۸۶۳۲۲۰
۲۰ نظر
۵۱۶۰
۲۰ نظر
۵۱۶۰
پ

زن چهارم در دادگاه به داد شوهرش رسید

مرداد سال گذشته مردی درحالی‌که به‌دلیل شدت ضربات چاقوی وارده بر بدنش بیهوش شده بود، به بیمارستان منتقل شد.

شرق نوشت: مرداد سال گذشته مردی درحالی‌که به‌دلیل شدت ضربات چاقوی وارده بر بدنش بیهوش شده بود، به بیمارستان منتقل شد.

با اینکه ضربات متعددی بر بدن این مرد وارد شده‌ بود، پزشکان با چند عمل جراحی موفق به نجات او شدند. این مرد بعد از بهبودیافتن به پلیس مراجعه کرد و گفت: من راننده مسافرکش هستم و در شمال تهران کار می‌کنم. دو برادر به نام‌های شاهین و کامبیز که در آن منطقه هستند به من حمله کردند و کتکم زدند تا ماشینم را سرقت کنند؛ آنها سوئیچ ماشین را از من می‌خواستند اما مقاومت کردم. در این اثنا مردی به نام سبحان که دو سارق اول پدر و عموی او هستند؛ از راه رسید و با ضربات چاقو من را زد. بعد آنها متوجه شدند سوئیچ روی ماشین است. این‌طور بود که با خودروی من فرار کردند.

مأموران خانه پدری سبحان را پیدا و خودروی مسروقه را کشف کردند. پدر سبحان گفت: من نمی‌دانم این ماشین متعلق به چه کسی است و پسرم آن را آورده ‌است. پدر سبحان بعد از چند جلسه بازجویی گفت: پسرم وقتی این ماشین را آورد گفت آن را سرقت کرده ‌است و باید چند روزی ماشین در خانه بماند و بعد آن را بفروشند. برادرم قرار بود برایش مشتری پیدا کند.

به این ترتیب پدر و عموی سبحان دستگیر شدند و مأموران با ردیابی‌هایی که انجام دادند موفق به بازداشت سبحان نیز شدند.

سبحان ابتدا به سرقت اعتراف کرد اما بعد آن را منکر شد. با توجه به مدارک به‌دست‌آمده کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم روز گذشته برای محاکمه به دادگاه منتقل شد. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار مجازات متهم با توجه به سوابق متعدد او شد، شاکی در جایگاه قرار گرفت. او گفت: سبحان به من چاقو زد و من به‌دلیل سرقت ماشین و چاقویی‌هایی که به من زده‌ است، از او شکایت دارم.

در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت او اتهام خود را رد کرد و مدعی شد در زمان سرقت خودرو در تهران نبود و به همراه همسر چهارمش به سفر رفته ‌بود. متهم گفت: من به‌دلیل شرایط بد خانوادگی خیلی زود ازدواج کردم. همسراولم به‌دلیل فشارهای خانواده من را ترک کرد. بعد از جدایی با دختر دیگری آشنا شدم و با او ازدواج کردم، این ازدواج هم سرانجام نداشت و از هم جدا شدیم.

بعد با زن دیگری ازدواج کردم با او هم چندسالی زندگی کردم، ولی زندگی‌مان به بن‌بست رسید، در همه این موارد خانواده‌ام مقصر بودند؛ آنها هیچ‌وقت از من حمایت نکردند. پدر و عمویم مخالف من بودند و کارهایی می‌کردند که زندگی من خراب شود، آنها مدام به من تهمت می‌زدند، هر اتفاقی می‌افتاد من را مقصر می‌دانستند و می‌خواستند خرابکاری‌هایشان را من جمع‌وجور کنم.

این اختلاف‌ها باعث شد که من از پدرم و عمویم جدا شوم و مدتی بود که با آنها زندگی نمی‌کردم تا اینکه با زنی به نام رؤیا آشنا شدم. رؤیا همان زن آرزوهایم بود؛ مثل سه زن قبلی‌ام نبود. به صورت موقت با او ازدواج کردم تا اگر شرایط خوب بود و اخلاق‌مان به هم می‌خورد به صورت دائمی ازدواج کنیم. مدتی که با هم زندگی کردیم، هر دو مطمئن شدیم می‌توانیم با هم ادامه بدهیم و زندگی خوبی داشته ‌باشیم.

برای همین تصمیم گرفتیم با هم ازدواج دائم کنیم. به شمال رفتیم تا چند روزی خوش بگذارنیم و بعد از برگشت به تهران من رؤیا را عقد دائم کنم. وقتی شاکی چاقو خورد و ماشینش سرقت شد من شمال بودم و اصلا تهران نبودم. پدر و عمویم این کار را کردند تا من را به دام بیندازند. آنها درباره من دروغ گفته‌اند. حتی به شاکی هم دروغ گفته‌اند که من او را با چاقو زده‌ام. همسر موقتم در دادگاه هست و می‌تواند شهادت بدهد.

در ادامه، قضات از رؤیا خواستند در جایگاه قرار گیرد. او گفت: من و سبحان صیغه شفاهی خوانده بودیم و با هم زندگی می‌کردیم، قرار بود بعد از اینکه از شمال برگشتیم با هم به صورت دائم ازدواج کنیم. ما در آن تاریخ شمال بودیم. من هم فکر می‌کنم برای سبحان پاپوش دوخته‌اند، چون او گفته ‌بود با پدر و عمویش اختلاف دارد. درحال‌حاضر هم عمو و پدرش که متهم در این پرونده هستند و با وثیقه آزاد بودند، فرار کرده‌اند.

در پایان وکیل مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خود را مطرح کرد. در پایان هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    صیغه شفاهی!!!

    این همون ازدواج سفید هست

    پاسخ ها

    • بدون نام

      خوش به حالش چهار زن گرفته دیگه حقت از این دنیا گرفتی

  • بدون نام

    چه داستان مسخره اي

    پاسخ ها

    • منو خدا شما همه

      واقعا

  • فقط خدا

    دمش گرم زن چهارم ان شاا...خوشبخت باشن ولی چه پدروعموی بی شرفی

  • بدون نام

    من که زن ندارم چکنم

    پاسخ ها

    • بدون نام

      09/07کاربر خوب و خوش تیپ و خوشگل اگه راست می گویی، و خدای نکرده در خانواده دروغ گویی بزرگ نشدی و یکی هم معتاد نباشی تشریف بیار تا با هم ازدواج کنیم، قبل از هر مورد بگم من شاغل هستم و کلاس های راهنمایی و دبیرستان زبان انگلیسی تدریس می کنم،

  • بدون نام

    صیغه شفاهی یعنی چی بدون شاهدومدرک مگر میشه ازتو خیابون سوار کن هرجای گیرافتادی بگوشفای خوندم قطبی ببینم چه میشه

  • بدون نام

    سلطان زن گرفتن بود.. دزدی ول کنید ب جرم سلطان اذدواج و طلاق اعدامش کنید

  • لیلی

    خیلی تابلویه که مرد زندگی هستی با وجود ۴بار ازدواج و طلاق ای خاک عالم بر سر اون زن چهارم که افتاده با توی عوضی. واقعا موندم حیرون که ملاک این زن چی بوده که حاضر شده با کسیکه کل خانوادش و خودش مشکل دارن ازدواج کنه؟؟بدبخت برو خودته حلق آویز کن تا بیشتر جامعه رو به گند نکشیدی.مردک فاسد

    پاسخ ها

    • بدون نام

      یعنی نفهمیدی اون زنه هم عین خود مرده یه عوضی کامله که توش موندی؟

    • Badboy

      درود

  • بدون نام

    زن دانا=== مرد خوشبخت

  • بدون نام

    عجب حالا خوبه شاکی زنده است میدونه چه کسی چاقو بهش زده معلومه دارن دروغ میگن

  • بدون نام

    لجن

  • بینام

    کسی هم اگه عقدموقت میکندبایدصیغه نامه داشته باشد،،، بيزارم ازاين کلمه ک زندگی مرداي متاهل راهم ب این بهانه بهم ریخته، کلاه شرعی،،،هرزگی،

  • بینام

    طرف را با چاقو زدند بعد با وثیقه آزاد شدند ..حالا بدو تا بگیریدشون به قول شهید مدرس هنوز هم دنیا به دادگستری ما میخنده

  • ح بی

    آقایان شمارا به خدا توجه کنید زن در دادگاه چه گفته صیغه شفاهی خوانده بودیم یعنی یک کلاه شرعی و یک حیله ای شرعی واین کارهای ناصواب و نادرست ها هست که یک مر د در جامعه سه تا زن را بیوه کرده و تحویل جامعه داده قضاوت با شماست

  • بدون نام

    تورا به آنچه میپرستید فقط بچه نیارید خودتون هر جور میخواهید زندگی کنید وعمرتون را بگذرانید خوش باشید ولی یه بدبخت به جامعه اضافه نکنید آخه اون خانم چون وارد زندگی نشده وچند روز در شمال خوش گذرونده فکر کرده زندگی رویاست باهمین رویاهاست که بیچاره میشند ویه بدبحت را هم بدنیا می ارند

  • بدون نام

    حرف مفت زده با اون صیغه شفاهی !!!!!؟ سبحان داستان مزخرف گفته ویا د رویاهاش م داده خخ فقط میتونم بگم این بیشعور را اول وازکتومی کنید تا یکی مثل خودش بیرون نده

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج