۸۷۰۲۷۸
۱۰ نظر
۵۰۱۸
۱۰ نظر
۵۰۱۸
پ

محمودی: کند‌بودن و تلخی «دل‌دار» را قبول ندارم

«دل‌دار» کار دوم برادران محمودی، رمضان امسال از شبکه دوم پخش‌شده و هنوز به پایان نرسیده است. «دل‌دار» می‌خواهد همان مسیر موفق و مطمئن «سایه‌بان» را برود، بدون توجه به اینکه ماه رمضان اقتضائات خودش را دارد و امسال هم که با بدسلیقگی تمام، مدیران تلویزیون سه مجموعه تلخ و پرتنش را برای ساعات پس از افطار بینندگان روزه‌دار درنظر گرفته‌اند.

گفت‌وگو روزنامه فرهیختگان با نوید محمودی، کارگردان «دل‌دار»: بعد از توفیق سریال «سایه‌بان» نزد منتقدان و استقبال خوب مردم از این مجموعه، سریال «دل‌دار» برای همان منتقدان و مخاطبان مهم بود که ببینند برادران محمودی بعد از آن موفقیت نسبی، چه پیشرفتی در کار سریال‌سازی‌شان رخ داده است. «دل‌دار» با وجود اینکه در این شب‌ها توسط برخی از مخاطبان دیده می‌شود، اما دو انتقاد جدی بر آن وارد است؛ یکی کند‌بودن روند قصه و دیگری تلخی بیش از حد آن است.

کند‌بودن داستان را کاملا رد می‌کنم. قصه سه مسیر اصلی دارد که در سریال‌های تلویزیونی یک مسیر هم کافی است. قصه اصلی متعلق به آرش و ماجرای اپلیکیشنش است. در این قصه، عشق آرش از گذشته را داریم و مسیر دیگر این قصه، قتلی است که آرش انجام می‌دهد و قصه دیگر هم برای شادی و سامان است. ما هم‌زمان سه قصه اصلی را جلو می‌بریم. کند‌بودن قصه را اولین‌بار است که از شما می‌شنوم و تا به امروز از کسی نشنیده‌ام. درباره تلخ‌بودنش هم باید گفت قصه‌های اجتماعی طبیعتا می‌توانند تلخی داشته باشند. به‌نظرم دل‌دار خیلی تلخ نیست، اتفاقا سرشار از امید است.

تلخ‌بودن سریال «دل‌دار» نظر شخصی من نیست. در گفت‌وگو با برخی منتقدان و همکاران این نقد انجام شده و حتی منتقد بودند که چرا تلویزیون سه سریال تلخ و پرتنش را برای ماه رمضان درنظر گرفته‌ است؟

این را من نباید جواب دهم بلکه صداوسیما باید جواب بدهد.

تیم بازیگری شما از ابتدا همین ترکیب بودند؟ محمدرضا غفاری انتخاب اولتان برای نقش اول بود؟

غفاری تقریبا انتخاب اولمان بود. رویا تیموریان قرار بود نقش مادر آرش را بازی کنند که همزمان در پروژه‌ای دیگر مشغول بودند و امکان هماهنگی چهارماهه برایشان ممکن نبود و به همین دلیل با خانم بوبانی به جمع‌بندی رسیدیم. طبیعتا در چیدمان ترکیب یک سریال برای هر نقشی دو، سه گزینه وجود دارد. به‌دلایل مختلف آن گزینه‌ای نهایی می‌شود که شرایط دو طرف و زمان در آن لحاظ شود.

اگر «سایه‌بان» را معیار درنظر بگیریم، خودتان «دل‌دار» را بالاتر از آن می‌دانید یا پایین‌تر؟

به‌لحاظ مخاطب و درصد رضایتمندی، «دل‌دار» از «سایه‌بان» موفق‌تر است، یعنی چند سالی بود که شبکه دوم سیما درصد مخاطبان ماه رمضانش روی ۲۵، ۲۶ درصد بود، اما الان ۳۵، ۳۶ درصد است. درصد رضایتمندی مخاطب از «سایه‌بان» بالای ۸۹ درصد بود ولی تا به حال که صحبت می‌کنیم درصدی از رضایتمندی مخاطبان «دل‌دار» مشخص نیست، اما با مردم که در کوچه و خیابان صحبت می‌کنیم این روش قصه‌گویی را بیشتر دوست دارند؛ هرچند من و جمشید روش دیگر قصه‌گویی که به سینما نزدیک‌تر است را بیشتر دوست داریم، اما مخاطبان تلویزیون قصه‌ای مشخص و پر از گره را بیشتر دوست دارند.

