قتل به خاطر یک پاکت سیگار
درگیری دو برادر با صاحب سوپرمارکت بر سر قیمت سیگار، با مرگ مرد میانسال پایان یافت.
ایران نوشت: درگیری دو برادر با صاحب سوپرمارکت بر سر قیمت سیگار، با مرگ مرد میانسال پایان یافت.
ساعت ۸:۴۵ دقیقه شنبه ۴ خرداد، مأموران کلانتری ۱۶۴ قائم در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ مرد ۶۵ سالهای خبر دادند.
بدنبال اعلام این خبر، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز و در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که دو برادر با مرد میانسالی درگیر شده و با هل دادن صاحب سوپرمارکت وی تعادلش به هم خورده و پس از برخورد سرش با جدول خیابان جان خود را از دست داده است.
با مشخص شدن این موضوع به دستور بازپرس رضوانی، دو برادر بازداشت شده و تحقیقات از آنها صورت گرفت.
برادر بزرگتر در تحقیقات گفت: من گرافیست هستم و برادرم هم مربی رانندگی است. شب حادثه برای خرید سیگار به مغازه مرد میانسال رفتم. او قیمت سیگار را 5هزار تومان گفت و سر همین موضوع باهم جرو بحث مان شد. دعوای ما بالا گرفت و همسایهها و سایر کسبه ما را از هم جدا کردند. خواستم به خانه برگردم که پسر صاحب سوپرمارکت را دیدم. او شروع به فحاشی کرد و من خیلی عصبانی شدم.
پسر 32 ساله ادامه داد: برادرم که از این ماجرا باخبر شده بود به هواخواهی من به خیابان آمد. پسر مرد مغازهدار میله آهنی به دست داشت و ما باهم درگیر شدیم. پسر جوان شروع به فحاشی کرد و همین مسأله باعث شد که درگیری بیشتر شود. در این درگیری صاحب مغازه نیز حضور داشت ولی ما به او کاری نداشتیم شاید پسرش او را هل داده باشد. مردم ما را از هم جدا کردند و ما به خانه آمدیم. نیم ساعت بعد آرایشگر محلهمان به سراغم آمد و گفت حال مرد مغازهدار بد شده و او را به بیمارستان بردهاند. بعد هم پلیس من و برادرم را دستگیر کرد و صبح امروز متوجه شدیم که او مرده است.
در تحقیقات میدانی، شاهدان اعلام کردند که مرد میانسال برای وساطت و پادرمیانی وارد دعوا شده و یکی از برادران او را هل داده است. مرد مغازهدار تعادلش را از دست میدهد و روی زمین افتاده و سرش با جدول برخورد میکند.
سرهنگ علی ولی پور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت، گفت: تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران از دو برادر ادامه دارد.
نظر کاربران
اخه بنده خدا کی با فرهنگ میشید فحاشی چی بذار فوش بده از صبح تا بعد الظهر سرت درد میکنه فحشای برا بچه کوچک
کسی که بخودش مسلط نبود عاقبتش همینه
برای 5 هزار تومان
خودتونو گرفتار کردین
مردم ایران همه بهیک نوعی عصبانی هستند وکنترل خشم خود را ندارند زمانیکه ثبات قیمت نباشد وهر روز شاهد تغییر قیمتها هستیم همه به هم تهمت میزنند وافترا میبندند که شما دزد هستید در حالی که اینگونه نیست خودم در نانوایی شاهد بودم که برای خرید یک عدد نان سنکک به نانوا عحش میداد واو را دزد خطاب میکرد مسئول بی اعتمادی مردم کیست غیر از دولت است که خودش را به خواب زده وضعیت زندگی مردم وروح وروان آنها را نمیبیند اختلاف خانوادها را نمیبیند مردم گرسنه را نمیبیند جوانان نا امید از زندگی را نمیبیند در صد جرم وجنایت را نمیبیند اینهمه قاچاق چی را نمی بینند معتادان را نمبینند فحشا را نمبینند زندانهایی که دیگه جا ندارد را نمی بینند کدام درد وبد بختی را بگوییم بداد جامعه برسید بداد مردم برسید