردرگمی میکند.
دنگ و فنگ
بعد از پخش «نون. خ» همه منتظر بودند سریالی را ببینند که بتواند بار کمدی تلویزیون را به دوش بکشد، اما جواد مزدآبادی در سریال جدیدش به اسم «دنگ و فنگ» نتوانست آنچنان موفق باشد؛ سریالی که تکرار همه سریالهای طنزی بود که در این مدت از تلویزیون پخش شده بود. او در مقصد و هدف خودش هم ناموفق بوده و نتوانسته دوستی، نزدیکی، محبت و عشق را به دور از کلیشهها و تکرارها فریاد بزند و شاید بیش از رسیدن به سوژه و مقصد داستانی سریال، بیشتر درگیر کنایهها و دیالوگهای کلامی بازیگران میشود. محمد نادری، بازیگر نقش اول سریال، پیش از این، نقشی همچون اردشیر
«دنگ و فنگ» را برای سریال «شمعدونی» کار کرده بود، اما باز هم آنچنان نتوانست موفق باشد.
روزهای بیقرار
فصل اول «روزهای بیقرار» که تمام شد، شاید مخاطب دنبال این بود که بداند بالاخره سرنوشت دختر داستان چه میشود، اما با ساخت فصل دوم میتوان راحت گفت که اگر ساخته هم نمیشد، هیچ اتفاقی نمیافتاد. فصل دوم سریال کاظم معصومی مجموعهای است که با آببستن به ماجراهای بیربط شخصیت اصلی داستان متصل شده و تمام سعی و تلاش خود را به کار بسته تا یک ملودرام اجتماعی و خانوادگی بسازد. اما بهجز ارائه یک مجموعه ضعیف و شبههندی حرفی برای گفتن نداشت. نکته دیگر بازیگران این سریال بودند که با توجه به فیلمنامه ضعیف نتوانستند آنطور که باید و شاید کارشان را انجام دهند و مخاطب را با توجه به بازیشان جذب کنند.
دلدار
سریالهای ماه رمضان همیشه برای مردم جذاب بودهاند، اما تلویزیون در رمضان ۹۸ نتوانست موفق باشد. سریال دلدار، سریالی به کارگردانی برادران محمودی بود که شاید در ابتدا مخاطب را با خود همراه میکرد، اما شعاری بودن حرفها و فیلمنامه ضعیف باعث میشد مخاطب هرچه بیشتر از فیلم زده شود و نخواهد آن را همراهی کند. سوژه تکراری عشق بین فقیر و غنی موضوعی است که مانند قصه «سایهبان» در سریال «دلدار» هم دیده میشود.
عوامل سریال، ماجرای بخشش و قصاص را شاید آنچنانکه باید نتوانستند در فیلمنامه یا حتی بازی بازیگران منتقل کنند. «دلدار» بیشتر از آنکه قصهای برای یک سریال تلویزیونی باشد، یک قصه کوتاه کشدار بود که در جاهایی حوصله مخاطبانش هم سر میرفت.
برادرجان
سعید نعمتالله با همان دیالوگهای پرطمطراقش، به آقای دیالوگ سریالسازی ایران مشهور است. دیالوگنویسی نعمتالله برای این سریال میتوانست حداقل طرفداران او را برای شنیدن قصهای جدید پای تلویزیون بنشاند. ضمن اینکه سریال برادرجان این فرصت را داشت که در کنار دو سریال دیگر تلویزیون که ضعیف بودند، به بهترین سریال ماه رمضان تبدیل شود.
اما این سریال هر روز که میگذشت، دچار زوال روایت میشد تا حدی که در قسمت پایانی، نتوانست قصه و قهرمانهایش را به سرانجام جذابی برساند. ضعف سریال باعث شد بار دیگر منتقدان نسبت به دیالوگهای سعید نعمتالله انتقاد کنند و بگویند قصه و دیالوگهای برادرجان واقعی نیست. اما محمدرضا آهنج، کارگردان این سریال، جواب این انتقادات را اینگونه داد: «این داستان است، پس در داستان نباید همان اتفاقهای واقعیت بیفتد.»
از یادها رفته
شروعش چه مخاطب بخواهد و چه نخواهد، او را به یاد سریال شهرزاد میانداخت؛ سریالی که میخواهد یک برهه تاریخی و همه اتفاقهایش را روایت نکند، اما درنهایت میشود کپیبرداری ضعیف از همهچیز و درنهایت هیچ! روایتهایی که آنقدر زیاد هستند که مخاطب را گیج میکند و ارتباط درستی هم با هم ندارند! تولید این سریال ۵۰قسمتی از سال ۹۶ آغاز شد و ابتدا قرار بود از شبکه پنج سیما پخش شود و درنهایت بدون هیچ ربطی به شبکه یک رسید و در ماه رمضان پخش شد. سریال از یادها رفته پنجمین سریال بهرام بهرامیان است و با اطمینان یکی از ضعیفترین آثار تاریخی تلویزیون.
گاندو
سریال جدید شبکه سه که پخش آن بعد از ماه رمضان آغاز شده و ساخت مستندگونه آن باعث جذابیت این سریال شده است. جواد افشار که سریال «کیمیا» را در کارنامه خود دارد، درباره سریال جدیدش معتقد است گاندو بدون اینکه عشقی را در بستر داستانش داشته باشد، مخاطب را به خود جذب میکند. گاندو درباره پرونده جیسون رضائیان، جاسوس دوتابعیتی ایرانی- آمریکایی ساخته شده و در کنار آن پروندههای مختلف و مرتبط با این جاسوس امنیتی را بررسی کرده است. گاندو تا الان موفق بوده است و باید دید تا قسمت آخر چگونه میتواند مخاطب را پای صفحه جادویی تلویزیون نگه دارد.
بوی باران
محمود معظمی را با مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» میشناسیم، اما حالا او سریالی را به شبکه اول سیما آورده است؛ سریالی که در قسمت دوم شوک شدیدی را با لحظه انفجار و کشته شدن عروس قصه ایجاد کرد. اسمش را ابتدا «عروس تاریکی» گذاشتند، اما بعد از دو قسمت به «بوی باران» تبدیل شد. نکته دیگر این است که این سریال بازیگران زیاد و بنامی دارد و مطمئنا باید پول زیادی به آنها پرداخته شده باشد. تاکنون ۱۰ قسمت از بوی باران پخش شده و شاید بتوان گفت بازی نرگس محمدی در این سریال مخاطب را به یاد «ستایش» میاندازد.
ارسال نظر