کارگردانی این دو روش قصه چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟

در کل، تعریف قصه کار ساده‌ای نیست. شما باید قصه را طوری تعریف کنید که مردم هر شب آن را ببینند. در تلویزیون سریال‌های زیادی پخش می‌شود که مخاطبان ۱۰، ۱۲ درصدی دارد. این یعنی اینکه تعریف و زبان قصه مهم است. مهم‌ترین نکته در تفاوت کارگردانی این دو روش، این است که در سینما حدود ۴۰ تا ۵۰ جلسه فیلمبرداری دارید و روزی یک‌دقیقه‌و‌نیم تا دو دقیقه خروجی دارید. در تلویزیون این عدد به هفت دقیقه می‌رسد. در سینما در دوماه باید یک فیلم سینمایی ساخته شود، اما در تلویزیون هفت ماه زمان داریم.

ساخت «دل‌دار» چقدر زمان برده است؟

در کل هفت‌ماه‌و‌نیم و با دو گروه نیز هم‌زمان در پنج‌ماه کار کردیم. ما در این دو گروه ۷۵ جلسه کار ‌کردیم. این شکل ضبط سریال درمورد سریال‌های دیگر تلویزیون نیز مرسوم است، مثل سریال «برادرجان» که در بخش‌هایی همزمان کار می‌کنند. مثلا خانه قاسم را من کارگردانی می‌کردم و شرکت رونا را برادرم جمشید کارگردانی می‌کرد چون بازیگران مشترک کمی بودند در این دو فضا مشکلی به‌وجود نمی‌آمد.

از ابتدا هم قرار بود این سریال در ماه رمضان پخش شود؟ با توجه به اینکه زمان و شبکه پخش سریال‌ها در لحظه آخر تغییر می‌کنند.

بله، از لحظه‌ای که قصه ما تصویب شد، می‌دانستیم این سریال در ماه مبارک رمضان پخش می‌شود. در «سایه‌بان» و «دل‌دار» این تغییرات شامل حال ما نشد.

شما جزء کارگردانانی هستید که با جوانان زیاد کار کرده‌اید و در «دل‌دار» هم همین اتفاق افتاد. کار‌کردن با جوانان کنار ویژگی‌های خوبی که دارد حاشیه‌ساز و سخت نیست؟

مشکلی نبود. وقتی گروه حرفه‌ای باشد مشکلی پیش نمی‌آید. مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران را گروه‌های جوان ساختند. مهم‌ترین ویژگی گروه‌های جوان این است که از تجربه‌کردن نمی‌ترسند. هرچند در «دل‌دار» بازیگران باتجربه‌ای مانند بهزاد فراهانی، علی اوسیوند، مریم بوبانی و پریوش نظریه هم حضور داشتند. میانگین سنی گروه ما بین ۴۰ تا ۴۵ سال بود.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    واقعا جز افسردگی حال بد چیزی داره.....

  • بدون نام

    من سریال را دنبال می کنم ... خیلی قصه اش کش دار و حوصله بر هست یکماه داریم پرت و پلا می بینیم که آخرش آیا می ره خودشا معرفی کنه یا نه؟؟؟!!! این یعنی به بازی گرفتن مخاطب برای پرکردن ساعات تولید سریال - بسیار هم تلخ عوامل تولید خودشون حوصلشون سر نرفت!! نگفتن بابا تمومش کنیم بریم دنبال کارش

    پاسخ ها

    • بدون نام

      راست میگی والا...
      آقا از کند بودنم گذشته دیگه مزخرف شده،همه قسمتاش عین همه.اه

  • علی

    چقدر از خود راضی هیچکس نمی گوید دوغ من ترش است دیگه از این مصیبت بار کجا متوستنی درست کنی در یک جمعیت ۱۴ میلیونی شهر فقط ۴ نفر را دیده

  • ناشناس

    چرا مادر آرش همش تو آشپزخونس؟مگه اتاق ندارن؟

  • بدون نام

    فوق العاده فیلم مزخرفیه،من بهد از چهار روز دیدم هیچ چیز خاصی توش اتفاق نیوفتاده بود، پس روندش خیلی کند بوده، در عین حال انقد تلخه که حال آدم وبد میکنه،ما به اندازه کافی غم وغصه داریم دیگه نمیتونیم غصه اینا رو هم بخوریم خاک تو سرتون با این فیلم ساختنتون،چقد جای عطاران خالیه

  • بدون نام

    تلخی و کندی که افتضاحه در حد فاجعه
    داستان یه فیلم 2 ساعته رو کردن یه سریال 30 قسمتی
    البته هنر آب بستنو خوب بلدن اینا باید اسکار بگیرن
    جالب اینجاست توی قسمتای قبل توی همه لوکیشنا از یه مدل استکان استفاده می شد

    پاسخ ها

    • بینام

      سرو ته سریال ده شا هی نمیبره. مصیبت نماست جای فیلم نامه

  • انتقاد سازنده

    کاملا مزخرفه . تاسف بحال صداوسیما . قدیما سریالها خیلی معنوی تر بود و اساسا داستانها هم بوی ماه رمضان داشت . الان همه درحال خوردن هستن و اصلا رمضان معنی نداره . داستانهای چرت و الفاظ زشت . غصه و ماتم و بدهی . اه

  • ناشناس

    واقعا خاک بر سرشون با این سریالشون

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج