پولهای کثیف، سینما را خراب کرده است
یک دورهای در سینما و صداوسیما آنچنان نصیحتهای اخلاقی کردهاند که این روزها کسی گوشش دیگر به این مسائل بدهکار نیست. اوج این نصیحتها در دهه ۱۳۶۰ بود. متاسفانه در دهههای اخیر از آن طرف بام افتادهایم.
خبرآنلاین: یک دورهای در سینما و صداوسیما آنچنان نصیحتهای اخلاقی کردهاند که این روزها کسی گوشش دیگر به این مسائل بدهکار نیست. اوج این نصیحتها در دهه ۱۳۶۰ بود. متاسفانه در دهههای اخیر از آن طرف بام افتادهایم.
سینما با چند جریان مختلف در حال پیشروی است. یکی موج فیلمهای کمدی سهلانگار است. کارگردانان این ژانر سینما با آسانترین و سخیفترین شکل ممکن میخواهند تماشاگران را بخندانند. اتفاقا این روزها از جلوی سینمایی عبور میکردم؛ پوستر فیلم «تگزاس ۲» را دیدم. وقتی عکسها و تبلیغات این فیلم را نگاه کردم به یکی از دوستان گفتم: «اگر به من ۵۰ میلیون تومان هم بدهند حاضر به دیدن این فیلم نیستم.» البته این سخن از سر شوخی است. موج دیگر سینما، فیلمهایی با موضوع طبقات متوسط شهری است. این فیلمها مدام به مسائل خیانت و دروغ میپردازند.
موج دیگری را هم باید برای اولین بار معرفی کنم؛ منظورم «ناتورالیزم خیالی» ایرانی است. این فیلمها طبقات پایین را بسیار کثیف و بیمار و حتی حیوانی نشان میدهند که واقعا شرمآور است؛ در این آثار هیچ راهی برای رهایی در نظر نمیگیرند. این فیلمها را با «رئالیزم واقعی» یا «نئورئالیزم» ایتالیایی مقایسه کنید! مثلا به فیلم «دزدان دوچرخه» یا «دزد دوچرخه» (۱۹۴۷) به کارگردانی ویتوریو دسیکا نگاه کنید.
فقر و فلاکت را در این فیلم میبینیم؛ ولی شخصیت اصلی کنشمند است. این شخصیت برای رسیدن به هدف خود مبارزه میکند. او خانواده دارد. اعضای این خانواده هم علقههای عاطفی و عمیقی دارند. با کمال تاسف در سینمای ایران چیز دیگری را میبینیم. گاهی اوقات فکر میکنم دستهایی در کار است. اما چرا سینمای ایران به این سمت رفته است؟ مردم دیگر در سینمای ایران، ارزش اخلاقی، ارزشهای اجتماعی و حتی ارزشهای فرهنگی نمیبینند.
واقعا اینگونه شده است. باید تاسف خورد. فیلم «شبنشینی در جهنم» (۱۳۳۵) به کارگردانی ساموئل خاچیکیان و موشق سروری یک نمونه ساده از سینمای سالهای دور است. این فیلمها در اجرا بسیار سهلانگار و مبتذل بودند؛ ولی از نظر مسائل اجتماعی از فیلمهای حال حاضر ارزشمندتر بودند. جالب است بدانید که مردم هم به چنین فیلمهایی پاسخ میدادند. تهیهکنندگان و ستارگان سینما بر اساس گیشه کار میکردند.
پول مردم خیلی از چیزها را تعیین میکرد. عرضه و تقاضا سالم بود. اگر زمانی دو تا از فیلمهای محمد علی فردین فروش خوبی نداشت، او از اریکه ستارهبودن فرو میافتاد. این سالها، پولهای کثیفی وارد سینما شده است. بازیگرانی هم که گیشه ندارند، پولهای کلانی میگیرند. آنان ادعای ستارهبودن دارند. مناسبات فعلی سینما بسیاری از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی را زیر سوال خواهد برد.
نظر کاربران
واقعا درسته من قبلاً سینما زیاد میرفتم ولی الان خیلی وقته بدم میاد از سینما و دیدن فیلم رو برای بچه ام مضرر میدونم، دیگه نه در فیلم آموزش اخلاقی هست نه زیبایی، قیافه ی به اصلاح بازیگرهای زنش رو که در فیلم میبینی از لحاظ ظاهر و آرایش شدید جوری هستش که بازیگران فیلم های پورن در خارج هم به این جلفی نیستن
چقدر ساده هستیند الان یک فیلم که سینما میخواهد پخش کند بیست دقیقه پیام بازگانی میگذارند تا هر سینمای ۳ عدد سالن یعنی هر سانسی یک ساعت پیام بازگانی فکرش را بکن هر ماه درامد تبلیغات بیشتر از فروش فیلم است .هر کدام از کارمندان که بتواند تبلیغات بگیرند ۷ درصد قرارداد بهشون میرسد .من خودم کارمند سینما هستم ولی این پول را قبول ندارم.